شهید؛ شمع هستی
شهید، راز ماندگاری آیین یکتاپرستی است و خون وی رازِ زنده ماندن اوست. اگر بر این باوریم که رشته تنومند شهید همواره دست به آویزه ناپیدای آسمان دارد، دیگر نمیتوان تار و پود قدسی این رشته را به واژه «ناپاکی» آلوده ساخت.
رشته استوار جهان هستی در همه روزگار، رگ حیات شهید بوده است که چشمه زندگی از آن میجوشد. دیگران تنها تصویری مجازی از زندگی هستند و چهبسا با بیهودگی از دنیا میروند، ولی راز جاودانگی و بودن در رگ شهید جاری است و این شهید است که برای همیشه میماند؛ چرا که وی استوانه برپایی آفریدگان و موجب استواری آفرینش است. اگر شهید، شمع زندگی و چراغ هستی است، دیگر چگونه میتوان گفت پیکر این چراغ روشنیبخش ناپاک است. شهیدان، راز ماندگاری و جاودانگی هستند و اگر جهان هستی نمود اسمای پاک حق
(۱۳۱)
است، پس خون شهید پاکترین آنها، شراب طهور حق و کوثر فیض الهی است. ای کاش، فقه و حکمت هزار ساله شیعه، این مسأله را آشکار و برهانی میساخت که خون شهید نه تنها آلوده نیست، بلکه خود از مطهرات و پاک و پاککننده است و باید پاکی را پیش از آب، خاک و آفتاب در آن جست.