۱۳۹۵-۰۲-۱۹

توضیح المسائل: بخش چهارم: عبادت‌های موسمی

 

پی بردن به آغاز ماه

م « ۲۴۴۷ » آغاز ماه از پنج راه دانسته می‌شود:

یکم ـ خود، ماه را ببیند یا از جهتی برای انسان اطمینان پیدا شود.

دوم ـ دسته‌ای که از گفته آنان اطمینان پیدا می‌شود بگویند ماه را دیده‌اند. هم‌چنین است هر چیزی که به واسطه آن اطمینان پیدا شود؛ به عنوان نمونه، چنان‌چه ماه نو طوق‌دار دیده شود و گذشته از نیم دایره هلالی که نورانی است نیمه دیگر آن که تاریک است نیز با هاله‌ای از نور کم دیده شود، نشانه این است که روزِ پیش از آن روز آغاز ماه بوده و آن شب، شبِ دوم ماه است.

م « ۲۴۴۸ » اگر به دلیل دیده نشدن ماه در شب سی‌ام ماه گذشته، آن روز، روز سی‌ام شمرده شود و در شب سیزدهم ماه آینده، ماه به‌گونه بدرِ کامل دیده شود، نشانه این است که آن شب، چهاردهم ماه است و ماه گذشته، بیست و نه روز بوده است.

سوم ـ دو مردِ عادل بگویند.

م « ۲۴۴۹ » اگر دو مرد عادل بگویند ماه را در شب دیده‌اند؛ به شرط این‌که ویژگی گفته شده از سوی آن دو، دوگونه نباشد و گفتارشان تصدیق‌پذیر باشد، سخن آنان پذیرفته است.

(۴۹۷)

م « ۲۴۵۰ » اگر ویژگی ماه را دوگونه بگویند یا هوا ابری باشد یا آسمان صاف باشد، ولی هیچ کس جز این دو، ماه را نبیند یا یکی بگوید ماه را دیده و دیگری بگوید سی روز پیش ماه شعبان را دیده است، برای پی بردن به آغاز ماه کافی نیست.

م « ۲۴۵۱ » اگر گواهی دو کس که می‌گویند ماه را دیده‌اند مخالف داشته باشد؛ برای نمونه، گروه فراوانی از مردم شهر برای دیدن ماه بیرون آیند، ولی بیش از دو نفر عادل، کس دیگری نگوید که ماه را دیده است یا تنها گروهی برای دیدن ماه بیرون آیند و دو نفر عادل از میان آنان بگویند ماه را دیده‌اند و دیگران نبینند؛ چنان‌چه دو عادل دیگر در میان آن‌ها باشد که در پیدا کردن جای ماه و در تیزبینی و دیگر ویژگی‌ها مانند دو عادل نخست باشد، از گواهی دو عادل، به آغاز ماه پی برده نمی‌شود.

م « ۲۴۵۲ » اگر دو عادل در تشخیص بعضی ویژگی‌ها اختلاف داشته باشند، مانند آن که یکی بگوید ماه بلند بود و دیگری بگوید بلند نبود، می‌توان به گفته آنان به آغاز ماه پی برد.

چهارم ـ سی روز از آغاز ماه شعبان بگذرد.

م « ۲۴۵۳ » اگر سی روز از آغاز ماه شعبان بگذرد، به واسطه آن به آغاز ماه رمضان پی برده می‌شود یا چنان‌چه سی روز از آغاز رمضان بگذرد، به واسطه آن به آغاز ماه شوال پی برده می‌شود. این در هنگامی است که آغاز ماه پیش، برابر همین حکم دانسته شود.

پنجم ـ حاکم شرع یا مجتهد عادل حکم کند.

م « ۲۴۵۴ » اگر حاکم شرع یا مجتهد عادل حکم کند که آغاز ماه است؛ به این صورت که مجتهد عادل به آغاز ماه پی برد و سپس حکم کند که آن روز، آغاز ماه است، به آغاز ماه پی برده می‌شود.

م « ۲۴۵۵ » اگر حاکم شرع یا مجتهد عادل حکم کند که آغاز ماه است، کسی نیز که از او تقلید نمی‌کند باید برابر حکم او رفتار نماید، ولی کسی که می‌داند تشخیص

(۴۹۸)

حاکم شرع درست نبوده است، نمی‌تواند برابر حکم او رفتار نماید؛ اگرچه از او تقلید می‌نماید.

