گناه ولایتستیزی
۹۵ ـ جامع الأخبار: قال رسول اللّه صلیاللهعلیهوآله : یحشر صاحب الطنبور یوم القیامة وهو أسود الوجه، وبیده طنبور من نار، وفوق رأسه سبعون ألف ملک، بید کلّ ملک مقمعة، یضربون رأسه ووجهه، ویحشر صاحب الغناء من قبره أعمی وأخرس وأبکم، ویحشر الزانی مثل ذلک، وصاحب المزمار مثل ذلک، وصاحب الدفّ مثل ذلک(۱).
در این روایت، آوازهخوان در ردیف زناکار دانسته شده؛ زیرا کار غالب وی در بیت الغناهایی بوده است که وصف آن گذشت و رقص و موسیقی برای زنان و کنیزانی بوده است که از انجام هر گناه و فحشایی پرهیز نداشتهاند و استفاده از غنا و موسیقی غلبه در حرام داشته است و منفعت حلالی برای آن نبوده است. این موضوع همچون خون، منی و
۱ـ مستدرک الوسائل، ج ۱۳، ص ۲۱۹.
(۱۰۸)
دیگر نجاساتی است که در گذشته مالیت نداشت و حرام شمرده میشد، ولی اکنون چون برای آن استفاده و منفعت حلال تصور میشود و مالیت دارد، میتوان همان خون و منی را فروخت و با تغییر موضوع، حکم همان موضوع برای آن همیشه ثابت و پایدار میباشد.
روایاتی داریم که شعر را قبیح میشمارد و شاعر را مذمت میکند، ولی این حکم به شاعرانی منصرف است که در شعرهای خود مضامین باطل، جاهلی و کفرآمیز میآوردند و یا مدح درباریان جور را پیشه میکردند و بهخاطر مال دنیا به دینفروشی روی میآوردند و شعر را در مسیر تبلیغ دستگاه خلافت و ظلم به کار میگرفتند؛ ولی اگر شاعری زبان شعر خود را در راه پیشبرد اهداف و آرمان اسلام قرار دهد و شعار توحید سر دهد و عدالت، انصاف، جوانمردی و پاکی را گسترش دهد، مورد تشویق قرار میگرفته است. فرزدق نمونهای از این شاعران است که طبع رحیمی و شاعرانه خود را در راه گسترش فرهنگ اهل بیت علیهمالسلام قرار میدهد و برای آنان شعر میسراید، در مقابل نیز کسانی بودند که به خاطر کیسهای زر، به نفع حکومت اموی یا عباسی شعر میگفتند و مصداق صدای باطل میشدند و در کنار آن از شرابخواری و دیگر گناهان نیز دریغ نمیورزیدند که البته بزرگترین گناه آنان این بود که در خدمت جبهه باطل و ظلم قرار میگرفتند و ولایتستیز میشدند.
شعر نیز همانند غنا و موسیقی بر دو گونه حلال و حرام است و روایاتی که شعر و شاعری یا غنا و موسیقی را مذمت میکند، به گروه دوم
(۱۰۹)
انصراف دارد، از این رو نمیتوان به اطلاق این روایات تمسک نمود. دینمداران باید زبان گویا داشته باشند و نباید با محروم نمودن خود از موارد حلال غنا و موسیقی، جبهه خویش را گنگ و لال بنمایانند. هماینک آنان عرصه را به دشمن و ضد انقلاب سپردهاند و دستگاه استکبار و اپوزیسیون، با حمایتی که از خوانندگان؛ بهویژه زنان خواننده طاغوتی دارند، صحنه فرهنگی کشور را به سخره گرفتهاند و آنان قوای پیشتازِ هجوم به فرهنگ دینی شدهاند.
طنبور باطل
۹۶ ـ ونقل: أنّه سمع أمیر المؤمنین علیهالسلام رجلاً یطرب بالطنبور، فمنعه وکسر طنبوره، ثمّ استتابه فتاب، ثمّ قال: أتعرف ما یقول الطنبور حین یضرب؟ قال: وصی رسول اللّه صلیاللهعلیهوآله أعلم. فقال: إنّه یقول:
ستندم، ستندم أیا صاحبی
ستدخل جهنّم أیا ضاربی(۱)
ـ حضرت امیرمؤمنان شنید مردی با طنبور خود را به طرب وا میدارد. حضرت او را منع نمود و طنبور او را شکست و سپس او را توبه داد و آن مرد نیز توبه نمود، پس از آن حضرت فرمود: آیا میدانی طنبور با صدای خود چه میگوید؟ وی گفت جانشین رسول خداست که دانای به این امر است. حضرت فرمود: طنبور میگوید: به زودی پشیمان خواهی شد، زود است که پشیمان گردی، ای صاحب من! به زودی به جهنم درآیی ای نوازنده من!
۱ـ مستدرک الوسائل، ج ۱۳، ص ۲۲۰.
(۱۱۰)
بیان طنبور که در کلام حضرت آمده خود شعر و دارای موسیقی است و هر مصراع آن سیزده نت دارد. خطاب طنبور به کسی است که هماینک او را مینوازد، نه به کسی که بعد از این، طنبور را برای نواختن به دست میگیرد. بر این پایه، اگر طنبوری باشد که نوای حق و ولایت حضرت امیرمؤمنان علیهالسلام را سر دهد و در خدمت جبهه حق و ولایت باشد، آیا نوازنده آن مورد این خطاب قرار میگیرد یا تشویق میگردد.
با توجه به مجموع روایات و بهویژه روایات تفسیری و فرهنگ قرآن کریم، حرمت طنبور در موردی است که اندراس دین و تقویت جبهه باطل را موجب گردد و هرگاه این آفت از آن زدوده شود، حکم حرمت شامل آن نمیشود. برای نمونه، اگر روزی فرا رسد که مرغی را آموزش دهند که: «لا حق، لا حق» سر دهد، باید خرید و فروش آن را جایز ندانست؛ در حالی که مرغ، مرغ است، ولی مرغی که آموزش باطل دیده است و در خدمت باطل قرار میگیرد، غیر از مرغی است که موضوع برای حکم حلیت خرید و فروش آن بود و چون موضوع آن تغییر یافته است، حکم آن نیز تغییر مییابد.
خُبث درآمد آلات موسیقی
۹۷ ـ وعن علی علیهالسلام ، أنّه رفع إلیه رجل کسر بربطا فأبطله ولم یوجب علی الرجل شیئا(۱).
ـ به امام امیرمؤمنان علیهالسلام رسید که مردی بربط دیگری را شکسته و آن
۱ـ دعائم الاسلام، ج ۲، ص ۲۰۷.
(۱۱۱)
را از بین برده است، و امام بر او غرامتی را ثابت ندانست.
آنچه در تبیین سحت بودن بهای خوانندگی گفته شد، در سحت بودن بهای آلات موسیقی که در خدمت جبهه باطل باشد و با فرهنگ اهل ولایت ناسازگار و در تعارض باشد، وارد میگردد.