۱۳۹۷-۰۸-۰۷

احکام نماز (تکمیلی)

لباس نمازگزار

م « ۱۱۲۸ » لباس نمازگزار پنج شرط دارد:

یکم ـ پاک باشد؛

دوم ـ مباح باشد؛

سوم ـ از اجزای مردار نباشد؛

چهارم ـ از حیوان حرام گوشت نباشد؛

پنجم ـ اگر نمازگزار مرد است، لباس او از ابریشم ناب نباشد.

شرط نخست: پاک باشد

م « ۱۱۲۹ » لباس نمازگزار باید پاک باشد و اگر کسی به عمد و در حال اختیار با بدن و لباس نجس نماز بخواند، باطل است.

م « ۱۱۳۰ » کسی که نمی‌داند نماز با بدن و لباس نجس باطل است و در فراگیری مسأله کوتاهی کرده، اگر با بدن یا لباس نجس نماز بخواند، باطل است.

م « ۱۱۳۱ » اگر کسی شک دارد نماز با بدن و لباس نجس باطل است یا خیر و با تحقیق یا بدون تحقیق درباره مسأله با بدن یا لباس نجس نماز بخواند، نماز وی باطل است. هم‌چنین اگر از مسأله غافل باشد یا آن را نادرست آموخته باشد و با بدن یا لباس نجس نماز بخواند، باطل است.

م « ۱۱۳۲ » اگر به علت کوتاهی در فراگیری احکام شرعی از نجس بودن چیزی آگاه نباشد؛ برای نمونه، نداند منی نجس است و با آن نماز بخواند، واجب است نماز را دوباره بخواند و اگر وقت گذشته باشد، آن را قضا کند.

م « ۱۱۳۳ » اگر با آگاهی از اصل مسأله شرعی نداند که بدن یا لباس وی نجس است و پس از نماز بفهمد؛ چنان‌چه وقت گذشته، نماز او درست است و در صورتی که وقت دارد، باید دوباره آن را بخواند.

م « ۱۱۳۴ » اگر فراموش کند که بدن یا لباس وی نجس است و آن را در میان نماز یا پس از آن و پیش از گذشتن وقت به یاد آورد، در صورتی که فراموشی او از روی اهمال و بی‌اعتنایی بوده است، باید نماز را دوباره بخواند و چنان‌چه وقت گذشته است، قضا نماید و در صورتی که فراموشی وی به سبب اهمال و بی‌اعتنایی نباشد، اگر وقت نگذشته باشد، باید نماز را دوباره بخواند، ولی در صورت گذشت وقت، لازم نیست آن را قضا نماید.

م « ۱۱۳۵ » اگر در گستردگی وقت نماز می‌گزارد و بدن یا لباس او در میان نماز نجس شود؛ به‌گونه‌ای که نماز خواندن با آن درست نباشد و پیش از آن که چیزی از نماز را با نجاست بخواند بیابد که بدن یا لباس او نجس شده است، در صورتی که آب کشیدن بدن یا لباس یا عوض کردن یا بیرون آوردن آن صورت نماز را از بین نمی‌برد، باید بدن یا لباس را در میان نماز آب بکشد یا آن را عوض نماید.

م « ۱۱۳۶ » اگر شرم‌گاه خود را با لباس پاکی پوشانده است و در میان نماز دیگر لباس‌های وی نجس شود، باید لباس‌های نجس را بیرون آورد و نماز را ادامه دهد و در صورتی که آب کشیدن بدن یا لباس‌ها یا تغییر دادن یا بیرون آوردن آن لباس، صورت نماز را از بین می‌برد یا برهنه می‌ماند، باید نماز را دوباره با بدن و لباس پاک بخواند و در صورتی که وقت نماز تنگ است با همان لباس نماز بخواند. همین حکم درباره کسی که میان نماز بداند بدن یا لباس وی از پیش نجس شده و از آن آگاه نبوده نیز جاری است.

م « ۱۱۳۷ » اگر در تنگی وقت نماز می‌خواند و در میان نماز بداند که بدن او نجس شده است و پیش از آن که چیزی از نماز را با نجاست بخواند بداند که بدن او نجس است و شک کند که در همان وقت نجس شده یا پیش از آن، در صورتی که آب کشیدن بدن صورت نماز را از بین نمی‌برد، باید بدن را آب کشد و اگر صورت نماز را از بین می‌برد و به اندازه تطهیر نمودن و انجام دادن یک رکعت از نماز وقت ندارد، باید نماز را با همان حال به پایان ببرد و نماز او صحیح است و قضا ندارد.

