۱۳۹۵-۰۵-۰۲

فصل هفتم: غنا و موسیقی از دیدگاه فقیهان قرن ۱۲_۴

 

ابن‌ادریس رحمه‌الله

(ابوجعفر محمّدبن منصور بن‌احمد بن‌ادریس حلی ـ متوفی ۵۹۸ ه ق)

ادعای اجماع بر جواز بهای درآمد زنان خواننده

اندیشه‌های فقهی شیخ طوسی برای یک قرن بر ذهن و جان عالمان شیعی چیره بود و شاگردان و فقیهانِ پس از وی، به هیچ وجه با اجماعات ادعایی وی مخالفتی نمی‌نمودند تا آن که فقیهی به میدان آمد که رشادت مخالفت با اجماع‌های ادعایی شیخ را داشت و آزاداندیشی را اصل اولی در تحقیق علمی قرار داد. وی ابن ادریس حلی می‌باشد. او درباره غنا و موسیقی، نخست همان عباراتی را می‌آورد که شیخ آن را در «مبسوط» نگاشته بود و بدین‌گونه، مبتلا به تکرارنویسی در کتاب‌های فقهی می‌شود. چیزی که کتاب‌های امروزی فقه از آن انباشته است. او در «سرائر» می‌نویسد:

«الغناء من الصوت ممدود، ومن المال مقصور، فإذا ثبت هذا، فالغناء عندنا محرّم، یفسق فاعله، وتردّ شهادته، فأمّا ثمن

(۴۱)

المغنّیات فلیس بحرام إجماعا، لأنّها تصلح لغیر الغناء»(۱). ابن ادریس در این مورد با شیخ طوسی مخالفتی ندارد.

حرمت آلات لهو موسیقایی

ابن ادریس همگام با شیخ طوسی در باب انواع مکاسب، آلات موسیقی را آلات لهو و حرام می‌داند:

«باب ضروب المکاسب. المکاسب علی ثلاثة أضرب: محظور علی کلّ حال، ومکروه، ومباح علی کلّ حال، فأمّا المحظور علی کلّ حال، فهو کلّ محرّم من المآکل والمشارب،… وآلات جمیع الملاهی، علی اختلاف ضروبها من الطبول، والدفوف، والزمر، وما یجری مجراه، والقضیب، والسیر، والرقص، وجمیع ما یطرب من الأصوات والأغانی، وما جری مجری ذلک، والخبال علی اختلاف وجوهه، وضروبه، وآلاته»(۲).

ـ چیزهایی که با آن کسب درآمد می‌شود بر سه قسم است: چیزهایی که همیشه و در هر صورتی ممنوع است، چیزهای مکروه و نیز اموری که همواره جایز است.

اما چیزهایی که در هر حالی حرام است عبارت است از خوردنی‌ها و نوشیدنی‌هایی که در جای خود از آن سخن خواهیم گفت،… و نیز آلات لهو با همه گوناگونی که دارد؛ مانند: طبل‌ها، دایره‌ها، نی‌ها، و آن‌چه به حکم آن است و نیز نی‌های دراز، سیرها که از پوست درست می‌شود، و هم‌چنین است رقص و هر چیزی که انسان را به

۱ـ السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ج ۲، ص ۱۲۰.

۲ـ السرائر ـ ابن إدریس الحلی ج ۲، صص: ۲۱۴ ـ ۲۱۵.

(۴۲)

طرب وا می‌دارد؛ خواه صوت باشد یا آواز غنایی، و آن‌چه به حکم آن است، و هرچیز فاسدی با تنوعی که در شکل، اقسام و ابزار و آلات دارد، همه از مکاسب حرام شمرده می‌شود.

ابن ادریس با آن که فقیهی آزاداندیش بوده و حریت وی شهره است، چون در زمان وی، همه این آلات، در مورد حرام به کار می‌رفته است، هیچ مورد جوازی را برای آن سراغ ندارد.

حرمت صوت‌های طرب‌انگیز

ایشان حکم به حرمت هر صوتی می‌دهد که طرب‌انگیز باشد و در این صورت، چنان‌چه بلبلی بانگ برآورد و نغمه سر دهد یا صدای شرشر آب به گوش رسد و شنونده را خوشایند باشد و به طرب افتد، شنیدن صدای آن بر وی حرام است؛ در حالی که ما طرب را ملاک حرمت ندانستیم.

