باطل کنندههای روزه
م « ۲۲۵۰ » امور شمرده شده در زیر، روزه را باطل میکند:
خوردن و آشامیدن، جماع، استمنا؛ یعنی انسان با خود کاری کند که قصد بیرون آمدن منی از آن را داشته باشد؛ هرچند منی بیرون نیاید، دروغ بستن به خدا و پیغمبر صلیاللهعلیهوآله و جانشینان معصوم ایشان، رساندن غبار انبوه به حلق، فرو بردن همه سر در آب، جنب ماندن، حیض و نفاس داشتن تا اذان صبح، اماله کردن با چیزهای روان، قی کردن.
(۴۶۹)
م « ۲۲۵۱ » اگر از روی عمد و اختیار، کاری کند که روزه را از بین میبرد، روزه باطل میشود و در این زمینه، میان روزه ماه رمضان و غیر آن و نیز روزه واجب و مستحب تفاوتی نیست و چنانچه از روی عمد نباشد، اشکال ندارد، ولی اگر جنب بخوابد و بهگونهای که خواهد آمد تا اذان صبح غسل نکند، روزه او باطل است.
م « ۲۲۵۲ » اگر روزهدار از روی فراموشی، یکی از کارهایی که روزه را باطل میکند انجام دهد و به گمان اینکه روزه وی باطل شده است؛ به عمد، دوباره یکی از آنها را بجا آورد، روزه او باطل میشود.
م « ۲۲۵۳ » اگر به زور چیزی را در گلوی روزهدار بریزند یا سر او را در آب فرو برند، روزه او باطل نمیشود. همچنین است در مورد دیگر باطلکنندهها؛ مگر آن که چنین زمینههایی را به عمد برای خود پدید آورده باشد.
م « ۲۲۵۴ » اگر وادار شود کارهایی که روزه را باطل میکند انجام دهد؛ برای نمونه، به او بگویند: اگر غذا نخوری، زیان جانی به تو وارد میآید و او خود برای جلوگیری از زیان، چیزی بخورد، روزه وی باطل میشود.
م « ۲۲۵۵ » روزهدار نباید به جایی برود که میداند چیزی در گلوی وی میریزند یا او را وادار میسازند که خود، روزه خود را باطل کند و چنانچه به آنجا رود و از روی ناچاری کاری که روزه را باطل میکند انجام دهد یا چیزی را در گلوی وی بریزند، روزه او باطل میشود، ولی در صورتی که با تردید رود یا پس از رفتن، چیزی به خورد او ندهند روزه وی درست است.
یکم ـ خوردن و آشامیدن
م « ۲۲۵۶ » اگر روزهدار با توجه به این که روزه دارد به عمد چیزی بخورد یا بیاشامد، روزه او باطل میشود؛ خواه خوردن و آشامیدن آن چیز معمول باشد؛ مانند: نان و آب، و خواه معمول نباشد؛ مانند: خاک و شیره درخت، کم باشد یا زیاد و حتی اگر مسواک را از دهان بیرون آورد و یا نخ را با آب دهان تر کند و دوباره به دهان برده و رطوبت آن را فرو برد، روزه او باطل میشود؛ مگر آنکه رطوبت
(۴۷۰)
مسواک یا نخ نسبت به آب دهان به قدری کم باشد که نگویند چیزی خورده است.
م « ۲۲۵۷ » اگر هنگامی که غذا میخورد پی ببرد که صبح شده، لازم است لقمه را از دهان بیرون آورد و چنانچه آن را به عمد فرو برد، روزه باطل است و کفاره هم بر او واجب میشود.
م « ۲۲۵۸ » اگر روزهدار از روی فراموشی چیزی بخورد یا بیاشامد، روزه باطل نمیشود.
م « ۲۲۵۹ » روزهدار باید از تزریق موادی که برای تغذیه یا تقویت بهکار برده میشود؛ مانند: آمپولهای خوراکی یا نیروزا، خودداری کند.
م « ۲۲۶۰ » اگر روزهدار چیزی را که لای دندان مانده است به عمد فرو ببرد، روزه او باطل میشود.