م « ۱۱۳۸ » اگر در پاک بودن بدن یا لباس خود شک دارد و جست‌وجو نماید و چیزی در آن نبیند یا چون از پیش می‌دانسته که لباس وی نجس نیست، جست‌وجو ننماید و ندانسته نماز بخواند و پس از نماز بداند که پاک نبوده، اگر برای نماز وقت دارد، باید نماز را دوباره بخواند و چنان‌چه وقت گذشته است، نماز را قضا کند.

م « ۱۱۳۹ » هرگاه لباس یا بدن نمازگزار نجس باشد و آن را آب کشد و یقین کند که پاک شده و با آن نماز بخواند و پس از نماز بفهمد پاک نشده، نماز باطل است و اگر برای نماز وقت دارد، باید آن را دوباره بخواند و اگر وقت گذشته است، باید نماز را قضا کند.

م « ۱۱۴۰ » اگر خونی در بدن یا لباس خود ببیند و یقین کند که از خون‌های نجس نیست؛ برای نمونه خون پشه است و پس از نماز بفهمد از خون‌هایی بوده که نماز گزاردن با آن صحیح نیست، نماز او باطل است.

م « ۱۱۴۱ » هرگاه در لباس خود خونی ببیند و یقین کند که به اندازه کم‌تر از گودی کف دست یا سکه‌های جدید دویست و پنجاه ریالی است یا خون زخم و دمل است که برای نماز اشکال ندارد و با آن نماز بخواند و بعد بداند که خون بیش از آن اندازه بوده یا خونِ غیر زخم و دمل است، نماز باطل است.

م « ۱۱۴۲ » اگر نجس بودن چیزی را فراموش کند و بدن یا لباس او خیس باشد و به

آن برسد و در حال فراموشی نماز بخواند و آن را پس از نماز به یاد آورد، نماز او باطل است.

م « ۱۱۴۳ » اگر بدن خیس باشد و به چیزی که نجس بودن آن را فراموش کرده است برسد و بدون این که خود را آب کشد غسل کند و نماز بخواند، غسل و نماز او باطل است.

م « ۱۱۴۴ » اگر بخشی از عضوهای وضو تر باشد و به چیزی که نجس بودن آن را فراموش کرده است برسد و پیش از آن که آن را آب بکشد وضو بگیرد و نماز بخواند، وضو و نماز وی باطل است.

م « ۱۱۴۵ » کسی که یک لباس دارد اگر بدن و تنها لباس وی نجس شود و نیز تنها به اندازه آب کشیدن یکی از آن دو آب داشته باشد، باید بدن خود را آب بکشد و پس از آن اگر لباس وی با چیزی جز منی نجس شده است یا به جهتی مانند سرما نتواند آن را بیرون آورد، باید با لباس نجس نماز بخواند و چنان‌چه با منی نجس شده است و می‌تواند آن را بیرون آورد، باید برابر حکمی که برای برهنگان گفته شد، رفتار کند.

م « ۱۱۴۶ » اگر دو بخش از لباس یا بدن وی نجس شده است و تنها به اندازه تطهیر یکی از آن دو آب داشته باشد، باید نجاست بیش‌تر را پاک کند؛ برای نمونه، اگر بخشی به ادرار نجس شده ـ که برای آب کشیدن آن با آب قلیل باید دوبار آب بریزد ـ و بخشی دیگر به خون آلوده شده ـ که یک بار آب ریختن روی آن کافی است ـ باید آن را که با ادرار نجس شده است آب بکشد.

م « ۱۱۴۷ » اگر نتواند نجاست لباس یا بدن را به صورت کامل از بین ببرد ولی بتواند بخشی از آن را پاک نماید، باید همان اندازه را آب بکشد.

م « ۱۱۴۸ » هرگاه بدن و لباس، هر دو نجس باشد و بتواند یکی را پاک کند، باید لباس را آب بکشد و با بدن نجس نماز بخواند و در صورتی که نجاست بدن بیش‌تر باشد، می‌تواند هر کدام را که بخواهد آب بکشد.

م « ۱۱۴۹ » کسی که غیر از لباس نجس لباس دیگری ندارد و وقت او تنگ است و احتمال نمی‌دهد تا آخر وقت، لباسِ پاک بیابد، اگر به خاطر سرما یا عذر دیگری نمی‌تواند لباس خود را بیرون بیاورد، باید در همان لباس نماز بخواند و نماز وی درست است و در صورتی که بتواند لباس را بیرون بیاورد، باید به گونه‌ای که برای برهنگان گفته شد، نماز را بجا آورد.

