خلط میان گناهان همراه و اصل غنا
جناب عاملی روایات حرمت درآمد زنان خواننده و حرمت خرید و فروش آنان را نیز از جمله دلایل خود بر حرمت قرار میدهد. ما گفتیم که علت حرمت چنین غنایی، اختلاط زنان خواننده و اهل فحشا با مردان بیگانه به صورت نیمه عریان یا عریان و وجود مفاسد و گناهان در آن بوده است، نه به سبب غناخوانی آنان از آن جهت که غناست.
«محمّد بن یحیی، عن بعض أصحابه، عن محمّد بن إسماعیل، عن إبراهیم بن أبی البلاد قال: أوصی إسحاق بن عمر عند وفاته بجوار له مغنّیات أن نبیعهنّ ونحمل ثمنهنّ إلی أبی الحسن علیهالسلام ، قال إبراهیم: فبعت الجواری بثلاثمأة ألف درهم، وحملت الثمن إلیه، فقلت له: إنّ مولی لک یقال له إسحاق بن عمرو، قد أوصی عند موته ببیع جوار له مغنّیات، وحمل الثمن إلیک، وقد بعتهنّ، وهذا الثمن ثلاثمأة ألف درهم، فقال: لا حاجة لی فیه. إن هذا سحت، وتعلیمهنّ کفر، والاستماع منهنّ نفاق، وثمنهن سحت»(۱).(۲)
اسحاق بن عمر که از محبان اهل بیت علیهمالسلام بوده است به هنگام وفات خویش وصیت میکند که کنیزان خواننده وی را بفروشند و بهای
۱ـ الکافی، ج ۵، ص ۱۲۰، ح ۷.
۲. تنبیه الغافلین و تذکیر العاقلین، ص ۷.
(۱۶۵)
آن را به امام رضا علیهالسلام بپردازند اما حضرت میفرماید: من به این پولها نیازی ندارم و چنین درآمدی سحت است. آموزش دادن به کنیزان خواننده کفر و شنیدن صدای آنان نفاق و درآمد آنان نیز سحت است.
حضرت در این حدیث میفرماید ما به این پولها نیازی نداریم؛ چرا که چنین درآمدی از رقاصی و خوانندگی کنیزانی است که شایسته مقام امامت نمیباشند. ما توضیح این روایت را در ذیل روایتی که حکایت پیرزنی را که چنین کنیزانی میفروخت، در خود داشت، آوردیم. وی گفت من این کنیزان را میفروشم اما نه به شما؛ چرا که این کنیزان شایسته شما نیستند و آنان تن به هر کاری دادهاند. حضرت رضا علیهالسلام پولهای چنین کنیزانی را نمیگیرد و میفرماید من نیازی به این پولها ندارم و با این عمل هم میخواهند اتهامی را که از طرف آن شخص به خویش میبینند دور سازد و هم مهر تأییدی بر عمل آن فرد که خویش را دوستدار اهل بیت میداند، ولی قدم در راه خلاف مینهد، نزده باشند.