م « ۲۲۶۱ » پیش از اذان، لازم نیست دندانها را خلال نمود، ولی در صورتی که بداند چیزی که لای دندان مانده است در روز فرو میرود، واجب است آن را بشوید و خلال کند و اگر چنین نکند و چیزی فرو رود، باید روزه را به پایان برد و در آینده قضا نماید و در این صورت، چنانچه به عمد خلال نکند، روزه باطل میباشد و اگرچه چیزی پایین نرود، در صورتی که نمیداند غذا فرو خواهد رفت یا نه، پسندیده است خلال کند و چنانچه بهگونه ناگهانی و سهوی فرو رود، روزه باطل نیست.
م « ۲۲۶۲ » فرو بردن آب دهان؛ هرچند با خیال و تصور ترشی و مانند آن در دهان گرد آید، روزه را باطل نمیکند.
م « ۲۲۶۳ » فرو بردن خلط سر و سینه تا به فضای دهان نرسیده است، اشکال ندارد، ولی اگر به فضای دهان برسد، واجب است از فرو رفتن آن جلوگیری شود.
م « ۲۲۶۴ » اگر روزهدار بهگونهای تشنه شود که بترسد از تشنگی بمیرد یا دچار بیماری شود یا به سختی افتد، میتواند به اندازهای که از مشکل رها گردد، آب بیاشامد، ولی روزه او باطل است و باید آن را قضا کند.
م « ۲۲۶۵ » نمیتوان روزه را به سبب ناتوانی خورد، ولی اگر ناتوانی بهگونهای
(۴۷۱)
باشد که تحمل آن بسیار سخت است، میتوان روزه را خورد و همچنین اگر از بیماری ترس داشته باشد که در صورت روزه گرفتن، نتواند آن را تحمل کند یا سختی بسیاری برای وی داشته باشد، میتواند روزه نگیرد، ولی اگر تا سال دیگر بهبودی یافت، باید قضای آن را بجا آورد.
م « ۲۲۶۶ » جویدن خوراک برای بچه یا پرنده و چشیدن آن که در آن غذا به حلق نمیرسد؛ هرچند بهگونه ناگهانی به حلق برسد، روزه را باطل نمیکند، ولی اگر از آغاز بداند که آن غذا به حلق میرسد؛ چنانچه فرو رود، روزه باطل میشود و باید قضای آن را بگیرد و کفاره نیز بر او واجب است.
دوّم ـ نزدیکی (جماع)
م « ۲۲۶۷ » نزدیکی نمودن روزه را باطل میکند؛ از جلو باشد یا پشت، بچه باشد یا بزرگ.
م « ۲۲۶۸ » روزه نزدیکی کننده و کسی که با او نزدیکی شده است؛ هرچند تنها به اندازه ختنهگاه باشد و منی نیز بیرون نیاید، باطل است، و در کسی که ختنهگاه ندارد، اگر کمتر از آن نیز وارد شود، روزه باطل میگردد.
م « ۲۲۶۹ » نسبت به افراد سالم؛ اگر کمتر از اندازه ختنهگاه وارد شود و منی نیز بیرون نیاید، روزه باطل نمیشود.
م « ۲۲۷۰ » اگر شک نماید که به اندازه ختنهگاه داخل شده یا نه، روزه درست است.
م « ۲۲۷۱ » اگر با آگاهی از باطلکننده بودن بخواهد نزدیکی داشته باشد؛ هرچند دخول نیز نشده باشد یا شک نماید که دخول داشته یا نه، روزه باطل است و قضای آن واجب میباشد؛ هرچند کفاره ندارد.
م « ۲۲۷۲ » اگر فراموش کند که روزه است و نزدیکی نماید یا در خواب باشد و با او نزدیکی شود یا به زور باشد و دارای اختیار نباشد؛ بهگونهای که نتواند از آن جلوگیری نماید، روزه باطل نمیشود، ولی چنانچه در میان انجام آن به یاد آورد یا اختیار یابد یا بیدار شود، لازم است بیدرنگ از حالت نزدیکی بیرون رود و در
(۴۷۲)
صورتی که خود را کنار نکشد، روزه او باطل است. همچنین است اگر با اختیار خود از ترس نزدیکی کند یا به او نزدیکی شود.
م « ۲۲۷۳ » روزه کسی که برای دور کردن زیانی که از دیگری به او میرسد، به نزدیکی تن میدهد، باطل است، ولی کفاره ندارد.