م « ۱۱۵۰ » کسی که دو لباس دارد و می‌داند که یکی از آن دو نجس است ولی آن را نمی‌شناسد، نباید با هیچ یک نماز بخواند و باید هر دو را آب بکشد و اگر توانایی بر این کار نداشته باشد و وقت دارد، باید با هر دو لباس نماز بخواند؛ برای نمونه، اگر می‌خواهد نماز ظهر و عصر بخواند، باید با هر کدام یک نماز ظهر و یک نماز عصر بخواند و در صورتی که وقت تنگ است، با هر کدام که نماز بخواند کافی است.

شرط دوم: مباح باشد

م « ۱۱۵۱ » لباس نمازگزار که با آن شرم‌گاه خود را می‌پوشاند باید مباح باشد و کسی که می‌داند پوشیدن لباس غصبی حرام است یا از روی کوتاهی در فراگیری، مسأله را نمی‌داند، اگر به عمد با لباس غصبی نماز بخواند، باطل است، ولی غصبی بودن چیزهایی که به تنهایی شرم‌گاه را نمی‌پوشاند و نیز چیزهایی که در نظر عرف، پوشش نمازگزار به‌شمار نمی‌آید؛ مانند: دستمال بزرگ یا لنگی که در جیب است؛ هرچند بتوان شرم‌گاه را با آن پوشاند و هم‌چنین لباس غصبی که نمازگزار بر تن دارد و غیر از پوشش مباح وی بر شرم‌گاه است، نماز را باطل نمی‌کند.

منظور از لباس نمازگزار همان پوششی است که در مردان شرم‌گاه، و در زنان همه بدن به غیر از گردی صورت و دست‌ها تا مچ را پوشانده است.

م « ۱۱۵۲ » اگر به عمد با لباس غصبی یا لباسی که نخ یا دگمه یا چیز دیگر آن غصبی است نماز بخواند، باطل است

م « ۱۱۵۳ » اگر نداند لباس وی غصبی است و با آن نماز بخواند، نماز وی درست است.

م « ۱۱۵۴ » کسی که می‌داند پوشیدن لباس غصبی حرام است، ولی نمی‌داند نماز را باطل می‌کند، مانند کسی است که می‌داند لباس غصبی نماز را باطل می‌کند.

م « ۱۱۵۵ » اگر لباس را با مواد غصبی رنگ کنند و رنگ از لباس به‌شمار آید یا آن را با نخ غصبی بدوزند و آن نخ از نظر عرف از بین رفته به‌شمار نیاید، نماز خواندن با آن باطل است.

م « ۱۱۵۶ » اگر صاحب لباس غصبی اجازه بدهد یا به‌گونه‌ای از رضایت او آگاهی یابد، نماز خواندن با آن درست است.

م « ۱۱۵۷ » اگر چیزی غصبی به همراه نمازگزار باشد؛ خواه کوچک باشد یا بزرگ، مانند: تسبیح و دستمال، نماز باطل نمی‌شود.

م « ۱۱۵۸ » اگر نداند یا فراموش کند که لباس او غصبی است و خود غاصبِ آن نباشد و با آن نماز بخواند، نماز درست است، ولی چنان‌چه خود آن لباس را غصب کرده و فراموش کند که آن را غصب نموده است و با آن نماز بخواند، باطل است.

م « ۱۱۵۹ » اگر نداند یا فراموش کند که لباس وی غصبی است و در میان نماز آن را بداند، در صورتی که بدون از بین رفتن شرایط نماز؛ مانند: پوشش شرم‌گاه، بتواند بی‌درنگ لباس را بیرون آورد، باید آن را از خود جدا کند و نماز وی درست است. و اگر چیز دیگری شرم‌گاه او را نپوشانده است یا نمی‌تواند لباس غصبی را زود بیرون آورد یا چنان‌چه بیرون آورد موالات از بین می‌رود، در صورتی که به اندازه یک رکعت وقت دارد، باید نماز را قطع نماید و با لباس مباح نماز بخواند و اگر به این اندازه وقت ندارد، باید لباس را در نماز بیرون آورد و نماز را برابر حکم نماز برهنگان به پایان برساند، ولی در صورت فراموشی، اگر خود، لباس را غصب کرده است، باید نماز را دوباره بخواند.

م « ۱۱۶۰ » چنان‌چه برای حفظ جان خود با لباس غصبی نماز بخواند، نماز درست است، ولی اگر برای این که دزد آن را نبرد با آن نماز بخواند و خود آن را غصب کرده باشد، باطل است.

