۱۳۹۵-۰۲-۱۹

توضیح المسائل: بخش چهارم: عبادت‌های موسمی

 

قضا و کفّاره

م « ۲۳۵۳ » اگر در روزه ماه رمضان به عمد قی کند یا در شب جنب شود و به‌گونه‌ای که در مسأله پیش گفته شد، سه بار بیدار شود و بخوابد و تا اذان صبح بیدار نشود، تنها لازم است روزه آن روز را قضا کند.

م « ۲۳۵۴ » اگر به عمد اماله کند یا سر زیر آب برد یا غباری به گلو رساند، لازم است کفاره نیز بدهد و اگر هر کار دیگری که روزه را باطل می‌کند به عمد انجام دهد؛ چنان‌چه می‌دانسته است آن کار، روزه را باطل می‌کند، قضا و کفاره بر او واجب می‌شود.

م « ۲۳۵۵ » اگر از روی ندانستن مسأله، کاری انجام دهد که روزه را باطل می‌کند و می‌توانسته است مسأله را فرا بگیرد، قضا و کفّاره بر او واجب است.

م « ۲۳۵۶ » اگر به عمد به خدا و پیغمبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله دروغی بندد و بداند که حرام است، افزوده بر قضا، کفّاره نیز بر او واجب است؛ هرچند نداند روزه را باطل می‌کند.

م « ۲۳۵۷ » اگر یقین کند که مغرب شده است و افطار کند و سپس آشکار شود مغرب نبوده است، روزه او قضا ندارد؛ خواه تاریکی هوا سبب اشتباه نمودن وی باشد یا بودن ابر.

م « ۲۳۵۸ » اگر باور ندارد که مغرب شده است، نباید افطار کند؛ هرچند گمان به مغرب شدن داشته باشد ـ و اگر افطار کند، قضا و کفّاره واجب است؛ مگر در صورتی که آشکار شود مغرب بوده است.

م « ۲۳۵۹ » کسی که کفاره روزه ماه رمضان بر او واجب است، لازم است دو

(۴۸۴)

ماه روزه بگیرد یا شصت مستمند را سیر کند یا به هر کدام، یک مد طعام ـ که نزدیک به ده سیر است ـ بپردازد و اگر نتواند یک مد طعام بدهد، هر اندازه می‌تواند پرداخت نماید و اگر توان آن را هم ندارد، از خداوند بخشنده آمرزش خواهد و استغفار کند و اگر یک‌بار «استغفراللّه» بگوید، کافی است.

م « ۲۳۶۰ » کسی که می‌خواهد دو ماه را به عنوان کفاره ماه رمضان روزه بگیرد، لازم است سی و یک روزِ آن را پی در پی بگیرد و نباید هنگامی آن را آغاز کند که در میان آن، روزی مانند عید قربان ـ که روزه آن حرام است ـ قرار گیرد.

م « ۲۳۶۱ » کسی که باید پی در پی روزه بگیرد، اگر در بین آن بدون عذر یک روز را روزه نگیرد، باید روزه خود را از سر بگیرد و اگر هنگامی آن را آغاز کند که در میان آن به روزی برسد که روزه آن واجب است؛ برای نمونه، به روزی برسد که نذر کرده است آن روز را روزه بگیرد، لازم است روزه خود را از سر بگیرد.

م « ۲۳۶۲ » اگر در میان روزهایی که باید پی در پی روزه بگیرد، عذری؛ مانند: حیض یا نفاس یا سفری که از آن ناچار است برای او پیش آید، می‌تواند پس از برداشته شدن مانع، دنباله روزه‌ها را بگیرد و لازم نیست دوباره آن را از سر بگیرد.

