۱۳۹۵-۰۵-۰۲

دلایل جواز غناخوانی

نفی غنا بودن موارد غنا

«وأمّا الأحادیث الموهمة خلاف ذلک، فإنّها دالّة علی مدح حسن الصوت وتحسینه والقراءة بالحزن، وفی بعضها الترجیع والألحان والنغمة. فحسن الصوت أو تحسینه أی دلالة فیه علی کون قراءته غناء؟ ویلزم منه أنّ حسن الصوت یکون دائما مغنّیا بصوته، وأمّا الحزن والبکاء والتباکی التی هی صفات حسنة لمن تدبّر معانی القرآن وأوامره ونواهیه وتخویفه وتهدیده وترغیبه وترهیبه وغیر ذلک فأی مشابهة لها بالغناء لیتوهّم فیها ذلک، مع أنّ ذلک ممّا هو من الصفات الحسنة المأمور بها فی العبادات وغیرها والتلاوة من أعظمها.

وأمّا الترجیع فأی دلالة علی أنّ کلّ ترجیع غناء؟ وقد قال علیه‌السلام : «یرجّعون القرآن ترجیع الغناء»، وهو یدلّ علی أنّ ترجیع الغناء حرام، وهو المطرب أو ما کان غناءً عرفا وترجیع غیر الغناء غیره،

(۱۷۱)

وهو المراد من الحدیث.

ومن الترجیع إعادة الصوت وتکریره، أو إعادة الشیء، ومنه ترجیع الأذان، فلم لا یحمل ترجیع القرآن علی تکریر بعض الآیات أو الکلمات التی یکون تکریرها باعثا علی زیادة الاتّعاظ والانزجار والترغیب والترهیب ونحوه، ولا یکون ذلک ترجیعا مطربا، ولا غناءً عرفا، ومع تقیید الترجیع بالإطراب أو الغناء عرفا لا حرج فی ترجیع لا إطراب معه ولا غناء؛ وکیف یتصوّر الترجیع المطرب فی القرآن لیکون غناءً والطرب ینافی ما هو المقصود من التلاوة؛ فإنّه یحصل من سماع الصوت وآلات اللهو من غیر نظیر إلی المعانی غالبا. فظهر أنّ فهم ذلک جامدا علی أنّ کلّ ترجیع غناء، وکلّ صوت حسن غناء، وکلّ تحسین صوت غناء، وکلّ بکاء أو تباک فی القرآن مع الحزن والتغنّی غناء.

وقد نقل صاحب مجمع البیان أنّ المراد بالتغنّی تزیین الصوت وتحزینه، وهذا لا یدلّ علی الغناء، وکلّ ما فیه حروف الغناء غناء ونحو ذلک مبنی علی جمود القریحة وخمود الفطنة، وعدم قوّة التصرّف بما یحصل به الجمع»(۱).

احادیثی که از مدح صوت نیکو و قرائت همراه با حزن یا ترجیع و لحن و نغمه سخن می‌گوید چگونه می‌تواند بر غنا بودن قرائت دلالت داشته باشد؛ چرا که از حمل نمودن نیکویی صوت بر غنا لازم می‌آید که حسن صوت همیشه غنا باشد و فردی خوش صدا همیشه با صدای خوش در حال تغنی باشد. حزن و اندوه، گریه کردن و حالت

۱ـ همان، ص ۱۲.

(۱۷۲)

گریه داشتن چه مشابهتی با غنا دارد. ترجیع غیر غنایی غیر از ترجیع غنایی است و روایات بر ترجیع غیر غنایی توصیه دارد. از موارد ترجیع، اعاده صوت و تکرار آن و دوباره آوردن چیزی است و ترجیع در اذان نیز از همین معناست و ترجیع در قرآن کریم تکرار نمودن برخی از آیات یا کلماتی است که تکرار آن سبب زیادی پند گرفتن، انزجار از گناهان، ترغیب و ترهیب و مانند آن می‌شود. چنین چیزی ترجیع مطرب و غنای عرفی نیست و با قید زدن ترجیع به اطراب یا غنای عرفی، حرجی در ترجیع بدون اطراب و غنا نیست.

چگونه جواز ترجیع طرب‌انگیز در قرآن کریم لحاظ می‌شود؛ در حالی که طرب با مقصود از تلاوت منافات دارد چرا که به صورت غالبی طرب از گوش فرا دادن به صوت و آلات لهوی بدون توجه به معانی حاصل می‌شود.

محقق عاملی از چیستی غنای حرام سخنی به میان نمی‌آورد. وی گوید چه کسی گفته که حسن صوت و آواز و چهچهه غناست. بر اساس این گفته، وی مدّ و شدّ و ترجیع و تحسین صوت را بدون اشکال می‌داند و دیگر چیزی از غنا نمی‌ماند تا حرام دانسته شود و تصویر وی از غنا تصویر آن شیر بی یال و دم و اشکم است که کسی ندیده است.

,