سوّم ـ استمنا
م « ۲۲۷۴ » اگر روزهدار استمنا کند و با خود، کاری انجام دهد که از انجام آن قصد بیرون آمدن منی را نماید، روزه باطل میشود؛ هرچند منی از او بیرون نیاید.
م « ۲۲۷۵ » اگر ناخواسته در خواب یا بیداری منی بیرون آید، روزه باطل نیست، ولی اگر به عمد، کاری کند که ناخواسته از او منی بیرون آید؛ چنانچه اطمینان داشته است که به سبب آن کار، ناخواسته منی بیرون میآید، روزه باطل میشود.
م « ۲۲۷۶ » هرگاه روزهدار بداند که اگر در روز بخوابد، محتلم میشود؛ یعنی در خواب از او منی بیرون میآید، میتواند در روز بخوابد؛ هرچند با نخوابیدن دچار زحمت و رنجی نشود و اگر بخوابد و محتلم شود، روزه باطل نمیشود.
م « ۲۲۷۷ » اگر روزهدار در هنگام بیرون آمدن منی از خواب بیدار شود، واجب نیست از بیرون آمدن آن جلوگیری کند.
م « ۲۲۷۸ » روزهداری که محتلم شده است میتواند ادرار نماید؛ هرچند بداند در این صورت مانده منی از مجرا بیرون میآید و چنانچه غسل کرده باشد نیز میتواند آن را انجام دهد و برای روزه اشکال ندارد؛ هرچند باید دوباره غسل نماید.
م « ۲۲۷۹ » روزهداری که محتلم شده اگر بداند منی در مجرا مانده است و پیش از غسل ادرار نکند و منی پس از غسل از او بیرون آید، روزه اشکال ندارد.
م « ۲۲۸۰ » هرگاه برای بیرون آمدن منی، کاری کند، هرچند منی نیز از او بیرون نیاید یا از خواسته خود بازگردد و کاری انجام ندهد، روزه باطل میشود و باید قضای آن روز را بجا آورد و اگر منی بیرون آید، افزون بر قضا، کفاره نیز واجب
(۴۷۳)
میشود و در هر دو صورت، باید در ماه رمضان در ادامه روز از آنچه روزه را باطل میکند، خودداری نماید.
م « ۲۲۸۱ » اگر بدون توجّه، کاری انجام دهد که سبب بیرون آمدن منی میشود یا توجّه نداشته باشد که چنین کاری بیرون آمدن منی را موجب میشود، روزه درست است.
م « ۲۲۸۲ » اگر روزهدار بدون اینکه بخواهد از او منی بیرون آید، با خود کاری انجام دهد و آرامش خاطر داشته باشد که منی از او بیرون نمیآید و ناگاه منی بیرون آید، روزه درست است، ولی اگر اطمینان ندارد؛ چنانچه از او منی بیرون آید، روزه باطل است.
چهارم ـ دروغ بستن به خدا و حضرات معصومان علیهمالسلام
م « ۲۲۸۳ » اگر روزهدار با گفتن یا نوشتن یا اشاره و مانند آن به خدا، پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله و یا جانشینان آن حضرت علیهمالسلام ، به عمد دروغ بندد، روزه باطل میشود؛ هرچند بیدرنگ توبه کند، و دروغ بستن به دیگر پیامبران علیهمالسلام و حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام نیز همین حکم را دارد.
م « ۲۲۸۴ » اگر شک داشته باشد که سخنی دروغ است یا نه و آن را به یکی از آنان نسبت دهد، همین حکم را دارد.
م « ۲۲۸۵ » اگر بخواهد چیزی را بگوید که نمیداند راست است یا دروغ، لازم است از کسی یا از کتابی که آن را آورده است بازگو نماید و نباید آن را به خدا یا حضرات معصومان علیهمالسلام نسبت دهد، بلکه باید بگوید: چنین رسیده است که … .
م « ۲۲۸۶ » اگر چیزی را با این باور که راست است از زبان خدا یا معصومان علیهمالسلام بازگو کند سپس بداند که دروغ بوده است، روزه باطل نمیشود.
م « ۲۲۸۷ » اگر بداند دروغ بستن به خدا و حضرات معصومان علیهمالسلام روزه را باطل میکند و چیزی را که میداند دروغ است به آنان نسبت دهد و سپس بداند که گفته وی راست بوده، روزه صحیح است.
