موسیقی و رویکرد خلفای جور
غنا و موسیقی با ظهور اسلام، جایگاه متزلزلی یافت. پس از رحلت پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله ، خلفای جور مصدر امور مسلمانان شدند. آنان و بهویژه عمر، از تجملات دوری میکردند. در شریعت اسلام، موسیقی تحریم شده بود و تنها قرآن را با لحن میخواندند و اشعار را زمزمه میکردند، و غنا را در قرائت قرآن و گفتن اذان و در مجالس عروسی جایز میشمردند، به همین سبب، اعرابِ تازه مسلمان و متعصب، از غنای سادهای که در عهد جاهلیت رواج داشت، پرهیز نمودند و توجهی به آن نداشتند و بازار غنا و موسیقی در همان پایه که بود، از رونق افتاد. عمر، موسیقی را بسیار بد و ناپسند میداشت و این اخلاق در پیروان وی نیز نهادینه گردیده بود.
(۵۲)
اما امویان که از زمان حکومت عثمان ریشه در حاکمیت اسلام دوانیده بودند، دستگاه خلافت را به صورت رسمی به سلطنت تبدیل نمودند و معاویه پایهگذار نخستین سلطنت عربی گردید. سلاطین اموی از مجالس تجملی و عیش و عشرت خوشامد بسیار داشتند و از خوانندگان، نوازندگان و مطربان حمایت میکردند. سه خلیفه جور برخلاف فرهنگ اسلام، مسلمانان را از شهرنشینی باز میداشتند. عمر تا آخرین روز حیات خود، به مسلمانان اجازه زراعت نداد تا مبادا آنان از عادت خانهبهدوشی و صحراگردی دست بردارند و روستانشین شوند.