۱۳۹۵-۰۵-۰۲

دلایل جواز غناخوانی

ضرورت رعایت تناسب‌ها در موسیقی

۱. همان.

(۱۵۰)

مرحوم فیض گوید:

«إلاّ أن یقال: إنّ بعض الأفعال لا یلیق بذوی المروّات وإن کان مباحا».

هرچند نظرگاه ما جواز غناست؛ ولی این به آن معنا نیست که استفاده از غنا و آلات موسیقی برای هر کسی جایز است و افراد با مروت و متشخص نیز می‌توانند از آن بهره ببرند.

مرحوم فیض با این سخن کار را بر بزرگان و عالمان سخت می‌گیرد و می‌گوید:

«فالمیزان فیه حدیث: من أصغی إلی ناطق فقد عبده(۱). و قول أبی جعفر (صلوات اللّه علیه): إذا میز اللّه بین الحقّ والباطل فأین یکون الغناء؟»(۲)؛(۳)

دلیل ما که می‌گوییم بهره بردن از غنا از شأن بزرگان به‌دور است این است که در حدیث آمده است هر کس به گوینده‌ای گوش فرا دهد، در حقیقت آن را پرستیده است (و هر کس که به دنبال چیزی است، همان است) و نیز در روایت امام باقر علیه‌السلام است که می‌فرماید: هنگامی که خداوند حق را از باطل جدا کرد، غنا در کدام طرف قرار گرفت؟ و راوی گوید در طرف باطل و حضرت نیز گفته او را تصدیق می‌کند.

مباح بودن چیزی به این معنا نیست که شایسته همگان است،

۱ـ عیون اخبار الرضا، ج۲، ص۲۷۲.

۲ـ بحارالانوار، ج۷۶، ص۲۴۴.

۳. الوافی، ج ۳، ص ۳۵.

(۱۵۱)

همان‌طور که نمی‌شود گفت تمام مصادیق غنا و موسیقی باطل و حرام است. انصاف باید داد که کلام جناب فیض کلامی متین و درست است.

البته برداشت مرحوم فیض از روایت صحیح نیست؛ زیرا حضرت می‌فرماید: «غنا طرف باطل است»، در این صورت، نمی‌شود غنا را مباح دانست؛ زیرا باطل مباح نمی‌شود و دست‌کم کراهت دارد؛ مگر آن که گفته شود مراد وی، اباحه به معنای عام آن است که چهار حکم تکلیفی وجوب، استحباب، جواز و کراهت را در بر دارد و تنها در برابر حرمت قرار می‌گیرد.

,