م « ۱۱۶۱ » اگر با عین درآمدی که خمس یا زکات آن را نداده است لباس بخرد، معامله باطل است و لباس خریداری شده از آنِ فروشنده می‌باشد و در صورتی که بدون رضایت وی با آن نماز بخواند، حکم لباس غصبی را دارد و اگر در نماز متوجه غصبی بودن آن باشد، نماز گزاردن با آن باطل است، ولی چنان‌چه به آن توجه ندارد، نماز درست است و کسی که به سبب کوتاهی کردن در فراگیری، مسأله را نمی‌داند، باید نماز را دوباره بخواند.

م « ۱۱۶۲ » اگر لباسی را به صورت نسیه بخرد و در هنگام خرید قصد نماید که بهای آن را از درآمدی بپردازد که خمس یا زکات آن را نداده است یا به هیچ‌رو بدهی خود را ندهد، نمازی که با آن لباس می‌گزارد باطل است.

شرط سوم: از اجزای مردار نباشد

م « ۱۱۶۳ » نماز گزاردن با لباسی که از اجزای حیوان مرده‌ای است که خون جهنده دارد باطل است؛ خواه به تنهایی شرم‌گاه را بپوشاند یا نپوشاند و خواه از مردار حیوان حلال‌گوشت باشد؛ مانند: ماهی یا از مردار حیوان حرام گوشت؛ مانند: مار.

م « ۱۱۶۴ » هرگاه چیزی از اجزای مردار که دارای روح بوده است؛ مانند: گوشت و پوست، به همراه نمازگزار یا چسبیده به بدن یا لباس وی باشد، نماز باطل است؛ هرچند لباس او به‌شمار نیاید.

م « ۱۱۶۵ » اگر چیزی از مردار حلال گوشت که دارای روح نیست؛ مانند: مو و پشم، به همراه نمازگزار باشد یا با آن لباسی فراهم کرده باشند و کسی با آن نماز بخواند، نماز درست است.

م « ۱۱۶۶ » با لباس‌های چرمی که از بازار مسلمانان فراهم می‌شود می‌توان نماز خواند؛ هرچند شک داشته باشد که آن از حیوانی است که ذبح شرعی شده است یا خیر، ولی در صورتی که یقین دارد که چرم آن تولیدی کشورهای غیراسلامی است و فروشنده آن لاابالی می‌باشد و به این امور توجه ندارد، تا درباره آن لباس تحقیق نکند، نمی‌تواند با آن نماز بخواند و چنان‌چه نداند که چرم آن فرآورده کشورهای اسلامی است یا دیگر کشورها، اشکال ندارد.

م « ۱۱۶۷ » اگر غیر از لباس غصبی و لباسی که از مردار فراهم شده است لباس دیگری ندارد و در نماز ناچار به پوشیدن لباس نیست، باید به حکم نماز برهنگان نماز بخواند.

شرط چهارم: اجزای حیوان حرام گوشت نباشد

م « ۱۱۶۸ » لباس نمازگزار ـ که به تنهایی ناحیه شرم‌گاهی را می‌پوشاند ـ باید از اجزای حیوان حرام‌گوشتی که خون جهنده دارد نباشد. هم‌چنین باید بدن و لباس او به ادرار، مدفوع، عرق، شیر و موهای حیوان حرام گوشت آلوده نباشد، ولی در صورتی که برای نمونه، تنها یک موی آن حیوان با لباس او باشد اشکال ندارد و هم‌چنین اگر چیزی از آن را برای نمونه، در ظرف یا دستمالی بگذارد و با خود به همراه بردارد، اشکال ندارد.

م « ۱۱۶۹ » اگر آب دهان یا بینی یا رطوبت دیگری از حیوان حرام گوشت؛ مانند: گربه، بر بدن یا لباس نمازگزار باشد، باید از آن پرهیز نماید.

م « ۱۱۷۰ » اگر شک داشته باشد که لباس وی از مو، پشم یا کرک حیوان حلال گوشت است یا حرام گوشت؛ خواه در کشورهای اسلامی فراهم شده باشد یا در دیگر کشورها، می‌توان با آن نماز خواند.

م « ۱۱۷۱ » صدف از حیوانات حرام گوشت است و در صورتی که نداند مانند دکمه لباس از صدف است یا بداند از آن است، ولی گمان می‌کرده صدف گوشت ندارد، نمازی که با آن گزارده صحیح است.

م « ۱۱۷۲ » نماز خواندن با پوست سنجاب و خز در صورتی که بداند تذکیه شرعی شده است اشکال ندارد.

