واجبات نماز
م « ۱۲۵۵ » واجبات نماز یازده چیز است: نیت، قیام (ایستادن و آماده شدن برای ورود در نماز)، تکبیرة الاحرام (گفتن الله اکبر در آغاز نماز)، رکوع، سجود، قرائت، ذکر رکوع و سجود، تشهد، سلام، ترتیب و موالات (پی در پی بودن اجزای نماز).
م « ۱۲۵۶ » بعضی از واجبات نماز رکن است و اگر کم یا زیاد شود؛ خواه به عمد باشد یا به اشتباه، نماز باطل میشود و برخی دیگر رکن نیست و تنها اگر به عمد کم یا زیاد شود، نماز باطل میشود، ولی در صورتی که به اشتباه کم یا زیاد گردد، باطل نمیشود.
م « ۱۲۵۷ » رکنهای نماز عبارت است از: تکبیرةالاحرام، قیام و ایستاده بودن در هنگام گفتن تکبیرة الاحرام و قیام و ایستاده بودن پیوسته به رکوع؛ رکوع، و دو سجده از هر رکعت.
۱ ـ نیت
م « ۱۲۵۸ » باید نماز را با نیت قرب الهی و نزدیک شدن به پروردگار و انجام فرمان حق تعالی و با خضوع و کرنش در پیشگاه خداوند بجا آورد و نیاز نیست نیت را به زبان بگوید یا از قلب خود بگذراند و همین که انگیزه وی نماز خواندن برای خدا باشد، در تحقّق نیت کافی است؛ بهگونهای که اگر از او پرسیده شود چه کاری انجام میدهد، پاسخ دهد برای خدا نماز میگزارد، ولی بهتر است نیت نماز را با توجه کامل و حضور تمام انجام دهد.
م « ۱۲۵۹ » اگر نیت کند که نماز چهار رکعتی میخواند ولی معین نکند که نماز ظهر است یا عصر؛ هرچند به صورت مبهم و مجمل، و حتی تصمیم معین نکردن هیچ یک از این دو را نداشته باشد، نماز او باطل است و نیز کسی که برای نمونه، قضای نماز ظهر بر او واجب است و در هنگام نماز ظهر بخواهد آن را بخواند، باید در نیت معین کند نمازی که قضای آن بر وی واجب شده است را بجا میآورد.
م « ۱۲۶۰ » از آغاز تا پایان نماز باید بر نیت خود باقی باشد؛ پس در حال نماز، چنانچه بهگونهای غافل شود که اگر از او بپرسند چه میکند، نتواند پاسخ دهد، نماز وی باطل است.
م « ۱۲۶۱ » اگر برای نمونه میخواهد نماز ظهر را بخواند و به آن توجه دارد، ولی هنگام پرداختن به نماز بهجای لفظ ظهر به اشتباه، لفظ عصر را بر زبان آورد یا در دل خود عصر را به خاطر آورد، ولی انگیزه او از آن کار نماز ظهر باشد، نماز او درست است.
م « ۱۲۶۲ » در میان نماز، برگرداندن نیت از نافله به فریضه و نیز عکس آن بدون مواردی که در شرع آمده است، روا نیست.
م « ۱۲۶۳ » تنها برای خشوع در پیشگاه خداوند و انجام فرمان الهی باید نماز خواند؛ پس اگر ریا کند و برای نشان دادن عبادت خود به مردم یا هم برای خدا و هم مردم نماز بخواند، افزون بر آنکه نماز وی باطل است، به گناه کبیره دچار شده است.
م « ۱۲۶۴ » اگر حتی تنها بخشی از نماز را برای غیر خدا بخواند، نماز باطل است؛ خواه بخش ریایی آن واجب باشد؛ مانند: حمد و سوره و خواه مستحب؛ مانند: قنوت؛ و خواه از کارهای نماز باشد یا مانند دعا و ذکر باشد؛ مگر این که از چیزهایی باشد که هرچند شرط درست بودن نماز است ولی نیاز به قصد قربت در انجام آن نمیباشد؛ مانند: پوشیدن شرمگاه.
م « ۱۲۶۵ » هر گاه اصل نماز را برای خدا بجا آورد ولی در انجام آن در مسجد یا در آغاز وقت یا با جماعت قصد ریا نماید، نماز وی باطل است، ولی اگر برای ریا نباشد، بلکه نماز خواندن در آغاز وقت یا در مسجد برای او آسانتر است یا برای چیز مباحی؛ مانند: خنک بودن جا یا نخواندن حمد و سوره در جماعت نماز بگزارد، اشکال ندارد.
