۱۳۹۶-۱۱-۱۲

انسان و جامعه

کسی که اجتماعی نیست، مشکل دارد و اجتماعی بودن، صفت کمال افراد برجسته است. هر صاحب کمالی با این صفت می‌تواند کمال خود را به جامعه عرضه کند وگرنه کمال فردی به تنهایی قابل عرضه نیست و ارزش غیری ندارد؛ بلکه تنها ارزش نفسی دارد.

مردمی بودن این نیست که کسی مانند مردم عمل کند؛ بلکه مردمی بودن آن است که کسی به فکر مردم و غم‌خوار آنان باشد و از آن‌ها حمایت کند و اندیشه و عمل او پیشبرد جامعه و مردم به سوی کمال باشد؛ هرچند ایده و باوری غیر از آنان داشته باشد.

بزرگ ترین و عالی‌ترین دانش‌گاه که همه دروس آن عملی، عینی و طبیعی می‌باشد و امر ذهنی و ساختگی در آن راه ندارد، دانش‌گاه اجتماع است. اجتماع دانش‌گاهی است که هر نوع محصلی را در خود می‌پروراند و رفوزه‌های خود را نیز به کار می‌گیرد.

همه استعدادهای آدمی بر اثر نگرش، درک و نوع فهم است که شکوفا می‌گردد و در مقام فعلیت جلوه‌گری می‌کند. بسیاری از فعلیت‌های انسان در دانش‌گاه عمومی جامعه متحقق می‌گردد و جامعه به زوایای وجود انسان، رنگ و رویی نو و تازه می‌دهد.با آن‌که انسان، جامعه را می‌سازد، خود نیز ساخته جامعه است و بدون آن‌که دوری در کار باشد، تسلسلی منطقی آن را هماهنگ می‌کند.

باید خوبی‌ها و بدی‌های افراد را در سایه علل و اسباب اجتماعی آنان جست‌وجو کرد؛ هرچند باطن افراد نیز در شدت و ضعف آن نقش عمده‌ای دارد.بدی‌های جامعه و مردم، بدی‌های همگان را شکوفا می‌کند و خوبی‌ها همین حکم را دارد. هر انگیزه و عملی، نتایج خارجی خود را به همراه دارد.

, , , , ,