۱۳۹۵-۰۵-۰۲

فصل پنجم: فهرست و تاریخ روایات غنا و موسیقی

 

شناخت فضای اندیشاری روایات غنا

(۶۱)

اگر به روایات موسیقی دقت شود، در آن‌ها از چیستی و معنای غنا سخنی به میان نیامده است. برای دریافت علت این امر باید فضای صدور روایات را شناخت. در زمان حضور معصومان علیهم‌السلام مومنان و شیعیان واقعی اندک بوده‌اند. این عده اندک با فشارهایی که رژیم حاکم بر آنان وارد می‌آورده است، مجبور به تقیه یا توریه بودند. آنان در جامعه‌ای زندگی می‌کردند که مهندسی فضای فرهنگی آن در دست خلفای بنی‌امیه و بنی‌عباس بوده که آلودگی و پلیدی را تبلیغ می‌کردند و توده‌ها را از این راه با خود همراه می‌ساختند. این مؤمنان اندک، به صورت مستقیم با معصوم در ارتباط بودند و چون افرادی بسیار تیزهوش و زیرک بودند، به فرهنگ و قاموس رایج در لسان معصوم آشنا بودند و آنان می‌دانستند که غنا چیست و در این زمینه نه درگیر شبهه مصداقی بودند، نه شبهه مفهومی داشتند؛ اما آیا این قاموس مباشری به ما منتقل شده است یا خیر و آیا آن موضوع که غنا نامیده می‌شده، حکم آن برای ما شناخته شده است یا نه؟ شمّ روایی و نیروی تفقه حدیث به دست می‌دهد که شیعیان واقعی در آن زمان به معصیت و گناه دچار نمی‌شدند و مقام عصمت که این شیعیان به حضور وی می‌رسیدند، آنان را حفظ می‌نموده است و با توجه به این که هیچ کدام از چیستی غنا از لحاظ مفهوم و مصداق نپرسیده است، می‌توان روشنی و وضوح این معنا برای آنان را دریافت. اما این وضوح و روشنی به دست ما نرسیده است و ما در شناخت مصداق غنا شبهه داریم. البته نباید این نکته را فروگذار نمود که این غناست که در

(۶۲)

روایات دارای شبهه مصداقی است، اما در رابطه با آلات موسیقی شبهه مصداقی وجود ندارد و آلات معرفی شده در این احادیث، در طول زمان تغییری نکرده است و این ابزار، تنها فنی‌تر و کارآمدتر شده است.

در زمان امامان معصوم علیهم‌السلام آلات موسیقی تنها در امور حرام مورد استفاده قرار می‌گرفته و مورد حلالی برای آن گزارش نشده است؛ برای همین است که ما در گروه‌بندی روایات غنا و موسیقی، گروه روایات جواز موسیقاری و استفاده از آلات موسیقی را نداریم و علت آن نیز همان‌طور که در پیش به آن اشاره رفت، نبود دولت و حکومت شیعی بوده است و خلفا چون دستان شیرانِ بیشه دین را بسته می‌دیدند، احساس قدرت نموده و هرچه را می‌خواستند و می‌پسندیدند بر سر دین وارد می‌آوردند. همین امر، فقیهان را بر آن داشته تا سخن از حرمت موسیقی و غنا سر دهند و سخن آنان نیز کاملاً به‌جاست؛ اما این حکم، تنها برای زمانی است که دولت اسلامی شیعی که بر مدار ولایت اهل بیت عصمت و طهارت علیهم‌السلام حرکت کند، وجود نداشته باشد و چنان‌چه شرایط تغییر کند و حکومت، این توانمندی را به دست آورد که بتواند در موارد حلال، هم بخواند و هم بنوازد و موسیقی را در خدمت گسترش شریعت و برانگیختن احساسات مردم برای جذب هرچه بیش‌تر آنان در طریق معنویت قرار دهد و منفعت حلال عقلایی بر آن مترتب سازد، با تحلیل روایات، خواهیم گفت که در این صورت، دلیلی فقهی از آن

(۶۳)

منع نمی‌نماید.

