۱۳۹۵-۰۵-۰۲

فصل ششم: درون‌پژوهی روایات غنا و موسیقی

سیاست تشنج‌آفرینی در آسیا

امروزه موسیقی پاپ آمریکا دنیا را در چیره خود درآورده و دانسینگ‌ها و مراکز فحشا و فساد را فرا گرفته است. البته به حمد الهی این موسیقی هم‌اکنون ـ که این متن به نگارش می‌آید(۱) ـ در ایران گسترش نیافته

۱. اصل نگارش متن این کتاب، مربوط به سال ۱۳۸۴ می‌باشد.

(۱۵۶)

و تنها در پارتی‌های زیرزمینی یا باغ‌ها و خانه‌های بیش از هزار متر و در طبقه مرفه دیده می‌شود.

موسیقی پاپ با نور و تیمپو تشنج را به بیننده تزریق می‌نماید. امروزه بخشی از موسیقی‌های ایران همان تیمپوی ضربی آمریکایی است که کم و بیش اعصاب جامعه را به تشنج سوق می‌دهد. سکس و عریانی نیز در کنار آن وجود دارد و این امور جوانان بیش از پنجاه کشور اسلامی را تهدید می‌کند؛ بدون این که پنجاه کشور یاد شده در مقابل این نوع موسیقی هنری برای گفتن داشته باشند؛ چرا که فقیهان آنان به حرمت مطلق موسیقی فتوا داده‌اند و با این فتوا، حرام نیز از دست آنان خارج گردیده و جامعه مسلمانان در عمل، همه آن را حلال می‌شمرد. البته، سیاه‌پوستان آمریکایی در مقابل پاپ، موسیقی رپ را تبلیغ می‌کنند، از این رو آمریکا این موسیقی را ممنوع کرده است.

ما با بیش از هزار سال سابقه موسیقی و عرفان و فلسفه غنی نتوانسته‌ایم رقیبی برای آمریکا در دنیای موسیقی باشیم، ولی سیاه‌پوستان آمریکایی نه با فقه و عرفان، بلکه با موسیقی رپ و خرد کردن شیشه‌های نوشابه بر سر دیگری، تشنج در تشنج راه می‌اندازند تا بساط موسیقی پاپ را براندازند. هر تزی، آنتی تز خویش را می‌طلبد. آمریکا در پی آن است که موسیقی ایرانی، عربی و هندی را که آرام و همراه با عشق

(۱۵۷)

و لطافت است به موسیقی متشنج و آزاردهنده اعصاب تبدیل کند و آسیا را به طغیان وا دارد. نرمی و لطافت موسیقی شرقی کجا و تندی، زمختی، خشونت و سکس و بازی با نور در موسیقی غربی کجا، و متأسفانه، امروزه موسیقی آمریکایی که رقیبی برای خود نمی‌شناسد بر فرهنگ بیش‌تر کشورها حاکم شده است و گفتیم که موسیقی زبانی بین‌المللی و فراگیر است و کسانی که زبان خواننده را نیز نمی‌دانند از آن بهره می‌برند. اگر موسیقی چنین آثار شومی داشته باشد حرام است و چنان‌چه خواننده‌ای هم‌چون داود نبی بخواند یا نغمه سجادی سر دهد و یا دعای کمیل را در دستگاه‌های ویژه آن بیاورد و اثرات عالی و برکات متعالی در روان و نهاد آدمی بر جای گذارد جایز است.

اگر اسلام بخواهد در مقابل دنیای کفر بایستد ـ که باید بایستد و گریزی از آن نیست ـ باید همه اهرم‌های قدرت را فراهم آورد و از مهم‌ترین اهرم‌های قدرت، مهارت استفاده بهینه از صوت، صدا، موسیقی و غناست و باید «طهوری» را در برابر «خمور» پاپ آمریکایی طراحی نماید، وگرنه نمی‌تواند کارایی لازم را در دنیای امروز داشته باشد.

در روایات شیعی، دستگاه‌هایی وجود دارد که ما آن را در جای خود استخراج کرده‌ایم. دستگاه‌هایی که از چشم فقیهان به دلیل آگاهی نداشتن از دانش غنا و موسیقی به دور مانده است و گاه به حرمت آن فتوا داده‌اند، در حالی که در روایت، از آن استفاده شده است. بحث موسیقی از بحث‌هایی است که جای آن، همواره در حوزه‌ها خالی بوده و حوزویان

(۱۵۸)

اقبالی خوش به آن نشان نداده‌اند. از این رو همواره در افراط و تفریط بوده است.

متأسفانه گاه از سویی در حوزه‌های علمیه دیده می‌شود که می‌گویند صدای ضرب قاشق به قابلمه حرام است؛ چرا که طنین دارد و شاید گفته شود صدای درِ خودرویی که روغن نخورده، موسیقی حرام است و گاه می‌گویند چون تیمپو از پوست است، اشکال دارد و گاه هم برخی با نسبت دروغ به پیشوایان دین، بسیاری از موسیقی‌ها را حلال می‌دانند.

افراط در موسیقی ـ به‌ویژه از نوع خشن آمریکایی ـ سبب می‌شود ذهن‌های جوانان تخدیر شود و آنان در اندیشه خود تضعیف گردند و نتوانند حق را از باطل تشخیص دهند و گاه با تبلیغات روانی معاندان یا گروه‌های سیاسی، به ضعف اراده که حاصل گوش فرادادن افراطی به موسیقی است و به انحراف دچار آیند. عالمان خبره و شایسته و حایز شرایط لازم باید بسیار هوشمندانه به راهنمایی مقلدان خود در این زمینه بپردازند و نیز جای خالی تحقیق و پژوهش‌های علمی و کارشناسانه ـ نه عامیانه، مزاجانه و متعصبانه ـ را با جدیت و با احساس مسؤولیت پر نمایند.

(۱۵۹)

(۱۶۰)

,