۱۳۹۵-۰۵-۰۲

دلایل جواز غناخوانی

برخوردهای سیاسی و قشری‌گرایانه

از جمله عواملی که می‌توان آن را سبب درگیری جناب شیخ علی عاملی با جناب سبزواری بر شمرد، کسوت داشتن و نیز فلسفی بودن مرحوم سبزواری از طرفی، و حالت اخبارگری مرحوم شیخ علی از سوی دیگر، و دور بودن وی از پادشاه وقت، و دیدن امکانات دولتی در دست مرحوم سبزواری است که سبب شد برخی از عالمان بر علیه وی جبهه گرفتند و مسأله‌ای علمی را سیاسی نمودند و نسبت‌های ناروایی به ایشان وارد آوردند.

متأسفانه سیاسی‌گری و برخوردهای مزوّرانه با عالمان آزاداندیش منحصر به برخورد مرحوم شیخ علی و سبزواری نیست، بلکه روزگار، از این امور به خود بسیار دیده است و خواهد دید و استعمار از مسلمانان دست برنخواهد داشت و همان‌طور که تاکنون جنگ اخباری و اصولی مصیبت‌های بسیاری به بار آورده است، مصیبت‌های دیگری نیز به بار خواهد آورد. ما شرح ماجرای درگیری علمی میان اخباریان و اصولیان را در کتابی با عنوان «اخباری و اصولی چه می‌گویند؟» آورده‌ایم. البته خود عالمان اخباری و اصولی با هم مشکلی نداشته‌اند، بلکه افراد دیگری هیزم دعوا را فراهم می‌کردند و آن را برمی‌افروختند و شاهد این گفتار این است که حوزه اصولی امروز کتاب حدائق را که از آنِ نویسنده‌ای

۱ـ همان، ص ۳۴.

(۱۹۵)

اخباری است با بهترین کیفیت چاپ می‌کند، اما مسلمانان امروز باید بسیار مراقب باشند و چنان‌چه در جایی آتشی روشن شود، باید دید هیزم و نفت این دعوا توسط چه کسانی ریخته می‌شود و آتش این درگیری از کجا تأمین می‌گردد و افرادی هستند که در پی تحریک افراد می‌باشند، ولی باید چنان اقتدار داشت که تحریک نگردید و ریشه‌ها را دریافت که یا استکبار نفسانی و درونی است و یا استعمار خارجی و بیرونی.

مرحوم شیخ علی و محقق سبزواری هر دو از عالمان مقدس و وارسته بوده‌اند و هر دو هم در یک مدرسه و در یک دوره درس خوانده بودند و اکنون نیز هر دو در کنار یک‌دیگر دفن شده‌اند و ان‌شاء الله مرحوم شیخ علی، جناب سبزواری را از خود راضی نموده باشد؛ اما چه خوب است که انسان دعوا را تا برزخ نکشاند و هرچه هست در همین‌جا سامان دهد. انسان نباید حتی نسبت به کفار، چنین بغض داشته باشد تا چه رسد به مؤمنان و مسلمانان دوست و آشنا.

امروز باید مراقب بود تا کلاهی که بر سر دیروزیان رفته است بار دیگر بر سر ما نرود و بحث غنا و موسیقی را از بازی‌های سیاسی جدا کرد و نباید برخی به بهانه چنین بحثی، به تسویه حساب و کینه‌ورزی و بغض رو آورند.

(۱۹۶)

(۱۹۷)

,