م « ۱۲۶۶ » اگر نماز را برای خدا بجا آورد ولی بخشی را برای رساندن مطلبی به دیگری با صدای بلند بخواند، صحیح است.
۲ ـ تکبیرة الاحرام
م « ۱۲۶۷ » گفتن «الله اکبر» در آغاز هر نماز، واجب و رکن است و نگفتن آن؛ خواه از روی عمد باشد یا سهو، نماز را باطل میکند.
م « ۱۲۶۸ » نمازگزار نباید تکبیرة الاحرام نماز را با چیزی که پیش از آن میخواند؛ برای نمونه، با اقامه یا دعایی که پیش از تکبیر میخواند، پیوسته بیاورد.
م « ۱۲۶۹ » اگر بخواهد «الله اکبر» را به چیزی که پس از آن میخواند؛ برای نمونه، با بسماللّه الرّحمن الرّحیم پیوسته بیاورد؛ بهتر است به «راء» اکبر ضمه بدهد.
م « ۱۲۷۰ » هنگام گفتن تکبیرة الاحرام باید بدن آرام باشد و اگر برای نمونه، در هنگامی که قدم بر میدارد «اللّه اکبر» بگوید، نماز باطل است و اگر به عمد یا سهو، در هنگامی که بدن او حرکت غیرعادی دارد تکبیرةالاحرام بگوید، باید نماز را از سر بگیرد.
م « ۱۲۷۱ » باید تکبیر، حمد، سوره، ذکر و دعا را بهگونهای بخواند که دستکم خود، آن را بشنود و اگر به خاطر سنگینی یا کری گوش یا سر و صدای فراوان آن را نشنود، اشکال ندارد.
م « ۱۲۷۲ » کسی که لال است یا زبان او عارضهای دارد که نمیتواند «اللّه اکبر» را درست بگوید، لازم است بهگونهای که میتواند آن را بگوید و اگر نمیتواند چیزی بگوید، برای گفتن تکبیر با انگشت اشاره کند و اگر میتواند، زبان خود را هم تکان دهد و اگر نمیتواند زبان خود را تکان دهد، تکبیر را از قلب خود بگذراند و اینگونه اشخاص باید با زبان اشاره ـ که در بین آنان رایج است ـ نماز خود را انجام دهند.
پسندیدههای تکبیرة الاحرام
م « ۱۲۷۳ » پیش از تکبیرة الاحرام شایسته است شش تکبیر به صورت سه به سه گفته شود و سپس تکبیر هفتم که تکبیرةالاحرام است در پایان خوانده شود.
م « ۱۲۷۴ » مستحب است این دعا پیش از تکبیرة الاحرام خوانده شود:
«یا محسنُ قد أَتاک المُسیء وقد أَمَرْتَ الُمحسِنَ أَن یتَجاوَزَ عَنِ المُسیء، أَنتَ المحسنُ وأنا المُسیء، بحقِّ محمّدٍ وآلِ محمّدٍ، صَلِّ علی محمّد وآلِ محمّدٍ، وتَجاوَزْ عَنْ قبیحِ ما تَعلمُ مِنّی»؛
ای نیکو سیرت، که به بندگان نیکویی میکنی، بنده گنهکار تو به تو رو آورده است و تو فرمان دادهای که نیکوکار، گنهکار را ببخشاید؛ تو نیکوکار و من گنهکارم؛ به سزاواری محمّد و آل محمد صلیاللهعلیهوآله درود و رحمت خود را بر محمد و آل محمد صلیاللهعلیهوآله نثار فرما و از بدیهایی که از من میدانی درگذر.
م « ۱۲۷۵ » مستحب است نمازگزار هنگام گفتن تکبیر نخست و تکبیرهای میان نماز، دستها را تا برابر گوش بالا ببرد و تکبیر را بلند بگوید، و امام در نماز جماعت، تکبیر را بلند و مأموم آن را آهسته بگوید.
م « ۱۲۷۶ » هرگاه شک کند که تکبیرة الاحرام را گفته است یا نه، اگر چیزی از قرائت را خوانده، به شک خود اعتنا نکند و اگر چیزی نخوانده است، باید تکبیر را بگوید.
م « ۱۲۷۷ » اگر پس از گفتن تکبیرة الاحرام شک کند که آن را درست گفته است یا نه، باید به شک خود اعتنا نکند؛ خواه چیزی از نماز را آورده باشد یا نه.
