۱۳۹۵-۰۲-۱۹

توضیح المسایل: بخش دوم: طهارت و نجاست

 

حلول و اتحاد

م « ۱۰۷ » هیچ عارف سالکی از حلول و اتحاد، به معنای رایج و عامیانه آن؛ هرچند می‌تواند با توجیه، معنای درستی داشته باشد، یاد نمی‌کند و اگر کسی آن را با غزل‌سرایی و شطح و به زبان عاطفه و احساس دنبال کند، معنای مطابقی آن را منظور نمی‌کند و با آن نمی‌توان به کفر کسی حکم نمود؛ به‌ویژه آن که بیش‌تر کسانی که این واژه‌ها را رد می‌کنند، از درک درستی و نادرستی این‌گونه معانی به‌دورند و شناخت دقیقی از آن ندارند؛ چنان‌که «حلول»، «اتحاد» و «وحدت وجود» را با هم و به‌گونه‌ای یکسان می‌آورند که این خود، نشانه بیگانگی آن‌ها از این معانی است.

م « ۱۰۸ » اگر از حلول و اتحاد، معنای مادّی و حسی آن لحاظ شود و نشانه رسیدن بنده با جسم خود به حضرت حق باشد؛ به‌گونه‌ای که جسمانی بودن خداوند را به‌دنبال آورد، گذشته از آن که این معنا باطل است و دلیلی ندارد، سبب کافر بودن مدّعی آن می‌گردد. البته، این حکم در صورتی است که مراد از جسم، تفاهم عرفی آن باشد، ولی در غیر مورد ذکر شده، معنای آن اجمال دارد و نمی‌توان در آن باور یا رفتاری همراه دروغ پنداشتن خداوند و رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله را یافت.

,