م « ۱۱۷۳ » چنان‌چه با لباسی نماز بخواند که نمی‌داند از حیوان حرام گوشت فراهم شده یا حلال گوشت یا گمان دارد که از حیوان حلال گوشت تولید شده، درست است، ولی اگر فراموش نماید که از حیوان حرام گوشت به دست آمده است، باید آن را دوباره بخواند.

م « ۱۱۷۴ » نماز خواندن با چرم‌های مصنوعی ـ که از مواد پلاستیکی و مانند آن ساخته می‌شود ـ اشکال ندارد و اگر شک کند که لباس وی از چرم مصنوعی ساخته شده یا چرم طبیعی یا از حیوان حلال‌گوشت فراهم آمده است یا حرام گوشت و یا از مردار است یا خیر، نماز خواندن با آن اشکال ندارد.

م « ۱۱۷۵ » اگر غیر از لباسی که از حیوان حرام گوشت فراهم آمده است لباس دیگری ندارد و ناچار به پوشیدن لباس است، می‌تواند با همان لباس نماز بخواند و چنان‌چه ناچار نباشد، باید نماز را به حکمی که برای برهنگان گفته شد بجا آورد.

شرط پنجم: لباس مرد از ابریشم خالص نباشد

م « ۱۱۷۶ » لباس نمازگزار مرد نباید از ابریشم ناب باشد و در غیر نماز نیز پوشیدن آن برای مرد حرام است، ولی استفاده از عرقچین، بند شلوار و کمربند ابریشم، اشکال ندارد.

م « ۱۱۷۷ » پوشیدن لباس طلاباف برای مرد حرام نیست و نماز گزاردن با آن باطل نمی‌باشد؛ هرچند نمازگزاردن با آن مکروه است، ولی پوشیدن آن برای زنان در نماز و غیر آن اشکال ندارد.

م « ۱۱۷۸ » زینت کردن با طلا؛ خواه آشکار باشد یا پنهان؛ مانند: آویختن زنجیر طلا به سینه، به دست کردن انگشتر طلا، بستن ساعت مچی طلا و استفاده از عینک و دندان طلا؛ هرچند دندان پیشین و برای زینت باشد، برای مرد مکروه است و نماز خواندن با آن اشکال ندارد.

م « ۱۱۷۹ » زینت کردن با طلا برای زن در نماز و غیر آن اشکال ندارد.

م « ۱۱۸۰ » پوشیدن لباسی که همه آستر یا بخشی از آن که اندازه آن به بیش از چهار انگشت بسته می‌رسد، چنان‌چه از ابریشم ناب باشد، برای مرد حرام است و نماز با آن باطل می‌باشد.

م « ۱۱۸۱ » پوشیدن لباسی که نمی‌داند از ابریشم ناب است یا چیز دیگر اشکال ندارد و نماز خواندن با آن درست است.

م « ۱۱۸۲ » اگر دستمال ابریشمی و مانند آن در جیب مرد باشد اشکال ندارد و نماز را باطل نمی‌کند.

م « ۱۱۸۳ » پوشیدن لباس ابریشمی برای زن و خنثای مشکل در نماز و غیر آن اشکال ندارد ولی نماز گزاردن پسری که مکلف نشده است با لباس ابریشمی و در حال اختیار اشکال دارد.

م « ۱۱۸۴ » هرگاه لباس مرد نمازگزار از ابریشم خالص نباشد و ابریشم با چیز دیگری بافته شده باشد، اشکالی ندارد، ولی اگر آن چیز دیگر به اندازه‌ای کم باشد که به‌شمار نیاید، پوشیدن آن برای مرد جایز نیست.

م « ۱۱۸۵ » پوشیدن لباس غصبی، ابریشمی ناب و لباسی که از مردار فراهم شده است، در حال ناچاری اشکال ندارد و اگر لباس دیگری ندارد و تا آخر وقت نیز ناچاری او از بین نمی‌رود، می‌تواند با چنین لباس‌هایی نماز بخواند، ولی نماز خواندن با لباس غصبی، تنها در صورتی درست است که خود او آن را غصب نکرده باشد.

م « ۱۱۸۶ » اگر غیر از لباس غصبی و لباسی که از مردار حیوانی فراهم شده که دارای خون جهنده است لباس دیگری ندارد ولی ناچار نیست لباس بپوشد و می‌تواند برهنه نماز بخواند، باید برابر حکمی که برای برهنگان گفته شد رفتار کند.

