توجه به تأثیر سیاست بر فضای موسیقی
۱ـ الوافی، ج ۳، ص ۳۵ (المکتبة الاسلامیة، ط. قدیم).
(۱۴۸)
مرحوم فیض شبههای قوی را بر دلالت این روایات بر حرمت غنا از آن جهت که غناست وارد میسازد و میگوید حق، و جامعه مسلمانی در زمان صدور این روایات، دولت و نیز نشستهای همگانی و مجالس عمومی نداشت و حاکمان باطل بر همه امور فرهنگی و اجتماعی چیره بودند؛ از این رو آنچه از احادیث متبادر میشود، همان است که در زمان خلفای جور وجود داشته است.
البته این سخن جناب فیض که میفرماید: «ولعبهنّ بالملاهی من العیدان والقصیب» برمیآید که وی استفاده از آلات موسیقی را در صورتی که به صورت غالب مورد استفاده در امور باطل و حرام باشد، دارای اشکال میداند؛ اما در غیر این صورت؛ بهویژه اگر تداعی کننده یاد خداوند و نعمتهای بهشتی وی باشد، بدون اشکال میشمرد. مرحوم فیض روایت: «بالتی یدخل علیها الرجال» را تأییدی بر نظریه خویش میآورد و میگوید:
نمونهای از امر باطل و حرام، وارد شدن مردان بیگانه بر زنان خواننده است.
مرحوم فیض به عبارت کتاب «الاستبصار» گریزی میزند و به نقل از آن مینویسد:
«قال فی الاستبصار بعد نقل ما أوردناه فی أوّل الباب. الوجه فی هذه الأخبار الرخصة فی ما لا یتکلّم بالأباطیل، ولا یلعب بالملاهی والعیدان وأشباههما ولا بالقضیب وغیره، بل یکون ممّن یزفّ العروس ویتکلّم عندها بإنشاد الشعر والقول البعید عن
(۱۴۹)
الفحش والأباطیل. وأمّا ما عدا هؤلاء ممّن یتغنّین بسائر أنواع الملاهی فلا یجوز علی حال؛ سواء فی العرائس أو غیرها»(۱).
وجه جمع میان این روایات چنین است که غنا به صورت اولی جایز است و زمانی حرام میشود که در آن، سخن از باطل به میان میآید. غنا برای کسی اجازه داده شده است که باطلی به زبان نیاورد، و به ابزار لهو همچون عودها بازی نشود و همچنین است نی و غیر آن، بلکه باید از کسانی باشند که عروسها را به گاهی که آنان را به زفاف میبرند، همراهی میکنند و نزد او شعر یا گفتاری میگویند که از ناسزا و امور باطل به دور باشد، اما برای خوانندگان دیگر، هر گونهای از ملاهی که خوانندگی داشته باشند، کار آنان به هیچ وجه جایز نیست؛ خواه در عروسیها باشند یا در غیر عروسی.