م « ۲۳۶۳ » اگر کسی روزه خود را با چیز حرامی باطل کند؛ مانند: جماع حرام یا خوردن و آشامیدن حرام؛ خواه آن چیز خود حرام باشد؛ مانند: شراب و زنا، یا زمینه حرام شده باشد؛ مانند: خوراکی حلالی که برای بدن زیان‌آور است یا نزدیکی کردن با عیال خود در حیض، کفاره جمع بر او واجب می‌شود و باید دو ماه روزه بگیرد و شصت فقیر را سیر کند یا به هر کدام یک مد گندم یا جو یا نان و مانند آن بپردازد و چنان‌چه نتواند هر دو را با هم انجام دهد، هر کدام را که ممکن است، انجام دهد و اگر آن چیز، حرامی غیر از جماع، خوردن، آشامیدن و نسبت دروغ بستن به خدا و حضرات معصومان علیهم‌السلام باشد، کفاره تخییری به‌گونه‌ای که گذشت بر او واجب می‌شود.

م « ۲۳۶۴ » اگر روزه‌دار به عمد دروغی را به خدا و حضرات معصومان علیهم‌السلام نسبت دهد، کفاره جمع بر او واجب می‌شود.

(۴۸۵)

م « ۲۳۶۵ » اگر در یک روزِ ماه رمضان، چند بار جماع یا استمنا کند، یک کفاره بر او واجب می‌شود. البته، در صورتی که جماع او حرام باشد، برای هر بار، یک کفاره جمع واجب می‌شود.

م « ۲۳۶۶ » اگر روزه‌دار در یک روزِ ماه رمضان، چند بار کار دیگری غیر جماع که روزه را باطل می‌کند، انجام دهد، برای همه آن، یک کفاره بسنده است.

م « ۲۳۶۷ » اگر روزه‌دار، جماع حرام کند و سپس با حلال خود نزدیکی نماید، یک کفاره جمع کافی است و اگر روزه‌دار غیر از نزدیکی، کار دیگری که روزه را باطل می‌کند انجام دهد و سپس با حلال خود نزدیکی نماید، برای هر دو، یک کفاره بسنده است.

م « ۲۳۶۸ » اگر روزه‌دار کار حلالی که روزه را باطل می‌کند انجام دهد: برای نمونه، آب بیاشامد و سپس حرامی که روزه را باطل می‌کند، انجام دهد؛ برای نمونه، خوراک حرامی بخورد، یک کفاره بسنده است.

م « ۲۳۶۹ » اگر روزه‌دار آروغ بزند و چیزی در دهان آید، نباید آن را فرو دهد و در غیر این صورت، روزه او باطل می‌شود و قضا و کفاره دارد و اگر خوردن آن چیز مانند خون، حرام باشد، کفاره جمع واجب می‌شود.

م « ۲۳۷۰ » اگر نذر کند که روز معینی را روزه بگیرد و در آن روز به عمد روزه خود را باطل کند، لازم است کفاره بدهد؛ یعنی دو ماه پی در پی روزه بگیرد یا به شصت مستمند طعام دهد، ولی اگر نذر او مطلق باشد؛ مانند: روزه مستحبی، می‌تواند پیش از ظهر یا پس از آن افطار کند و روز دیگری را روزه بگیرد.

م « ۲۳۷۱ » اگر روزه‌دار به گفته شخص عادل آگاهی که می‌گوید مغرب شده است، افطار کند و سپس بداند که مغرب نبوده است، قضا بر او واجب می‌شود، ولی کفاره ندارد.

م « ۲۳۷۲ » اگر به گفته کسی که زمینه عدالت را ندارد و می‌گوید مغرب شده است افطار کند و سپس دریابد مغرب نبوده است، قضا و کفّاره بر او واجب

(۴۸۶)

می‌شود.

م « ۲۳۷۳ » اگر روزه‌دار در حالی که شک دارد مغرب شده است یا نه، روزه خود را افطار کند، قضا و کفّاره بر او واجب می‌گردد.

م « ۲۳۷۴ » کسی که به عمد، روزه خود را باطل کرده است، نمی‌تواند برای فرار از کفاره به سفر رود؛ هرچند پیش از ظهر باشد و کفاره با مسافرت از او برداشته نمی‌شود.

