موسیقی بلاخیز
۱۲۲ ـ قال: وقال صلیاللهعلیهوآله : إذا عملت أمّتی خمس عشرة خصلةً حلّ بهم البلاء: إذا کان الفیء دولاً،والأمانة مغنما، والصدقة مغرما، وأطاع الرجل امرأته، وعصی أمّه، وبرّ صدیقه، وجفا أباه، وارتفعت الأصوات فی المساجد، وأکرم الرجل مخافة شرّه، وکان زعیم القوم أرذلهم، ولبسوا الحریر، واتّخذوا القینات والمعازف، وشربوا الخمور، وکثر الزنا، فارتقبوا عند ذلک ریحا حمراء وخسفا أو مسخا، وظهور العدوّ علیکم ثمّ لا تنصرون(۱).
پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله میفرماید: چون امت من پانزده خصلت را به کردار آورند، بلا میتواند بر آنان رو آورد: هنگامی که سایهها در قدرت باشند، امانت غنیمت دانسته میشود، پرداخت صدقه را خسارت میدانند، مرد از زن اطاعت پذیری دارد، و از مادر خود نافرمانی داشته باشد، و به دوست خود نیکی کند، و به پدر خود ستم روا دارد، و صداها در مساجد بلند شود، و مرد به سبب ترس از شر او گرامی داشته شود، و بزرگ مردم پستترین آنان باشند، حریر
۱ـ وسائل الشیعة، ج ۱۷، ص ۳۱۱.
(۱۸۹)
بپوشند، مردم حُدا و خوانندگی و آلات نوازندگی و موسیقی برگیرند، و شراب بنوشند، و زنا زیاد شود، پس در آن هنگام، وزش بادهای سرخ، یا ماه گرفتگی و یا مسخ و تغییر چهرهها، و چیرگی دشمن بر شما در حالی که یاری نمیشوید را انتظار داشته باشید.
این روایت غنایی را موضوع بحث قرار میدهد که با آلات قمار و شراب و مفاسدی مانند آن همراه است و چنین غنایی در نزد افراد فاسد دیده میشود و بر مذمت غنای مؤمنان که مرزهای شرعی را پاس میدارند دلالتی ندارد و «مد الصوت مع الترجیع المطرب» را شامل نمیشود، مگر از این باب که امور باطل و فاسدی با آن همراه گردد و هیچ یک از این روایات نمیتواند مستند فقیهان در تعریف غنا قرار گیرد. این روایات غنا را امری باطل و انحرافی میداند که موضوع آن برای پرسش کنندگان و مخاطبان مباشری این احادیث روشن بوده است اما چیستی غنا و تعریف منطقی آن از آن جهت که غناست در هیچ یک از روایات نیامده است. شناسه فقیهان از غنا که «مد الصوت مع الترجیع المطرب» است از این روایات گرفته نشده و سندی روایی برای آن در دست نیست، بلکه آنان تعریف خود را از لغتشناسانی گرفتهاند که دقت عقلی در شناسههای خود به کار نمیبردهاند و نقد و بررسی دادههای آنان در فصل پیشین گذشت.
البته بر لغتشناسان معمولی که ادعای دریافت حکم دین را ندارند، خردهای نیست اما فقیهی که به عنوان نماینده دین سخن میگوید،
(۱۹۰)
نباید در این امور مسامحه داشته باشد و در پژوهشهای خود با سهل انگاری از آن بگذرد. فقیه ترجمان دین است و باید با استناد به گزارههای شرعی حکم دهد و از جانب خود یا دیگران سخنی به دین نسبت ندهد و در اموری که از تخصص او بیرون است و در آن مطالعه کافی نداشته است وارد نشود. تعریف فقیهان در غنا برگرفته از کتابهای لغت است و این تعریف، نظر شخصی آن بزرگان به شمار میرود و به کتاب و سنت و دین ارتباطی ندارد و کلام آنان استحسانی بیش به شمار نمیرود و نمیتوان آن را فتوا دانست. در بررسی کلام شیخ انصاری رحمهالله خواهد آمد که این فقیه نابغه چون برای این تعریف مستندی شرعی نمییابد، آن را نمیپذیرد و غنا را از باب لهو حرام میداند.
البته غنا و آلات موسیقی به طور مصداقی، فردی از باطل دانسته شده، باطلی که به صورت حق جلوهگری دارد و در روایات قول زور به آن تفسیر شده است اما نظرگاه فقیهانی که در این زمینه قلم زدهاند از روایات بسیار دور است که این مسأله در جای خود و در جلدهای چهارم و پنجم این مجموعه تشریح میشود.