ضرورت رعایت تناسبها
اما در پایان این جلد باید نکتهای که ذکر آن ضروری مینماید را بیان داریم و آن این که خواندن غنایی، انواع گوناگونی دارد و با لحاظ ظرفیت و استعداد افراد مختلف، احکام گوناگونی برای شنونده پیدا میکند. گاه خواندن در ردیف و دستگاه حزینی ـ آن هم با صدای خوش ـ میتواند
(۱۵۱)
جوانی را به انجام گناه استمنا تحریک کند. حال، پرسش این است که آیا خواندن حزنآور در چنین دستگاهی برای خواننده اشکال دارد یا چون شنونده ضعیف بوده و در تنهایی و خلوت به سر میبرده و اراده حرام از آن نموده، دارای مشکل گردیده است و حرمت شنیدن چنین موسیقی به او باز میگردد؟ در پاسخ باید گفت خواننده در صورتی که خود دچار مشکل نگردد، خواندن وی منعی ندارد و این شخص ضعیف است که باید از شنیدن این صوت حزین، دوری نماید و اوست که با شرایطی که دارد، حکم اقتضایی شنیدن چنین صوتی را به حرمت تحویل میبرد.
صوت به اعتبار قابلیتهای افراد، ثاثیر گوناگونی بر آنان میگذارد و برداشتها و انفعالات متفاوتی را در شنونده ایجاد مینماید. البته به شرط آن که کلمات آن لهوی حرام نباشد. به طور مثال، اگر کسی شعری عرفی را خطاب به دختری نامحرم بخواند که چنین مضمونی داشته باشد: «هیچ کی ندیدم تو نخت نباشه»، سخن وی باطل است و انحصار در حرام دارد و چنانچه مخاطب وی، خدا یا یکی از امامان معصوم علیهمالسلام باشد، کلام وی معرفت و عرفان است. بر این پایه، نباید میان صوت حسن و خوشایند و طبعهای متفاوت خلط کرد و برای همه حکمی کلی صادر نمود. ما که در این مجموعه از جواز اقتضایی غنا و موسیقی سخن میگوییم، در برابر ادعای حرمت کلی آن است و جواز و اباحه آن را به صورت موجبه جزییه اراده داریم. مرزهای حلیت و حرمت آن را نیز با مطالعه تمامی این مجموعه میتوان به دست آورد.
(۱۵۲)