م « ۲۳۷۵ » اگر روزه‌دار از روی عمد روزه خود را باطل کند و سپس عذری مانند حیض یا نفاس یا بیماری برای او پدید آید، باز هم کفاره بر او واجب می‌باشد.

م « ۲۳۷۶ » اگر یقین کند که روز اول ماه رمضان است و به عمد روزه خود را باطل کند، سپس دریابد که پایان شعبان بوده است، کفاره بر او واجب نیست.

م « ۲۳۷۷ » اگر شک نماید که پایان رمضان است یا آغاز شوال، و به عمد روزه خود را باطل کند و سپس آشکار شود آغاز شوال بوده است، کفاره بر او واجب نیست.

م « ۲۳۷۸ » اگر روزه‌دار در ماه رمضان، زن خود را ـ که روزه‌دار است ـ وادار به جماع نماید، باید کفاره روزه خود و نیز کفاره روزه زن را بدهد، ولی اگر زن به آن راضی شود، لازم است مرد دو کفاره، و زن یک کفّاره بدهد.

م « ۲۳۷۹ » اگر زن، شوهر خود را وادار کند که با او جماع نماید، تنها یک کفاره بر زن واجب است و نیاز نیست کفاره شوهر را بدهد و بر شوهر نیز کفاره واجب نیست.

م « ۲۳۸۰ » اگر در ماه رمضان با زن خود که خواب است جماع نماید، یک کفاره بر او واجب می‌شود و روزه زن درست است و کفاره نیز بر او واجب نیست.

م « ۲۳۸۱ » اگر مرد، زن خود را وادار کند که غیر از جماع، کار دیگری انجام دهد که روزه را باطل می‌کند، کفاره زن بر او یا بر خود زن واجب نیست.

م « ۲۳۸۲ » کسی که به سبب مسافرت یا بیماری روزه نمی‌گیرد، نمی‌تواند زن روزه‌دار خود را وادار به جماع کند، ولی اگر او را وادار نماید، باید کفاره وی را

(۴۸۷)

بدهد.

م « ۲۳۸۳ » اگر بر کسی کفّاره واجب شود، لازم نیست بی‌درنگ آن را بجا آورد، ولی نباید در به‌جا آوردن آن کوتاهی کند یا آن را به اندازه‌ای تأخیر اندازد که بگویند در انجام حکم الهی کوتاهی و فروگذاری کرده است.

م « ۲۳۸۴ » اگر کفاره بر کسی واجب شود و چند سال آن را بجا نیاورد، چیزی بر آن افزوده نمی‌شود.

م « ۲۳۸۵ » کسی که برای کفاره یک روز باید به شصت مستمند طعام بدهد، در صورتی که به همه آن‌ها دسترسی دارد، نباید به هر کدام از آن‌ها بیش از یک مد طعام بدهد یا یکی را بیش از یک بار سیر نماید. چنان‌چه مستمندی زن و فرزند داشته باشد و اطمینان یابد که او طعام را به زن و فرزند خود می‌دهد یا به آن‌ها می‌خوراند، می‌تواند برای هر یک از فرزندان او؛ هرچند کودک باشند، یک مد طعام قرار داده و یک‌جا به وی تحویل نماید.

م « ۲۳۸۶ » کسی که قضای روزه ماه رمضان را گرفته است؛ اگر پس از ظهر به عمد کاری که روزه را باطل می‌کند انجام دهد، گناه نموده و لازم است به ده مستمند، هر کدام یک مد طعام بدهد و اگر نمی‌تواند، گذشته از قضای دوباره آن، سه روز پی در پی روزه بگیرد.

م « ۲۳۸۷ » کسی که قضای روزه ماه رمضان را گرفته است اگر وقت گسترده باشد، می‌تواند پیش از ظهر افطار کند و قضا را در هنگام دیگری انجام دهد.

,