(۴۷۴)
م « ۲۲۸۸ » اگر دروغی را که دیگری ساخته است، به عمد به خدا و حضرات معصومان علیهمالسلام نسبت دهد، روزه باطل میشود، ولی چنانچه آن را از زبان کسی بازگو کند که آن را ساخته است، اشکال ندارد.
م « ۲۲۸۹ » اگر از روزه دار بپرسند که آیا حضرات معصومان علیهمالسلام چنین چیزی فرمودهاند و او در جایی که باید پاسخ منفی دهد، به عمد، پاسخ مثبت دهد یا در جایی که باید پاسخ مثبت دهد، جواب منفی دهد، روزه باطل میشود.
م « ۲۲۹۰ » اگر از زبان خدا یا حضرات معصومان علیهمالسلام سخن راستی را بگوید و سپس آن را تکذیب نماید و بگوید دروغ گفته است، یا در شب دروغی را به آنان نسبت دهد و فردای آن روز که روزه است بگوید آنچه دیشب گفته، راست است، روزه باطل میشود؛ مگر آن که منظور وی بازگویی ویژگی خبر باشد.
م « ۲۲۹۱ » اگر در بازگویی دستورهای شرعی به عمد دروغ گوید؛ برای نمونه، واجبی را غیر واجب، یا حرامی را حلال کند و منظور وی نسبت دادن فتوا به مجتهد باشد؛ هرچند کار حرامی انجام داده است، روزه باطل نمیشود و کسی که از روی ناآگاهی مسأله مشکوکی را بازگو کند نیز همین حکم را دارد.
پنجم ـ رساندن غبار انبوه به گلو
م « ۲۲۹۲ » رساندن غبار غلیظ به حلق، روزه را باطل میکند؛ خواه غبار چیزی باشد که خوردن آن حلال است؛ مانند: آرد، یا حرام باشد؛ مانند: خاک و خواه به صورت گِل در آید یا به آن تبدیل نگردد.
م « ۲۲۹۳ » اگر به واسطه باد یا جارو کردن یا در جای کار، غبار انبوهی پدید آید و به آن توجه داشته باشد و بتواند مواظبت کند، ولی خود نگاهداری ننماید و غبار به حلق رسد، روزه باطل میشود.
م « ۲۲۹۴ » روزهدار باید از کشیدن سیگار، تنباکو و دیگر دودها پرهیز کند، ولی بخار، روزه را باطل نمیکند؛ مگر اینکه در دهان به صورت آب درآید و فرو داده
(۴۷۵)
شود که در این صورت، روزه را باطل میکند.
م « ۲۲۹۵ » اگر مواظبت نکند و غبار یا دود را به درون حلق برد؛ چنانچه یقین داشته که به حلق نمیرسد، روزه درست است.
م « ۲۲۹۶ » اگر فراموش کند که روزه است و مواظبت نکند، یا ناخواسته غبار و مانند آن به حلق رسد، روزه باطل نمیشود و در صورتی که میتواند، لازم است آن را بیرون آورد.
ششم ـ فرو بردن سر در آب
م « ۲۲۹۷ » اگر روزهدار به عمد، همه سر را در آب فرو برد؛ هرچند بخشهای دیگر بدن از آب بیرون باشد، روزه باطل میشود و لازم است قضای آن را بگیرد. همچنین است اگر چیزی مانند پلاستیک یا کلاه شنا دور سر را فرا گرفته یا سر به چیزی آغشته شده باشد که از رسیدن آب به آن جلوگیری کند.
م « ۲۲۹۸ » اگر آب همه بدن را فرا گیرد و بخشی از سر بیرون باشد، روزه باطل نمیشود.
م « ۲۲۹۹ » اگر نیمی از سر را در یک مرتبه و نیم دیگر آن را در مرتبه دیگر در آب فرو برد بهگونهای که هیچگاه همه سر زیر آب نباشد، روزه باطل نمیشود.
م « ۲۳۰۰ » اگر شک نماید که همه سر زیر آب فرو رفته یا نه، روزه درست است، ولی در صورتی که بخواهد سر را زیر آب فرو برد و هنگام فرو بردن سر در آب شک نماید که همه سر زیر آب رفته است یا نه، روزه باطل میگردد.
