موسیقیدرمانی
در اینجا، به تناسب، سخن یکی از متخصصان در «موسیقی درمانی» آورده میشود. جناب فرصت الدوله شیرازی در خاتمه کتاب خود، «بحور الالحان» چنین مینویسد:
«خاتمه این کتاب را لازم است مطلبی برای دفع شبهه از بعضی که گمان نفرمایند این بنده مؤلف، احکام پیغمبر خود را ندیده یا العیاذ بالله به احکامش عمل نمینماید. مسأله در حرمت تغنی و علم موسیقی است. اجمالی از تفصیل این که در کتاب تفسیر المرام مسطور است که در سیصد ملت تورات و یکصد و هشت ملت زبور و دویست و هفتاد ملت انجیل و نود و نُه فرقه مشایین و اشراقیین و هفتاد و سه ملت اسلامیه، به اتفاق، در باب سرود چنان نگفتهاند که مضر مطلق باشد تا حرام مطلق گفته آید و در بسیاری از کتابها هم
(۱۴۳)
به نظر آمده که حضرت آدم و حضرت داود و حضرت عیسی به اصوات مختلفه تغنی میفرمودند.
اما حضرت رسالت پناه صلیاللهعلیهوآله بر غنا مقید نگشتهاند از جهت شغل دوام و ترک شواغل بدو، اسلام به مردم در این مسأله ترغیب نفرمودند؛ بلکه به چنین محافل روی نمینمودند. به هر حال، اگر کسی گوش به صوت حسن ندهد، جای افسوس نیست. اگر هم در انکار مطلق باشد، بیعلم خواهد بود.
و در معنای غنا و ترجیع هم اختلافات کثیره در میان شیعه و اهل سنت است و در میان شیعه نیز حرفهاست و اختلافات بسیار چنانچه بعضی رجحان دادهاند حرمت را و برخی فعل عبث دانستهاند و پارهای نه اقرار دارند و نه انکار. علیهذا تا به اندازهای که تجویز کردهاند در قرائت کلام الله و در خطب و بر منابر و مراثی ممدوح است و در بعض کتب دیده شده که حضرت ختمی مرتبت صلیاللهعلیهوآله قرآن را به لحن حجاز قرائت میفرمودند؛ اما نه به طوری که در الفاظ قرآنی نقصی پیدا شود؛ مثلاً مد بهجای قصر و قصر به جای مد واقع گردد. باری در غیر ما ذکر گفتیم که به عدم استماعش افسوس نیست و برای آنان که حب دنیا دارند و دارای شهوات نفسانی هستند، مضر است، بلا شک؛ چنانکه دیده شده بعضی را استماع به تغنی به سوی معاصی کشانیده و این روا نیست.»(۱)
جناب فرصت الدوله گوید اگر کسی از غنا و موسیقی استفاده نکند،
۱ـ بحور الالحان در علم موسیقی و نسبت آن با عروض، چاپ سپهر، ص ۳۱۹ ـ ۳۲۰.
(۱۴۴)
افسوس نیست. باید گفت چنین کلامی درست نیست و جای افسوس دارد که کسی صدای خوش و مُجازی را که میتواند ملکوت را نیز به جنبش آورد، نشنود و طیبات را از پیش خود، بر خویش حرام سازد.
(۱۴۵)
(۱۴۶)