جواز جزیی غنا
مرحوم فیض همه موارد غنا را حلال نمیداند و به صراحت بیان میکند غنایی حلال است که انسان را به یاد خدا، بهشت، جهنم، ذکر و عبادت بیندازد و در غیر این صورت، همانند غنای صوفیان اشکال دارد.
مرحوم فیض نه مانند فقیهان، غنا را به طور مطلق حرام میداند و نه قایل به حلیت مطلق آن است و نسبت حلیت مطلق غنا که برخی از فقیهان به وی میدهند، درست نیست.
باید توجه داشت که جناب فیض غنای حلال را غنایی میداند که یادآور نعمتهای الهی باشد و پیش از این گذشت غنا وصف صوت است، نه کلام. این صوت زیباست که ما را به یاد حق میاندازد، نه اشعار و دکلمههای ناب؛ چرا که در بحث غنا، کلام از محل بحث خارج است و صوت و صدا مؤثر است. اما اینکه کدام غناست که ما را به یاد ملکوت میاندازد و کدام دستگاههاست که حق و حقیقت را یادآور میشود و کدام دستگاهها ما را از وادی حقیقت خارج میسازد، از کلام مرحوم فیض چیزی استفاده نمیشود.
همچنین مرحوم فیض به صورت موضوعی مشخص ننمود کدام غنا حرام و کدام یک حلال است.
مرحوم فیض غنای باطل را حرام دانست. اما آیا باطلی که در کلام وی هست، باطل لهوی است یا غیر لهوی، یا لهوی باطل است یا خیر؟ از
(۱۵۴)
عبارات وی چیزی به دست نمیآید.