م « ۲۴۵۶ » اگر حاکم شرع بگوید دو عادل نزد من به دیدن ماه گواهی داده‌اند، کافی است.

م « ۲۴۵۷ » آغاز ماه با پیش‌گویی ستاره‌شناسان و آن‌چه در تقویم‌ها نوشته می‌شود پی برده نمی‌شود، ولی اگر از گفته آنان اطمینان یابد، باید برابر آن رفتار نماید.

م « ۲۴۵۸ » بلند بودن ماه یا زود یا دیر غروب کردن آن، نشانه این نیست که شب پیش، شبِ نخستِ ماه بوده است، ولی اگر ماه، پیش از ظهر دیده شود، آن روز، آغاز ماه شمرده می‌شود.

م « ۲۴۵۹ » اگر گمان شود که ماه در شب یا روز پیش قابل دیدن بوده و به جهتی مانند ابری بودن هوا دیده نشده است و در شب آینده طوق داشته باشد؛ آن شب، شب دوم به‌شمار می‌آید.

م « ۲۴۶۰ » اگر یقین داشته باشد که در شب و روز پیش در هنگام صاف بودن هوا نیز ماه قابل دیدن نبود، طوق داشتن ماه در شب برای پی بردن به آغاز ماه از شب پیش کافی نیست.

م « ۲۴۶۱ » اگر آغاز ماه رمضان برای کسی ثابت نشود، روزه آن روز واجب نیست، ولی اگر در آینده روشن شود که روزی را که روزه نگرفته آغاز ماه بوده است، باید آن را قضا کند.

م « ۲۴۶۲ » چنان‌چه دو مرد عادل بگویند که شب پیش ماه را دیده‌اند و در آینده دانسته شود که شب پیش آغاز ماه بوده است، باید روزه آن روز را قضا نماید.

م « ۲۴۶۳ » اگر در شهری آغاز ماه دانسته شود، برای مردم شهر دیگر کارآمد نیست؛ مگر این‌که آن دو شهر با هم نزدیک باشند یا اُفق آن‌ها یکی باشد یا در شهری که ماه دیده شده است، آفتاب زودتر از شهر دیگر غروب کند و آن شهر در شرق این شهر باشد.

(۴۹۹)

م « ۲۴۶۴ » اگر در شهری آغاز ماه دانسته شود، در شهرهای دیگری که در افق با او یکی می‌باشد نیز آغاز ماه ثابت می‌شود و منظور از یکی بودن افق آن است که اگر ماه در یک شهر دیده شود، در شهر دوم نیز ـ اگر مانعی مانند ابر نباشد ـ دیده می‌شود و هم افق بودن در جایی است که شهر دوم در غرب شهر نخست یا شمال یا جنوب آن باشد و در عرض به هم نزدیک باشد و اگر در شرق آن بود، گذشته از نزدیکی در عرض، از طول نیز بیش از ۸۸۰ کیلومتر دورتر نباشد.

م « ۲۴۶۵ » اگر دو شهر به هم نزدیک یا هم افق باشند، با هر وسیله ارتباطی که به آغاز ماه در یکی از آن دو شهر اطمینان حاصل شود، برای شهر دیگر کافی است.

م « ۲۴۶۶ » روزی را که آشکار نیست پایان رمضان است یا آغاز شوال، باید روزه بگیرد، ولی اگر پیش از مغرب پی ببرد که آغاز شوال است، لازم است افطار کند؛ هرچند نزدیک مغرب باشد.

م « ۲۴۶۷ » اگر زندانی نتواند به ماه رمضان یقین کند، باید برابر گمان خود رفتار نماید، ولی چنان‌چه بتواند گمان بیش‌تری یابد، نمی‌تواند برابر گمان کم‌تر رفتار نماید و در صورتی که هیچ گمانی نیابد، باید ماهی را به عنوان ماه رمضان برگزیند و آن را روزه بگیرد و باید زمان آن ماه را در نظر داشته باشد و فاصله آن را تا ماه رمضان بعد یازده ماه قرار دهد، و چنان‌چه در آینده بر او روشن شود که پس از ماه رمضان بوده است، چیزی بر عهده او نیست، ولی اگر آشکار شود که پیش از ماه رمضان بوده است، باید روزه‌های ماه رمضان را قضا نماید.

,