م « ۲۳۰۱ » اگر همه سر زیر آب رود؛ هرچند مقداری از موها بیرون بماند، روزه باطل میشود.
م « ۲۳۰۲ » اگر همه سر را در مایعی جز آب؛ مانند: شیر یا آب مضاف فرو برد، روزه باطل نمیشود اما فرو بردن سر در گلاب، روزه را باطل میکند.
م « ۲۳۰۳ » اگر روزهدار ناخواسته در آب افتد یا او را در آب بیندازند و سر او زیر آب رود یا فراموش کند که روزه است و سر را در آب فرو برد، روزه باطل نمیشود،
(۴۷۶)
ولی اگر به یاد آورد، باید بیدرنگ سر را از آب بیرون آورد.
م « ۲۳۰۴ » اگر با افتادن در آب، سر زیر آب میرود؛ چنانچه با توجه خود را در آب بیندازد و سر زیر آب رود، روزه باطل میشود و اگر اطمینان داشته باشد که با افتادن در آب، سر زیر آب نمیرود و خود رادر آب اندازد و سر زیر آب رود، روزه باطل نمیشود.
م « ۲۳۰۵ » اگر فراموش کند که روزه است و سر را در آب فرو برد؛ چنانچه در زیر آب به یاد آورد که روزه است، باید سر را بیرون آورد و چنانچه بیرون نیاورد، روزه باطل میشود.
م « ۲۳۰۶ » اگر کسی به زور، سر او را در آب فرو ببرد، روزه باطل نمیشود، ولی در صورتی که چیرگی و زور برداشته شود، لازم است بیدرنگ سر را بیرون آورد و چنانچه بیرون نیاورد، روزه باطل میشود.
م « ۲۳۰۷ » اگر فراموش کند که روزه است و سر را به نیت غسل در آب فرو برد، روزه و غسل او درست است.
م « ۲۳۰۸ » اگر بداند که روزه است و سر را به عمد برای غسل در آب فرو برد؛ چنانچه روزه او روزه واجب غیرمعینی باشد؛ مانند: کفّاره، غسل درست است و روزه باطل میشود و چنانچه روزه او روزه ماه رمضان باشد، روزه و غسل او باطل است.
م « ۲۳۰۹ » اگر برای آنکه کسی را از غرق شدن نجات دهد، سر در آب کند، روزه باطل میشود؛ هرچند نجات دادن غرق شده واجب باشد و لازم است قضای آن را بجا آورد.
م « ۲۳۱۰ » روزه غوّاصانی که بر سر خود کلاهک میگذارند و با آن زیر آب فرو میروند، باطل است.
هفتم ـ ماندن بر جنابت و حیض و نفاس تا اذان صبح
(۴۷۷)
م « ۲۳۱۱ » روزه جنب؛ اگر به عمد تا اذان صبح غسل نکند، باطل است، ولی اگر توانایی بر غسل ندارد یا وقت تنگ است، لازم است تیمم نماید.
م « ۲۳۱۲ » کسی که میخواهد در گستردگی وقت، قضای روزه ماه رمضان را بگیرد، در صورتی که تا اذان صبح جنب بماند؛ هرچند از روی عمد نباشد، نمیتواند آن روز را روزه بگیرد و باید قضای آن را در روز دیگری بجا آورد.
م « ۲۳۱۳ » کسی که میخواهد قضای روزه ماه رمضان را بگیرد، هرگاه تا اذان صبح جنب بماند و به عمد نباشد و وقت تنگ باشد، میتواند آن روز را با تیمم روزه بگیرد.
م « ۲۳۱۴ » کسی که جنب است و میخواهد روزه واجبی بگیرد؛ چنانچه به عمد غسل نکند تا وقت تنگ شود، معصیت کرده، ولی واجب است تیمم کند و روزه درست است.
م « ۲۳۱۵ » اگر جنب در ماه رمضان، غسل را فراموش کند و پس از یک یا چند روز یا پس از گذشتن ماه رمضان به یاد آورد، لازم است روزه همه آن روزها را قضا نماید و اگر پس از چند روز به آن توجه نماید و نداند چند روز بوده؛ هرچند روزی را که یقین دارد جنب بوده است باید قضا نماید؛ برای نمونه، اگر نمیداند سه روز جنب بوده است یا چهار روز، باید روزه سه روز را قضا کند.
