ردیف دوم: حرمت غنا در قرائت قرآن کریم
حرمت استفاده از دستگاههای باطل موسیقایی
۸۹ ـ وفی عیون الأخبار بأسانیده السابقة فی أسباغ الوضوء عن الرضا، عن آبائه:، عن علی علیهالسلام قال: سمعت رسول اللّه صلیاللهعلیهوآله یقول: إنّی أخاف علیکم استخفافا بالدین، وبیع الحکم، وقطیعة الرحم، وأن تتّخذوا القرآن مزامیر، وتقدّمون أحدکم ولیس بأفضلکم فی الدین(۱).
ـ بر شما پروا دارم به سبک شمردن دین، و فروش حکم، و بریدن از خویشاوندان، و این که قرآن را دستمایه نوازندگی و اجرای
۱ـ پیشین، ج ۱، ص ۴۶.
(۹۱)
موسیقی قرار دهید (و سبکهای موسیقایی و نوازندگی را در قرآن به کار برید) و نیز پیش انداختن کسی که در دین بر دیگران برتری ندارد.
این روایت، بر حرمت استفاده از دستگاههای باطل موسیقی در قرائت قرآن کریم دلالت دارد. پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله میفرماید: از روزی میترسم که دین کوچک شمرده شود. خفیف شمردن دین از حوادثی است که در کارنامه مردم آخرالزمان قرار دارد. البته، میتوان «الدین» را به معنای بدهکاری و قرض گرفت؛ یعنی به بدهکاری چندان اهمیتی داده نمیشود. از مرام حضرت امیرمؤمنان علیهالسلام این بود که میفرمود: من تحمل بدهکاری را ندارم. کسی که دِین و بدهکاری اندیشه او را آزرده نمیسازد بر پرداخت آن نیز توان نمییابد و کسی که همت خود را بر پرداخت بدهی قرار دهد میتواند خود را از آن نجات دهد و وامهای خود را بپردازد؛ ولی متأسفانه مردم از این اندیشه خالی هستند و در نتیجه، زندانیانی که چکهای برگشتی دارند فراوان میگردند.
اما فرازی که در این روایت محل بحث است این کلام است که میفرماید: از روزی میترسم که قرآن را به مزمار قرائت نمایید. مزمار همان نی است. مراد از مزمار آن نیست که در حال قرائت قرآن کریم، نی نواخته شود؛ بلکه قرآن کریم مزمار میشود و قرائت و ترتیل قرآن کریم به صورت دستگاههای رایج در موسیقی درمیآید.
حرمت خلط دستگاههای قرآنی با غنای لهوی
(۹۲)
هم اینک توجه به سبک آوازها و موسیقیهای عربی این معنا را به دست میدهد که نوع آواز و ترانههای آنان به سبک قرآن کریم است. عکس این مطلب نیز صادق است و برخی از قاریان امروز دنیای عرب، در قرائت قرآن کریم، سبکهایی را اجرا میکنند که در کابارهها خوانده میشود و البته، به واقع هم زیبا میخوانند، به ویژه قاریان عربی که سبک خاصی دارند. دستگاه حجاز قرآن یکی از دستگاههایی است که در کابارههای مورد پسند اعراب، خوانده میشود. برخی از قاریان یا خوانندگان، سبک قرائت قرآن و خواندن ترانه را با هم خلط میکنند و با سبک قرآن، ترانه و با سبک ترانه، قرآن میخوانند. در این صورت میتوان گفت قرآن کریم به سبک باطل خوانده میشود و مراد از باطل نیز هوسناک شدن آن است و صدای قاری، صدایی لهوی میگردد؛ چرا که صوت و صدا یا شهوتانگیز، محرک و رقصآور است و یا متانت، کشش به مناجات و دعا و معنویت و صفا را در پی میآورد. صدای غنایی لهوی حرام، و صدای متانتآورِ حلال، دو ماهیت گوناگون دارد؛ اگرچه هر دو برآمده از صوت و صداست. این امر به تفاوت نکاح و زنا میماند که هر دو هرچند صورتی واحد دارد، تفاوت محتوا و ماهیت بسیاری در آن است. اما تمایز این دو از هم و بهویژه در مقام ارایه شناسهای منطقی و تعریفی جامع و مانع از آن، بسیار مشکل است و خصوصیات خود را میطلبد که هم به محتوا و معنا و کلمات و هم به سنتهای مرسوم در هر جامعهای باز میگردد.
(۹۳)
امری که در این روایت مهم است این است که پرهیز دادن از کاربرد غنای لهوی در کنار برتری دادن فرد ناشایست بر سِمت مدیریت است که رابطه تنگاتنگ حرمت این نوع غنا با جبهه باطل، و دولت جور و ظلم را میرساند.