م « ۱۱۸۷ » اگر مرد به‌جز لباس ابریشمی ناب لباس دیگری نداشته باشد؛ چنان‌چه از پوشیدن آن ناچار نباشد، باید به حکمی که برای برهنگان گفته شد نماز بخواند.

م « ۱۱۸۸ » اگر چیزی ندارد که شرم‌گاه خود را در نماز با آن بپوشاند، واجب است پوششی فراهم آورد؛ هرچند با کرایه کردن یا خریدن باشد، ولی اگر فراهم کردن آن سختی دارد و به صورت عادی قابل تحمل نیست، لازم نیست آن را تهیه نماید و می‌تواند به حکمی که برای برهنگان گفته شد نماز بخواند.

م « ۱۱۸۹ » کسی که برای گزاردن نماز لباس ندارد اگر دیگری به او لباسی ببخشد یا عاریه دهد و پذیرفتن آن برای او سختی تحمل‌ناپذیری نداشته باشد و آبروی او را خدشه‌دار نکند، باید آن را قبول کند، بلکه اگر عاریه کردن یا طلب بخشش برای او سخت نیست، باید از کسی که لباس دارد طلب بخشش یا عاریه نماید.

م « ۱۱۹۰ » مسلمان باید از پوشیدن لباس شهرت که برای ریاکاری یا جبران کمبود شخصیت پوشیده می‌شود و می‌خواهد با آن؛ برای نمونه، به زهد و رهاکردن دنیا مشهور شود؛ خواه شهرت آن از جهت پارچه آن باشد یا رنگ یا دوخت آن، باید پرهیز کند، ولی نماز خواندن با آن باطل نیست.

م « ۱۱۹۱ » اگر قصد وی از پوشیدن لباس زهد، ساده‌پوشی است و جنبه ریاکاری ندارد، نه تنها جایز است، بلکه شایسته می‌باشد.

لباس شهرت لباسی است که جنس، رنگ یا نحوه برش و دوخت آن مناسب پوشنده آن نیست.

م « ۱۱۹۲ » پوشیدن لباس ویژه زنان برای مرد و هم‌چنین پوشیدن لباس ویژه مردان برای زن حرام است؛ هرچند لباس شهرت نباشد و نیز زیور بستن هر یک از مرد و زن با زینت ویژه دیگری حرام است.

م « ۱۱۹۳ » کسی که باید خوابیده نماز بخواند لازم نیست ملحفه، لحاف یا پتویی که بر خود می‌کشد شرایط لباس نمازگزار را داشته باشد؛ مگر به‌گونه‌ای باشد که بگویند: آن را پوشیده است؛ مانند آن‌که عریان باشد و آن را به خود بپیچد.

م « ۱۱۹۴ » پوشیدن لباسی که سبب هتک حرمت، بی‌آبرویی یا فساد مؤمن می‌شود حرام است.

م « ۱۱۹۵ » کسی که پوشش لازم در نماز را ندارد و احتمال می‌دهد تا آخر وقت آن را بیابد، باید نماز را از آغاز وقت تأخیر بیندازد و با پوشش، نماز بگزارد.


مواردی که پاک بودن بدن یا لباس نمازگزار شرط نیست

م « ۱۱۹۶ » در مورد زیر هرچند بدن یا لباس نمازگزار نجس باشد، نماز وی درست است:

الف ـ به واسطه زخم یا جراحت یا دُملی که در بدن اوست و خون آن به صورت کامل بند نمی‌آید، لباس یا بدن وی به خون آن آلوده شده باشد.

ب ـ بدن یا لباس او به اندازه کم‌تر از سکه دویست و پنجاه ریالی جدید یا بند سر انگشت سبّابه یا گودی کف دست، آلوده به خون باشد.

ج ـ ناچار باشد با بدن یا لباس نجس نماز بخواند.

د ـ لباس‌های کوچک او؛ مانند: جوراب و عرقچین، نجس باشد.

هـ ـ لباس زنی که پرستار بچه است، از او نجس شده باشد.

م « ۱۱۹۷ » اگر در بدن یا لباس نمازگزار، خون زخم یا جراحت یا دُمل باشد، چنان‌چه خون آن به صورت کامل بند نمی‌آید و آب کشیدن بدن یا لباس یا عوض کردن لباس برای او سخت است، تا هنگامی که زخم یا جراحت یا دُمل بهبودی نیافته است، می‌تواند با آن نماز بخواند. هم‌چنین است اگر عفونتی که با خون بیرون آمده یا دوایی که روی زخم گذاشته‌اند و نجس شده در بدن یا لباس او باشد.