م « ۲۳۱۶ » کسی که در روزه واجب معینی؛ مانند: روزه ماه رمضان، برای هیچ یک از غسل و تیمم وقت ندارد، نباید خود را جنب کند و اگر خود را جنب کند، قضا و کفّاره بر او واجب میشود، ولی اگر گمان داشته است که جنب کردن خود بر او حرام نیست، لازم است آن را قضا نماید، ولی کفّاره ندارد.
م « ۲۳۱۷ » اگر تنها برای تیمّم وقت دارد، نباید خود را جنب کند و در صورتی که خود را جنب کرد، باید تیمّم بگیرد و قضای آن را نیز بجا آورد.
م « ۲۳۱۸ » اگر در ماه رمضان پس از جستوجو گمان کند که به اندازه غسل وقت دارد و خود را جنب کند و سپس بداند که وقت تنگ میباشد، واجب است با
(۴۷۸)
تیمم روزه بگیرد و روزه درست است، ولی اگر بررسی نکرده باشد، قضای آن روز واجب است.
م « ۲۳۱۹ » کسی که در شب ماه رمضان یا روزه واجب معین دیگری جنب است و میداند که اگر بخوابد تا صبح بیدار نمیشود، نباید بدون غسل بخوابد و اگر بخوابد و تا صبح بیدار نشود، روزه وی باطل است و قضا و کفاره بر او واجب میشود؛ مگر آنکه نخوابیدن برای وی سختی پیش آورد یا نداند ماندن بر جنابت، حرام است و در صورتی که احتمال دهد بیدار میشود، میتواند بخوابد، ولی در مرتبه دوم که بیدار شد، نمیتواند بدون غسل بخوابد.
م « ۲۳۲۰ » هرگاه جُنب در شب ماه رمضان یا در روزه واجب معین دیگری بخوابد و بیدار شود؛ چنانچه عادت به بیدار شدن نداشته باشد، نباید پیش از غسل بخوابد؛ هرچند گمان کند که میتواند پیش از اذان صبح بیدار شود.
م « ۲۳۲۱ » کسی که در شب ماه رمضان یا در روزه واجب معین دیگری جنب است، اگر عادت و اطمینان به بیدار شدن پیش از اذان صبح دارد، میتواند بخوابد و پس از بیدار شدن غسل کند و چنانچه تا صبح خواب بماند، روزه وی درست است.
م « ۲۳۲۲ » روزه کسی که در شب ماه رمضان جنب است و میداند یا گمان میکند که اگر بخوابد، پیش از اذان صبح بیدار میشود؛ هرچند توجّه نداشته باشد که پس از بیدار شدن باید غسل یا تیمم کند، چنانچه بخوابد و تا اذان صبح خواب بماند، درست است.
م « ۲۳۲۳ » کسی که در شب ماه رمضان یا در روزه واجب معین دیگری جنب است و میداند یا گمان میکند که اگر بخوابد پیش از اذان صبح بیدار میشود و نخواهد پس از بیدار شدن غسل کند؛ چنانچه بخوابد و بیدار نشود، لازم است روزه آن روز را تمام کند و قضا و کفاره نیز بر او واجب است.
م « ۲۳۲۴ » اگر تردید داشته باشد که پس از بیدار شدن غسل کند یا نه؛ چنانچه بخوابد و بیدار نشود، روزه او باطل است و قضا و کفّاره نیز دارد.
(۴۷۹)
م « ۲۳۲۵ » اگر جنب در شب ماه رمضان بخوابد و بیدار شود و بداند یا احتمال دهد که اگر دوباره بخوابد پیش از اذان صبح برای غسل کردن بیدار میشود؛ چنانچه بخوابد و بیدار نشود، باید روزه آن روز را قضا کند. همچنین است اگر برای مرتبه سوم بخوابد و بیدار نشود، ولی در هیچ یک از این موارد، کفاره بر او واجب نمیشود.
م « ۲۳۲۶ » خوابی را که در آن محتلم شده است، نباید خواب نخست بهشمار آورد، بلکه اگر از خواب بیدار شود و دوباره بخوابد، خواب نخست وی بهشمار میآید.
