انواع نامتناهی و ختم کلام
نامتناهی میتواند بر چهار نوع باشد:
الف ـ موجودات نامتناهی که در وجود اجتماع دارند، ترتیب علی و معلولی و یا به
(۴۱)
ترتیب وضعی چینش یافتند؛ مانند: موجودات مترتب علی و معلولی و بعد غیر متناهی؛ البته اگر صحیح باشد.
ب ـ موجودات نامتناهی که بدون ترتیب علی و بعدی چینش یافتند؛ مانند: موجودات عالم محسوس فلکی و عنصری و یا نفوس مجرد.
ج ـ موجودات نامتناهی که در وجود پی درپی و غیر مجتمع هستند؛ مانند: اجزای نهان وجودات نامتناهی عالم جسمانی.
د ـ وجودهای لایقفی که سلسلهٔ اعداد است.
متکلم و حکیم به نوع اول (مترتب علّی و وضعی) قایل است که امری محال میباشد.
نوع دوم (بیترتیب)؛ اگرچه مجتمع است، حکیم آن را ممکن و متکلم آن را محال میداند.
نوع سوم (غیر مجتمع بالفعل) در نظر حکیم ممکن و در نظر متکلم محال است.
(۴۲)
نوع چهارم (لایقفی) از نظرگاه حکیم و متکلم ممکن میباشد.
پس نوع اول (مترتب) محال و نوع لایقفی و نوع بدون ترتیب و غیر مجتمع بالفعل و همجنس و مجتمع غیر مترتب ممکن است.
مبدء اولی اجسام، ذرات جسمی نامحسوس و مختلف در نوع، شکل و هیأت است. هیولای عالم را همان ذرات متباین تشکیل میدهد. همهٔ صورتهای جسمی نوعی و عوارض و لوازم آن بر اثر انواع حرکتها و ترکیبهای بیپایان پدید میآید.
ذرات یا تراکیب نامتناهی با حرکت شوقی سبب پیدایش انواع پدیدههای نامتناهی میشود. همهٔ این آفریدهها، معلول اسما و صفات نامتناهی و مظاهر آنهاست و همگی اجزا و هیأتها با ترکیبهای متناهی به توسط اسما و صفات بهوجود آمده است و به حرکت
(۴۳)
وجودی و ایجادی حق منتهی میشود. سراسر هستی را حقیقتی گسترده فراگرفته است، از ذرات نامحسوس صورتهای جسمی نوعی به دست میآید، و طبایع مختلف فلکی و عنصری از عناصر و موالید ثلاث حاصل میشود.
قول به سکون حق؛ چنانکه در بیان استاد الهی قدسسره گذشت، ناصواب است.