م « ۱۱۹۸ » اگر خونِ بریدگی و زخمی که به‌زودی درمان می‌شود و شستن آن آسان است به اندازه سکه دویست و پنجاه ریالی جدید در بدن یا لباس نمازگزار باشد، باید آن را آب بکشد و در غیر این‌صورت، نماز او باطل است.

م « ۱۱۹۹ » بخشی از بدن یا لباس که با جای زخم یا جراحت یا دمل که خون آن به صورت کامل بند نمی‌آید فاصله دارد، اگر به سبب آن نجس شود، باید آن را آب بکشد.

م « ۱۲۰۰ » نماز خواندن با بخشی از بدن یا لباس که اطراف زخم است و به‌صورت عادی به رطوبت زخم آلوده می‌شود، مانعی ندارد.

م « ۱۲۰۱ » هرگاه بتواند به آسانی زخم را پانسمان کند و از رسیدن خون به جاهای دیگر بدن جلوگیری کند، باید این کار را انجام دهد.

م « ۱۲۰۲ » اگر از زخمی که درون دهان و بینی و مانند آن است خونی به بدن یا لباس برسد، در صورتی که بیش از اندازه به اطراف آن نرسیده باشد، نماز با آن درست است و نیز با خون بواسیری که دانه‌های آن بیرون است نیز می‌توان نماز خواند.

م « ۱۲۰۳ » اگر در بدن یا لباس خود خونی که اندازه آن بیش از سکه جدید دویست و پنجاه ریالی یا گودی کف دست است ببیند، ولی نداند خون از زخم است یا چیز دیگر، نماز خواندن با آن اشکال ندارد.

م « ۱۲۰۴ » اگر چند زخم در بدن باشد و به اندازه‌ای از هم دور نباشد که هر کدام، یک زخم به‌شمار آید ـ به‌گونه‌ای که هنگام آب کشیدن، هر یک جدای از دیگری پاک نمی‌شود یا پاک نمودن آن به‌گونه‌ای جدا برای شخص مشکل باشد، همه آن یک زخم به‌شمار می‌آید، ولی اگر به اندازه‌ای از هم دور باشد که هر کدام یک زخم به‌شمار آید، هر کدام که بهبودی یافت باید برای نماز، بدن و لباس آلوده به آن خون را آب بکشد.

م « ۱۲۰۵ » اگر سر سوزنی خون حیض، نفاس، استحاضه یا خون سگ، خوک، کافر یا خون مردار یا حیوان حرام گوشت در بدن یا لباس نمازگزار باشد، نماز باطل است.

م « ۱۲۰۶ » هرگاه روی لباس بی‌آستر خونی بریزد و به پشت آن برسد، اگر خون دارای جوهر و مایه نباشد، یک خون به‌شمار می‌آید، ولی چنان‌چه مایه‌دار باشد یا پشت آن جداگانه به خون آلوده شود؛ چنان‌چه به هم نرسد و یک خون به‌شمار نیاید، باید هر کدام را جدا در نظر گرفت؛ پس اگر اندازه خونی که در پشت و روی لباس است روی هم کم‌تر از سکه جدید دویست و پنجاه ریالی یا گودی کف دست باشد، نماز گزاردن با آن درست است و اگر بیش از آن باشد، نماز با آن باطل است.

م « ۱۲۰۷ » اگر خون روی لباسی بریزد که آستر دارد و به آستر آن برسد یا روی آستر بریزد و روی لباس نیز آلوده به خون شود، باید هر کدام را جداگانه در نظر گرفت؛ مگر هنگامی که نزد مردم یک خون به‌شمار آید که در این صورت، اگر اندازه خونِ روی لباس و آستر کم‌تر از گودی کف دست باشد، نماز با آن درست است و چنان‌چه بیش‌تر از آن باشد، نماز باطل است.

م « ۱۲۰۸ » اگر خون از یک طرف پارچه‌ای به طرف دیگر آن برسد و پارچه خیلی ضخیم نباشد، پشت و روی پارچه یکی حساب می‌شود.

م « ۱۲۰۹ » اگر خون بدن یا لباس کم‌تر از اندازه گودی کف دست باشد و خون و رطوبتی به آن برسد که به اندازه آن یا بیش‌تر شود و اطراف آن را آلوده کند، نماز با آن باطل است، بلکه اگر رطوبت با خون به اندازه گودی کف دست نشود و اطراف آن را نیز آلوده نکند، نماز خواندن با آن اشکال دارد؛ مگر آن که آب در خون از بین برود.