وی درباره درآمد زنان خواننده معتقد است:

حرمت مطلق غنا

«وکسب المغنّیات، وتعلّم الغناء حرام. وکسب النوائح بالأباطیل حرام، علی ما قلناه، ولا بأس بذلک علی أهل الدین، بالحقّ من الکلام»(۱).

«وأجر المغنّیات فی الأعراس، إذا لم یغنّین بالأباطیل، علی ما روی. والأظهر أنّ الغناء محرّم ممّن کان»(۲).

ـ درآمد زنان آوازه‌خوان و آموزش غنا حرام است. هم‌چنین است

۱ـ السرائر ـ ابن إدریس الحلی ج ۲، ص ۲۲۲.

۲ـ همان، ص ۲۲۴.

(۴۳)

درآمد زنان نوحه‌گر که به باطل می‌خوانند. البته اگر آنان بر اهل دین سوته‌گری نمایند و کلام آنان به حق باشد اشکالی ندارد.

مزد زنان خواننده در عروسی‌ها اگر به باطلی نخوانند اشکال ندارد. این حکم روایت شده است. و اظهر این است که غنا حرام است؛ از هر کسی که باشد.

حرارت عزای کربلا

ابن ادریس حکم به حرمت غنا می‌دهد و هیچ مورد جوازی را برای آن نمی‌بیند؛ چرا که غنا و آلات موسیقی، از طرفی در دست اراذل و اوباش بوده و از سوی دیگر، فاجعه کربلا داغی بر دل‌ها گذاشت که شیعه را برای همیشه داغدار نمود. این امر برای نمادهای تقوا و ولایت‌پذیری هم‌چون شیخ طوسی و ابن ادریس، بسی سخت‌تر از زمان ما بوده است؛ چرا که آنان آن گونه که فاجعه عاشورا را درک می‌کردند، به درک امروزیان نمی‌رسد؛ زیرا آنان به حقیقت ولایت رسیده بودند و می‌دانستند که بر صاحبان ولایت چه گذشته است. اما برخی از عالم نمایان که داعیه وحدت شیعه و سنی را دارند می‌گویند باید اختلافی که در صدر اسلام بوده و به مثابه کاسه آبی در مقابل دریاست را رها نمود و شیعه و سنی یک حقیقت است و بنی امیه و بنی عباس با قریش دعوایی خانوادگی داشته‌اند که اکنون به پایان رسیده است و ما نباید امروز غم دیروز آنان را بخوریم! بویی از ولایت به مشام آنان نرسیده است و آنان در باورهای دینی خود مشکل دارند. چنین کسانی حقیقت ولایت را که اقیانوسی بی‌کران است از نگاه تنگ خویش

(۴۴)

در یک کاسه می‌بیند. چنین شخصی مانند کسی است که پدر خود را از دست می‌دهد و نخست در سوگ او خاک بر سر می‌ریزد اما بعد از مدتی کوتاه، از دور برای او فاتحه‌ای می‌خواند و بر قبر پدر خویش حاضر نمی‌شود.

عالمان دیروز غربت اولیای خدا را بیش‌تر لمس می‌کرده‌اند و امروزه از صفایی که آنان داشتند، کم‌تر به چشم می‌خورد و متأسفانه گرد غفلت همگانی همه جا را فرا گرفته و کم‌تر کسی است که بتواند آن را از خود بزداید و به یاد غربت امام موسی بن جعفر علیهماالسلام افتد. امروزه، برخی هیأت‌ها، روضه‌ها و جلسه‌ها اطفاری شده است و چیزی که در آن دیده نمی‌شود، غم غربت دین و اولیای شیعه است. غم غربت و مظلومیت امام حسین علیه‌السلام عالمان شیعه را از رمق می‌انداخته است. نه تنها در گذشته دور، بلکه در زمان رضاخان ملعون، مردم به زیرزمین‌ها می‌رفتند، درها را می‌بستند، پرده‌ها را می‌انداختند و سر بر زانو می‌گذاشتند و در غم مولای خویش، حسین علیه‌السلام زار زار گریه می‌کردند و اشک غم می‌باریدند، اما مجالس روضه فعلی را چه شده است؟

خلاصه این که این عوامل در هم تنیده بوده است که فقیهان قرن چهارم را بر می‌انگیخته تا هرگونه لهو و غنایی را حرام بدانند و همان‌گونه که گذشت، آنان غنا را از آن جهت که از ملاهی بوده است، حرام می‌شمردند.

(۴۵)

(۴۶)

,