۱۳۹۵-۰۵-۰۲

فصل پنجم: فهرست و تاریخ روایات غنا و موسیقی

 

موسیقی و امویان

در زمان امویان، مسلمانان مانند بزرگان ایران و روم به ساختن کاخ‌های عالی پرداختند و در عیش و فساد غوطه‌ور شدند و عرب‌ها با ایرانیان و رومیان که به آنان «موالی» می‌گفتند، معاشرت می‌نمودند. ایرانیان موالی شیوه تجملی زیستن و لذت بردن از زندگی پرنعمت را به اعراب آموزش می‌دادند. موسیقی بزمی نیز از آموزه‌های آنان به اعراب دانسته می‌شود. زندگی راحت شهرنشینی که با فتح ایران و دیگر کشورها و به دست آوردن غنایم بسیار، نصیب اعراب شده بود و فراوانی کنیزان ایرانی و رومی که خوانندگی و رقاصی می‌دانستند، آنان را به شنیدن ساز و آواز و پرداختن به عیش و عشرت علاقه‌مند ساخت. آنان که ساز و آواز می‌دانستند، به درباریان نزدیک می‌شدند و میان خلفا و امرا و هم‌نشینان آنان، جایگاه بلندی می‌یافتند. با آشنایی سلاطین اموی با موسیقی، آنان

(۵۳)

بیش‌تر وقت خود را به لهو و لعب و آسایش و شنیدن ساز و آواز می‌گذراندند و در این میان، آنان بسیاری از احکام شریعت اسلام را نادیده می‌گرفتند. علاقه شدید امویان به عیش و سرور و خوش‌گذرانی، راه را برای ورود موسیقی‌دانان و رامشگران ایران و روم به حوزه حاکمیت مسلمانان هموار کرد و انواع سازها؛ مانند: چنگ، طنبور و بربط (عود) در فرهنگ مسلمانان رواج یافت(۱).

در دوران سلطنت امویان که نزدیک به یک قرن به درازا کشید، آنان برای تغییر فرهنگ محبت‌آمیز مردم به خاندان پیامبر اکرم و به ویژه حضرت امیر مؤمنان علیه‌السلام ، تبلیغات بسیاری علیه خاندان پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله و شخص حضرت امیرمؤمنان علیه‌السلام به راه انداختند، به‌گونه‌ای که بخشی از مسلمانان علیه ایشان شمشیر کشیدند و آن حضرت را شهید نمودند، آنان پیکر امام حسن را که به زهر امویان شهید شده بود تیرباران نمودند و از به خاک‌سپاری آن در کنار مرقد پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله جلوگیری نمودند و با این کار القا می‌نمودند که آن حضرت از مشی پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله دور شده است.

البته این عایشه بود که آنان را رهبری و هدایت می‌نمود. او در زمان پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله سمت نظارت بر آهنگران و صنعت‌گران ایرانی را داشت که برای مسلمانان شمشیر می‌ساختند. عایشه را باید مغز متفکر کودتاگران سقیفه دانست و خلفای سه‌گانه شاگرد وی به شمار می‌روند. اگر او عقیم

۱ـ همان، صص ۸۰ ـ ۸۱.

(۵۴)

نبود، فرزند خود را به خلافت می‌رساند. البته، عقیم بودن وی داغی بر دل او نهاده بود و این داغ موجب گشت که وی نتواند حضرت زهرا علیهاالسلام و حضرت علی علیه‌السلام را که به تصریح قرآن کریم کوثر پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله دانسته می‌شدند و نسل پیامبر از آنان بود را تحمل نماید و همین امر سبب شد بغض و کینه ایشان را به دل گیرد.

ابوبکر و عمر در سایه حمایت عایشه به خلافت رسیدند. امروزه نیز اهل سنت در عربستان صعودی، عایشه را عزیزتر از خلفا می‌دانند. هم‌چنین یزید که از تیره‌بخت‌ترین سلاطین اموی به شمار می‌رود، دستور قتل امام حسین علیه‌السلام را صادر کرد. لشکریان کوفی وی، آن حضرت و یاران ایشان را با لب تشنه و عطشان و در نهایت قساوت و بی‌رحمی شهید کردند و خاندان آن حضرت را که خویشان و فرزندان پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله بودند، به اسارت بردند. آنان اجساد شهیدان کربلا را زیر سُم اسب‌ها پایمال نمودند و از دفن اجساد پاره پاره آنان خودداری کردند. هم‌چنین امویان، امام سجاد و امام باقر علیهماالسلام را به شهادت رساندند. امام سجاد علیه‌السلام در زمان خود، تنها بیست یاورِ همراه داشت و در نهایت غربت به سر می‌برد، از این رو، زبان گویایی جز دعا نداشت. در این مدت، خواندن حدیث پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله نیز ممنوع اعلام شده بود.

,