نفاقزایی موسیقی
۱۱۸ ـ وعن جعفر بن محمّد أنّه سأل رجلاً ممّن یتّصل به عن حاله، فقال: جعلت فداک، مرّ بی فلان أمس فأخذ بیدی وأدخلنی منزله، وعنده جاریة تضرب وتغنّی، فکنت عنده حتّی أمسینا، فقال أبو عبد اللّه علیهالسلام : ویحک، أما خفت أمر اللّه أن یأتیک وأنت علی تلک الحال، إنّه مجلس لا ینظر اللّه إلی أهله، الغناء أخبث ما خلق اللّه، الغناء أشر ما خلق اللّه عزّ وجلّ، الغناء یورث الفقر و النفاق(۱).
ـ امام صادق علیهالسلام از شخصی حال یکی از آشنایان وی را پرسید، او گفت: قربانت گردم، دیروز او را دیدار کردم و او مرا به منزل خود برد، در خانه او کنیزانی بودند که موسیقی مینواختند و غنا میخواندند و من شامگاهان نزد او بودم، امام صادق علیهالسلام به وی فرمود: وای بر تو، آیا نترسیدی که مرگ تو را دریابد و تو در این حال
۱ـ دعائم الاسلام، ج ۲، ص ۲۰۷.
(۱۸۳)
باشی، چرا که آن مجلسی است که خداوند به شرکتکنندگان در آن نگاه رحمت نمیاندازد، غنا خبیثترین آفریده خداست، غنا بدترین چیزی است که خدا آفریده، غنا فقر و نفاق را در پی دارد.
۱۱۹ ـ حدّثنا ابی رضی اللّه عنه، قال: حدّثنا سعد بن عبد اللّه عن یعقوب بن یزید، عن ابن أبی عمیر، عن مهران بن محمّد، عن الحسن بن هارون قال: سمعت أبا عبد اللّه علیهالسلام یقول: الغناء یورث النفاق، ویعقّب الفقر(۱).
ـ امام صادق علیهالسلام : غنا نفاق و دوگانگی و نیز فقر را در پی دارد.
نفاق از لوازم غناست. ارث همیشه از پشت و از عقب است و این روایت میرساند که در نسل شخصی که آواز غنایی میخوانده یا به آن گوش میداده، فرزندی پدید خواهد آمد که دارای نفاق است و به گاه سؤال و محاسبه در روز قیامت که از او پرسیده میشود چرا منافق شدی؟ وی میگوید: یکی از پدرانم برای نمونه در پانصد سال پیش آکاردیون گوش میکرد و در نتیجه من به گناه نفاق دچار آمدم. پس نفاق و نیز فقری که در این روایت از آن سخن میرود نفاق و فقر اقتضایی است و از این رو کسی که به غنا گوش فرا میدهد و آثار فقر را در خود نمیبیند، نمیتواند اشکال کند که غنا فقر یا نفاق نمیآرود؛ زیرا این روایت از نفاق و فقر فوری خبر نمیدهد، از این رو واژه «یورث» و «یعقب» خود قرینه برای عقب انداختن است.
۱ـ الخصال، ص ۲۴.
(۱۸۴)
بخش دوم این روایت را به دو گونه میتوان معنا نمود: یکی آن که غنا فقر را در پی میآورد و دیگر آن که غنا فقر را به عقب میاندازد؛ به این معنا که فقر را دور میکند.
در تحلیل معنای نخست میتوان گفت: از آنجا که غنا نشاطآور است و آدمی را به نشاط میاندازد و نیز فرد با نشاط فردی است امیدوار به زندگی و چون چنین شخصی چندان در پی کار نمیرود و به آن اهتمام ندارد، فقر گریبانگیر او میشود.