در آن زمان‌ها موسیقی در تمام شهرها در خدمت حکومت غاصب وقت بوده و شیعه در غربت، تقیه، ذلت و قلت به سر می‌برده است. آنان نه می‌توانستند تنبکی داشته باشند و نه ضربی و نه دَمی و نه صدایی و حتی شعر یا کتاب‌های روایی خود را زیر خاک پنهان می‌کردند تا کسی آن را نبیند و به دست دشمنان نیفتد. در چنین جامعه‌ای بدیهی است که ضرب و تنبک با تأثیر شگرفی که بر احساسات و عواطف مردم و برانگیختن آنان علیه حکومت دارد، نمی‌تواند در خدمت دین و ولایت قرار گیرد، بر این اساس، هر گونه استفاده از این ابزار که در خدمت دولت باطل است، ترویج حکومت جور می‌باشد و حرام است. بررسی احادیث و دلایل موسیقی و غنا نشان می‌دهد که این ادله ناظر به چنین موردی است. شاهد این مطلب این است که ادله غنا و موسیقی به طور مطلق، حکم به حرمت صوت و صدای غنایی ننموده و حتی بر قرائت نیکوی قرآن کریم تأکید شده است و ما در برابر هر یک از گروه‌های حرمت، گروهی از روایات جواز را داریم.

آلات موسیقی معرفی شده در روایات با آن که اجمال مفهومی ندارد، اما این ابزار در دست قدرت طاغوتی بوده است و نام بردن از ابزارها، شاعران و مجالس و حرام دانستن آن به مجالس خلفای جور انصراف دارد و ابزار و آلاتی که در دست مؤمنان است یا شاعر اهل بیت علیهم‌السلام را شامل نمی‌شود. حق و ولایت در آن زمان‌ها در غربت و تقیه به سر می‌بردند و

(۶۴)

دولت و حکومتی نداشتند تا برای تبلیغ از آن، از عنصر «صوت» بهره ببرند و همه صداها و مجالس رقص، موسیقی و نیز بربط‌ها، تارها و طنبورها تا شطرنج و دیگر ابزار سرگرمی که لذایذ نفس را فراهم می‌آورد، در خدمت جبهه باطل و ظلم بوده و مصداق حلالی برای آن یافت نمی‌شده است تا برای آن سؤال و پاسخی دیده شود، همان‌گونه که حتی یک نفر از راویان از مصادیق حرام غنا سؤال نکرده که کدام مورد حرام است؛ زیرا موضوع آن برای راویان روشن و بدیهی بوده و مراد همان‌هایی می‌باشد که در دست خلفای جور آن چنان افرادی و با عرق و ورق، شراب، رقص و موسیقی و زن‌های رقاصه همراه بوده است و هرچه که در خدمت جبهه باطل و ظلم قرار گیرد، حرام می‌باشد؛ زیرا عنوان اعتقاد به جبهه باطل و ظلم، عنوانی است که قبح و حرمت ذاتی دارد و هر مصداقی را تحت پوشش قرار دهد، آن را حرام می‌سازد. در زمان امامان معصوم علیهم‌السلام دعبل خزایی‌هایی در کار نبوده و هر چه بوده شاعر درباری بوده و هر آلت موسیقی هم فقط در آن مجالس استفاده می‌شده است و موسیقی به تمامی در خدمت دستگاه باطل و علیه جبهه حق بوده است. حکم حرمت برای موسیقی، حکمی اقتضایی است، نه ذاتی و دلیلی نیست که اگر غنا و موسیقی در خدمت حق قرار گیرد و حرامی با آن همراه نباشد، حکم حرمت داشته باشد، بلکه موسیقی می‌تواند به جهت اقتضایی بودن حکم آن، به عنوان یکی از مهم‌ترین عوامل برانگیختن اندیشه‌ها برای نهادینه کردن حق در دل‌ها و ترویج آن در فضای عمومی و

(۶۵)

احساسی جامعه مورد استفاده قرار گیرد؛ چنان‌که روایات جواز موسیقی بر آن دلالت دارد. ما تاریخ غنا و موسیقی را به تفصیل در کتاب «تاریخ تحلیلی موسیقی در اسلام» آورده‌ایم؛ از این رو، خواننده محترم را برای شناخت دقیق این موضوع، به آن کتاب، ارجاع می‌دهیم. فهرست روایات جواز غنا و موسیقی در ادامه می‌آید.

(۶۶)

,