م « ۲۳۲۷ » اگر روزهدار محتلم شود، واجب نیست در روز غسل کند و برای روزه اشکال ندارد؛ هرچند مستحب است دارای طهارت باشد.
م « ۲۳۲۸ » هرگاه در ماه رمضان، پس از اذان صبح بیدار شود و خود را محتلم ببیند؛ هرچند بداند پیش از اذان محتلم شده، روزه او درست است.
م « ۲۳۲۹ » چنانچه وقت روزه قضا بهگونهای تنگ باشد که اگر آن را باطل کند، دیگر زمانی برای گرفتن روزه قضا ندارد، اگر در این صورت، به عمد خود را جنب کند و تا اذان صبح به عمد غسل نکرده باشد، میتواند آن روز را با تیمم روزه بگیرد و قضا و کفاره نیز ندارد؛ هرچند معصیت کرده و چنین فردی مانند کسی است که در ماه رمضان تا اذان صبح جنب مانده و روزه او باطل است.
م « ۲۳۳۰ » کسی که میخواهد قضای روزه رمضان را بگیرد، اگر پس از اذان صبح بیدار شود و خود را محتلم ببیند و بداند پیش از اذان محتلم شده، روزه او باطل است، ولی چنانچه وقت قضای روزه تنگ است یا برای نمونه، پنج روز روزه قضای رمضان دارد و پنج روز نیز به ماه رمضان مانده است، باید آن روز را روزه بگیرد.
م « ۲۳۳۱ » اگر زن در شب ماه رمضان، پیش از اذان صبح از حیض یا نفاس پاک شود و به عمد غسل نکند یا اگر وظیفه وی تیمم است، تیمم ننماید، لازم است روزه آن روز را تمام کند و قضای آن را نیز بگیرد. همچنین در روزه قضای ماه
(۴۸۰)
رمضان، اگر به عمد غسل و تیمم را ترک کند، نمیتواند آن روز را روزه بگیرد.
م « ۲۳۳۲ » اگر در روزه واجبی غیر از روزه ماه رمضان و قضای آن تا اذان صبح جنب بماند و غسل نکند؛ هرچند از روی عمد باشد، چنانچه وقت آن معین باشد؛ برای نمونه، نذر کرده است که آن روز را روزه بگیرد، روزه وی با گزاردن تیمم صحیح است و اگر مانند روزه کفاره، وقت آن معین نباشد، لازم است روزی غیر از آن را روزه بگیرد.
م « ۲۳۳۳ » اگر زن در ماه رمضان، پیش از اذان صبح از حیض یا نفاس پاک شود و به عمد غسل نکند، در روزه ماه رمضان، روزه باطل است و در غیر آن باطل نیست؛ هرچند لازم است غسل کند و روزه آن روز را بگیرد.
م « ۲۳۳۴ » زنی که باید برای حیض یا نفاس تیمّم کند اگر در روزه ماه رمضان پیش از اذان صبح به عمد تیمّم نکند، روزه وی باطل است.
م « ۲۳۳۵ » اگر در روزه ماه رمضان غسل بر او واجب شود ولی آن را انجام ندهد تا وقت تنگ شود، لازم است تیمّم نماید و اگر تیمم نسازد، روزه باطل است.
م « ۲۳۳۶ » اگر زن در ماه رمضان، پیش از اذان صبح از حیض یا نفاس پاک شود و برای غسل وقت نداشته باشد، باید تیمم کند و تا اذان صبح بیدار بماند. همچنین است حکم جنبی که باید تیمّم کند.
م « ۲۳۳۷ » اگر زن در ماه رمضان، نزدیک اذان صبح برای هیچ کدام از غسل و تیمّم وقت نداشته باشد، لازم است پس از آن، غسل خود را نجام دهد و روزه او نیز درست است.
م « ۲۳۳۸ » اگر زن پس از اذان صبح از خون حیض یا نفاس پاک شود یا در بین روز، خون حیض یا نفاس ببیند؛ هرچند نزدیک مغرب باشد، روزه او باطل است.
م « ۲۳۳۹ » اگر زن، غسل حیض یا نفاس را فراموش کند و پس از یک یا چند روز به یاد آورد، لازم است روزههایی را که گرفته است، قضا نماید.
