شواهد دیگر تقیهای بودن رساله تحریمیه
محقق سبزواری که دانش موسیقی را میدانسته است میگوید:
صوت میتواند بهخاطر جودت و حزنی که در آن است، خوشایندی نفس را در پی بیاورد، بدون آن که به غنا کشیده شود.
در پاسخ به این ادعا باید گفت جودت یا تجوید وصف کلمه است و غنا وصف صوت و آواز است، از این رو، غنا بر تجوید پیشی دارد و آواز غنایی میتواند تجوید را داشته باشد یا نداشته باشد، اما چنین نیست که هر چیزی که تجوید داشته باشد، بتواند بدون غنا باشد و تجوید از افراد غناست.
عبارت: «ومن اکتفی فی حصول الغناء بمطلق التحزین مع الالتذاذ الحاصل بالصوت الخ» شاهد دیگری بر تقیهای بودن گفتار ایشان است.
جناب محقق سبزواری رحمهالله گوید:
کسی که مطلق حزنی که همراه با التذاذ است را غنا بداند ـ چنانکه سید مرتضی بر این عقیده است ـ میتواند بگوید برخی از صفات و
(۱۰۷)
ویژگیهاست که خارج از غناست و صوت را نیکو میسازد و این روایات در واقع از آن سخن میگوید و آن را مدح مینماید، نه غنا را.
متأسفانه ایشان بر آن بوده است که به گونهای دلایل جواز را نفی کند و بحث را جمع نماید، نه آن که به تفصیل به تحقیق آن روی آورد. نتیجه چنین برخوردی با متون دینی آن میشود که میگویند مستحب است بهجای کف زدن در مجالس عروسی، صلوات فرستاد؛ در حالی که این سخن، مرده بودن جامعه را در پی دارد و اجبارها، سیری و زدگی و دینگریزی برخی را موجب میشود.
معرفی دین همچون صدای مؤذن است که باید خوش باشد تا همه را به وجد آورد، نه به گونهای که ناخوشایندی آورد.