۳ ـ قیام (ایستادن)
م « ۱۲۷۸ » ایستادن هنگام تکبیرة الاحرام، واجب و رکن است و نیز ایستادن پیش از رکوع ـ که به آن قیام متصل به رکوع میگویند ـ نیز رکن است.
م « ۱۲۷۹ » نمازگزار پیش از گفتن تکبیرة الاحرام و پس از آن باید توجّه داشته باشد که در هنگام ایستاده بودن تکبیر بگوید.
م « ۱۲۸۰ » ایستاده بودن در هنگام خواندن حمد و سوره و پس از رکوع واجب است ولی رکن نیست و اگر این دو از روی فراموشی مراعات نگردد، نماز وی درست است.
م « ۱۲۸۱ » اگر رکوع را فراموش کند و پس از حمد و سوره بنشیند و یادش بیاید که رکوع نکرده است، باید بایستد و به رکوع رود و اگر بدون این که بایستد با حالت خمیده به رکوع رود، کافی نیست، بلکه باید بایستد و دوباره رکوع کند و اگر این کار را انجام ندهد، نماز باطل است؛ زیرا قیام متصل به رکوع را نیاورده است.
م « ۱۲۸۲ » هنگامی که برای گفتن تکبیرة الاحرام یا قرائت ایستاده است، نباید بدن را به عمد حرکت دهد و بهسویی خم شود یا به جایی تکیه دهد، ولی اگر از روی ناچاری باشد یا پاها را در هنگام خم شدن برای رکوع تکان دهد، اشکال ندارد.
م « ۱۲۸۳ » هرگاه در هنگام ایستادن برای حمد و سوره، بدن و پاها را از روی فراموشی حرکت دهد یا بهسویی خم شود یا به جایی تکیه دهد، اشکال ندارد و نماز باطل نمیشود، ولی در قیام تکبیرة الاحرام و قیام متصل به رکوع اگر کارهای یاد شده را از روی فراموشی انجام دهد، باید نماز را دوباره بخواند.
م « ۱۲۸۴ » اگر در هنگام قیام، روی یک پا بایستد، نماز اشکال دارد، ولی لازم نیست سنگینی بدن را به صورت یکسان بر روی هر دو پا قرار دهد.
م « ۱۲۸۵ » کسی که میتواند درست بایستد باید بین پاها را بیش از اندازه فاصله ندهد؛ بهگونهای که به او «ایستاده» بگویند و اگر بهگونهای باشد که دیگر به او «ایستاده» نگویند، نماز باطل است؛ مگر اینکه ناچار باشد.
م « ۱۲۸۶ » هنگامی که در نماز میخواهد به سببی کمی جلو یا عقب رود یا کمی بدن را به سوی راست یا چپ حرکت دهد، باید چیزی از ذکرهای واجب را نگوید، مگر: «بِحَولِ اللَّهِ وَقُوَّتِهِ أَقومُ وَأَقْعُد» را که باید در هنگام برخاستن بگوید، و در هنگام گفتن ذکرهای واجب و مستحب باید بدن آرام باشد.
م « ۱۲۸۷ » اگر از روی آگاهی و عمد، ذکری مستحب بهجز: «بِحَولِ اللّهِ وقُوَّتِهِ أَقُومُ واَقْعُدُ» را در هنگام حرکت کردن بدن بگوید؛ برای نمونه، در هنگام رفتن به رکوع یا سجده، تکبیر بگوید، نماز درست نیست؛ مگر آن که آن را تنها به قصد ذکر بگوید و نه به قصد تکبیر ویژهای که پیش از رکوع یا سجده یا در هنگام ایستادن گفته میشود؛ زیرا یاد نمودن خداوند در هر جای نماز مستحب است.
م « ۱۲۸۸ » تکان دادن دست و انگشتان در هنگام خواندن حمد، سوره، تسبیحات اربعه و دیگر حالات و اذکار اشکال ندارد؛ هرچند شایسته است ترک شود.
م « ۱۲۸۹ » اگر هنگام خواندن حمد، سوره یا تسبیحات اربعه، بیاختیار بهاندازهای حرکت کند که از آرام بودن خارج شود یا برای نمونه، در میان جمعیت باشد و کسی به وی برخورد نماید و وی حرکت کند، اشکال ندارد، ولی باید پس از آرام گرفتن بدن، آنچه را در حال حرکت خوانده است دوباره بخواند.