م « ۲۳۴۰ » اگر زن پیش از اذان صبح از حیض یا نفاس پاک شود و در غسل کردن کوتاهی نماید و تا اذان غسل نکند و در تنگی وقت تیمم نماید؛ اگرچه معصیت
(۴۸۱)
نموده، روزه او درست است و لازم نیست روزه آن روز را قضا نماید، و اگر کوتاهی نکند و برای نمونه، منتظر باشد تا آب گرم شود و تا اذان غسل نکند؛ چنانچه در تنگی وقت تیمّم کرده باشد، روزه او درست است و مرتکب معصیت نیز نشده است؛ هرچند برای سهبار نیز بیدار شود و باز بخوابد و تا اذان صبح غسل نکند یا از تیمّم نیز ناتوان باشد.
م « ۲۳۴۱ » اگر زن در استحاضه است و غسلهای خود را ـ بهگونهای که در احکام استحاضه گفته شد ـ بجا آورد، روزه او درست است و اگر غسلهای خود را انجام ندهد، گناه کرده؛ هرچند روزه او درست است و قضا نیز ندارد.
م « ۲۳۴۲ » کسی که مسّ میت کرده؛ یعنی بخشی از بدن خود را به بدن میت رسانده است، میتواند بدون غسل مس میت روزه بگیرد و اگر هنگام روزه نیز میت را مس نماید، روزه او باطل نمیشود، ولی لازم است برای نماز غسل کند.
هشتم ـ اماله با چیز روان
م « ۲۳۴۳ » اماله با چیز روان؛ هرچند از روی ناچاری و برای درمان باشد، روزه را باطل میکند، ولی به کار بردن شیافهای درمان و شیافهایی که برای تخلیه است، اشکال ندارد و نیز پرهیز از چیزی که مایع بودن آن مشکوک است لازم نیست، ولی باید از شیافی که برای تغذیه است خودداری نماید.
نهم ـ قی کردن
م « ۲۳۴۴ » هرگاه روزهدار به عمد قی کند؛ هرچند به واسطه بیماری و مانند آن ناچار باشد، روزه باطل میشود، ولی اگر به سهو یا ناخواسته قی کند، اشکال ندارد.
م « ۲۳۴۵ » اگر در شب چیزی بخورد که میداند به سبب آن ناخواسته در روز قی میکند، لازم است روزه آن روز را قضا نماید.
م « ۲۳۴۶ » اگر روزهدار بتواند از قی کردن خودداری کند؛ چنانچه برای او زیان و سختی به همراه نداشته باشد، لازم است از آن خودداری کند، ولی واجب نیست با فشار آوردن به خود از قی کردن خودداری کند.
(۴۸۲)
م « ۲۳۴۷ » اگر مگس یا چیز دیگری در گلوی روزهدار برود؛ چنانچه به اندازهای پایین رود که به فرو بردن آن خوردن نگویند، نیاز نیست آن را بیرون آورد و روزه او درست است، ولی اگر این اندازه پایین نرود و بتوان آن را بیرون آورد، لازم است بیرون آورده شود؛ هرچند سبب قی کردن و باطل شدن روزه او گردد و چنانچه آن را فرو برد، روزه باطل است و باید کفاره جمع دهد؛ مگر آنکه قی کردن برای او زیان یا سختی بسیاری به همراه داشته باشد.
م « ۲۳۴۸ » اگر چیزی را از روی فراموشی فرو دهد و به یاد آورد که روزه است؛ چنانچه بتواند آن را بیرون آورد، لازم است چنین کند و روزه درست است؛ هرچند به آغاز یا میان حلق رسیده باشد.
م « ۲۳۴۹ » اگر یقین داشته باشد که چیزی با آروغ زدن از گلوی وی بیرون میآید؛ بهگونهای که به آن قی کردن گویند، نباید به عمد آروغ بزند، بلکه اگر گمان نیز کند، همین حکم را دارد، ولی اگر نداند آروغ زدن اشکال دارد؛ هرچند به قی کردن بینجامد، اشکال ندارد.
م « ۲۳۵۰ » اگر آروغ زند و ناخواسته چیزی در گلو یا دهان بیاید، باید آن را بیرون بریزد.
م « ۲۳۵۱ » اگر روزهدار از روی آگاهی و عمد بخواهد کاری کند که روزه را باطل میکند؛ هرچند آن کار را نکند، روزه باطل است، ولی کفاره ندارد.