م « ۱۲۱۰ » اگر بدن یا لباس به خود خون آلوده نشود ولی به سبب رسیدن رطوبتی آلوده به خون نجس شود؛ هرچند بخشی که نجس شده است کم‌تر از گودی کف دست باشد، نمی‌توان با آن نماز خواند.

م « ۱۲۱۱ » خونی که کم‌تر از گودی کف دست است هرگاه بدون شستن از لباس پاک شد، جای آن هم‌چنان نجس است، ولی برای نماز گزاردن اشکال ندارد.

م « ۱۲۱۲ » اگر خونی که در بدن یا لباس است کم‌تر از گودی کف دست باشد و نجاست دیگری به آن برسد؛ برای نمونه، قطره‌ای ادرار روی آن بریزد؛ اگرچه به جاهای دیگر بدن یا لباس نیز نرسد، باز نمی‌توان با آن نماز گزارد.

م « ۱۲۱۳ » نماز خواندن با لباس‌های نجس کوچک که نمی‌توان شرم‌گاه را با آن پوشاند؛ مانند: عرق‌چین، جوراب و دست‌کش، در صورتی که از مردار و حیوان نجس؛ مانند: سگ یا حیوان حرام گوشت فراهم نشده باشد، درست است.

م « ۱۲۱۴ » اگر چیز نجسی مانند دستمال، کلید، چاقو و پول که نمی‌توان شرم‌گاه را با آن پوشاند به همراه نمازگزار باشد، اشکال ندارد.

م « ۱۲۱۵ » زنی که پرستار بچه است و نمی‌تواند برای نماز به آسانی لباس پاک فراهم کند در صورتی که نتواند لباس دیگری بخرد یا کرایه یا عاریه نماید، هرگاه شبانه روزی یک‌بار لباس خود را بشوید؛ اگرچه تا روز دیگر لباس وی به ادرار بچه نجس شود، می‌تواند با آن لباس نماز بخواند و در هر زمانی که بخواهد، می‌تواند لباس خود را آب بکشد، ولی بهتر است که نزدیک غروب آن را آماده کند تا بتواند چهار نماز خود را با لباس پاک یا لباسی که نجاست کم‌تری دارد بخواند.

م « ۱۲۱۶ » کسی که می‌داند خونی که در بدن یا لباس اوست کم‌تر از گودی کف دست است، ولی احتمال می‌دهد از خون‌هایی باشد که نماز را باطل می‌کند، می‌تواند با آن نماز بخواند و نیازی به شستن آن نیست.

م « ۱۲۱۷ » اگر خونی که در لباس یا بدن است کم‌تر از گودی کف دست باشد و نداند از خون‌هایی است که نماز با آن باطل است و با آن نماز بخواند و بعد آشکار شود از خون‌هایی بوده که نماز با آن باطل است، باید نماز را دوباره بخواند.

م « ۱۲۱۸ » اگر مطمئن شود خونی که در بدن یا لباس اوست کم‌تر از گودی کف دست است و نماز بخواند و بعد بداند که بیش از آن بوده است، باید نماز را دوباره بخواند.

م « ۱۲۱۹ » اگر لباس مردی که پرستار بچه است با ادرار بچه نجس شود، نمی‌تواند با آن لباس نماز بخواند.

م « ۱۲۲۰ » هرگاه زنی که پرستار بچه است بتواند به وسیله‌ای؛ مانند: لاستیک و پوشاک بچّه، مانع رسیدن نجاست به بدن یا لباس خود شود، همان‌گونه که امروزه استفاده آن رایج است، باید با استفاده از آن چنین کند.


پسندیده‌های لباس

م « ۱۲۲۱ » موارد زیر در لباس نمازگزار مستحب است:

گذاشتن عمامه با تحت‌الحنک، پوشیدن عبا؛ به‌ویژه برای کسی که امام جماعت است، پوشیدن لباس سفید و پاکیزه‌ترین لباس‌ها، به‌کار بردن بوی خوش و به دست داشتن انگشتر عقیق.


ناشایسته‌های لباس

م « ۱۲۲۲ » چند چیز در لباس نمازگزار مکروه است؛ از آن جمله:

پوشیدن لباس سیاه، لباس کثیف، لباس‌های تنگ یا نازک؛ هرچند شرم‌گاه را نیز بپوشاند، لباس شراب‌خوار، لباس کسی که از نجاست پرهیز نمی‌کند، لباسی که نقش چهره دارد، باز بودن تکمه‌های لباس و به دست داشتن انگشتری که روی آن چهره انسان یا حیوانی نقش شده است.

, , , , , ,