ایستادن بیمار یا ناتوان
م « ۱۲۹۰ » اگر در بین نماز نتواند به هیچ وجه آن را به صورت ایستاده ادامه دهد، لازم است بهگونهای که میتواند بنشیند؛ مگر اینکه بداند پس از مدتی و پیش از گذشتن وقت، توانایی مییابد که نماز را به صورت ایستاده بخواند که در این صورت باید نماز را رها کند و آن را در وقت توانایی خود بخواند و اگر از هرگونه نشستن ناتوان باشد، باید بخوابد، ولی تا بدن وی آرام نگرفته است، نباید چیزی از آن را بخواند؛ مگر اینکه تنها با قصد قربت باشد؛ نه با قصد ذکری که در نماز آمده است.
م « ۱۲۹۱ » اگر میتواند بهگونهای در حالت ایستاده نماز بگزارد، نباید بنشیند؛ برای نمونه، کسی که بدن وی در هنگام ایستادن تکان میخورد یا ناچار است به چیزی تکیه دهد یا بدن را اندکی مایل نماید یا خم شود یا بین پاهای خود را بیش از صورت عادی آن فاصله بگذارد، باید بهگونهای که میتواند، ایستاده نماز بخواند، ولی اگر به هیچ شکلی حتی به صورت خمیده نتواند بایستد، باید راست بنشیند و نشسته نماز بخواند و به هر حال، لازم است به یکی از شیوههای گوناگون نشستن یا خوابیدن ـ که با حالت مزاجی وی سازگار است و میتواند در آن شیوه، رعایت احتیاط را نماید و مشکل و زحمتی برای وی ندارد ـ نماز بگزارد.
م « ۱۲۹۲ » اگر میتواند بهگونهای بنشیند، نباید نماز را به صورت خوابیده بگزارد؛ هرچند به چیزی تکیه کند و اگر نمیتواند راست بنشیند، باید هرگونه میتواند، بنشیند و اگر به هیچ رو نمیتواند بنشیند؛ بهگونهای بخوابد که رو به قبله و به پهلوی راست باشد و اگر نمیتواند، به پهلوی چپ بخوابد و چنانچه باز هم نمیتواند، به پشت بخوابد؛ بهگونهای که کف پاهای او رو به قبله باشد و اگر آن را هم نمیتواند انجام دهد، به هر شیوهای که برای وی ممکن است نماز بخواند، ولی تا میتواند باید به نماز کسی که به صورت عادی و به شکل ایستاده نماز میخواند نزدیکتر باشد و در غیر اینصورت، باید به نماز کسی که در حالت دیگری نماز میخواند، با رعایت مراتبی که گفته شد، نزدیکتر باشد.
م « ۱۲۹۳ » اگر تنها بخشی از نماز را میتواند ایستاده بخواند، واجب است همان بخش را بایستد؛ برای نمونه، اگر پس از خواندن حمد و سوره بتواند قدری بایستد و رکوع را ایستاده بجا آورد، باید بایستد و به رکوع رود.
م « ۱۲۹۴ » هرگاه بر اثر ناتوانی، بیماری یا مشکل دیگری، نماز را به صورت خوابیده میخواند و در میان نماز میتواند بنشیند، باید بخشی را که میتواند، نشسته بخواند و نیز اگر میتواند بایستد، بخشی را که میتواند، ایستاده بخواند، ولی تا بدن وی آرام نگرفته است، چیزی از ذکرها را نخواند؛ مگر اینکه در خواندن آن، تنها قصد ذکر غیر ویژه نماز را نموده باشد.
م « ۱۲۹۵ » هرگاه توانایی ایستادن دارد، ولی میداند یا احتمال میدهد که برای او زیان دارد یا بیماری وی طولانی میشود یا برای نمونه، زخم و شکستگی استخوان او دیرتر بهبود مییابد، باید نشسته نماز بخواند و اگر این حالت هم برای وی زیانبخش است، به صورت خوابیده نماز بخواند.
م « ۱۲۹۶ » اگر احتمال دهد که میتواند تا آخر وقت به صورت ایستاده نماز بخواند، میتواند در آغاز وقت، نماز بگزارد؛ هرچند بهتر است نماز را به تأخیر اندازد؛ پس اگر تا آخر وقت نتوانست بایستد، برابر وظیفه خود، نماز را بجا میآورد و در صورتی که در آغاز وقت، نماز را به حالت نشسته بخواند و در آخر وقت، توان ایستادن را بیابد، باید نماز را دوباره بجا آورد.
م « ۱۲۹۷ » اگر مأیوس باشد که بتواند نماز را به حالت ایستاده بخواند و آن را در آغاز وقت بهصورت نشسته بجا آورد و سپس توان ایستادن بیابد، لازم نیست نماز را اعاده نماید.
م « ۱۲۹۸ » مستحب است در هنگام ایستادن، بدن را راست نگه دارد، شانهها را پایین بیندازد، دستها را کنار رانها رها کند، انگشتها را به هم بچسباند، جای سجده را نگاه کند، سنگینی بدن را بهصورت یکسان بر روی هر دو پا بیندازد، همراه با فروتنی و خشوع باشد، پاها را پس و پیش نگذارد، مرد پاها را از سه انگشت باز تا یک وجب فاصله دهد و زن پاها را به هم بچسباند.
۴ ـ قرائت
م « ۱۲۹۹ » در رکعت نخست و دوم نمازهای واجب شبانه روز باید پس از تکبیرةالاحرام، سوره حمد و سپس یک سوره تمام بخواند و چنانچه سوره «ضحی» را میخواند، لازم است سوره «الم نشرح» را هم بهدنبال آن بیاورد و اگر سوره «فیل» را میخواند، باید سوره «قریش» را هم در پی آن بگوید.
م « ۱۳۰۰ » اگر وقت نماز تنگ است یا ناچار باشد، میتواند سوره را نخواند؛ برای نمونه، چنانچه از آن ترس داشته باشد که با خواندن سوره، دزد، درنده یا چیز دیگری به او صدمه زند و یا کار ضروری دیگری داشته باشد و در صورت تنگی وقت و نیز در بعضی از مواردی که میترسد، نباید سوره را بخواند.
م « ۱۳۰۱ » لازم است سوره حمد را پیش از سوره بخواند و اگر به عمد آن را به تأخیر اندازد، نماز باطل است؛ هرچند سوره را دوباره پس از حمد بخواند.
فراموش کردن قرائت
م « ۱۳۰۲ » اگر به اشتباه یا در اثر فراموشی، سوره حمد را پس از سوره بخواند و پیش از رکوع به یاد آورد، باید به آن بازگشت نماید و ابتدا حمد و سپس سوره را بخواند و چنانچه آن را پس از رسیدن به حد رکوع به یاد آورد، نماز وی درست است.
م « ۱۳۰۳ » اگر یکی از حمد و سوره یا هر دو را فراموش کند و آن را پس از رسیدن به رکوع بفهمد، نماز وی درست است.
م « ۱۳۰۴ » اگر پیش از آن که برای رکوع خم شود، بداند که حمد و سوره را نخوانده است، باید آن را بجا آورد و در صورتی که بداند تنها سوره را نخوانده است، باید تنها سوره را بخواند، ولی اگر بیابد که تنها حمد را نخوانده، باید نخست حمد و پس از آن دوباره سوره را بخواند و نیز چنانچه خم شود و پیش از آن که به رکوع برسد آگاه شود که حمد و سوره یا تنها یکی از این دو را نخوانده است، باید بایستد و برابر همین حکم رفتار نماید.
م « ۱۳۰۵ » اگر در نماز به صورت عمدی یکی از چهار سورهای را بخواند که آیه سجده دارد، نماز باطل است، ولی خواندن آن در نماز مستحبی جایز است و واجب است که پس از خواندن آیه سجده، به سجده رود و چنانچه سجده را بجا نیاورد، میتواند نماز را ادامه دهد؛ هرچند در ترک نمودن سجده، گناه کرده است.
م « ۱۳۰۶ » اگر به اشتباه، سورهای بخواند که دارای سجده واجب است و پیش از رسیدن به آیه سجده به آن توجه نماید، باید آن را رها کند و سوره دیگری بخواند و چنانچه پس از خواندن آیه سجده، آن را بفهمد، باید به جای سجده واجب، اشاره نماید و سوره را به پایان ببرد و سپس سوره دیگری بخواند و به رکوع رود و نماز را به پایان رساند.
م « ۱۳۰۷ » اگر در نماز به آیه سجده گوش فرا دهد یا آن را بشنود، باید به اشاره سجده کند، و نیز اگر امام جماعت آن را بخواند، امام و نیز مأموم؛ هرچند آیه سجده را نشنیده باشند، سجده را به صورت اشاره انجام دهند و نماز را تمام نمایند.