روایت « ۷ »
عقل در زمان ظهور
«الحسین بن محمّد، عن معلی بن محمّد، عن الوشّاء، عن المثنی الحنّاط، عن قتیبة الأعشی، عن ابن أبی یعفور، عن مولی لبنی شیبان، عن أبی جعفر علیهالسلام قال: إذا قام قائمنا وضع اللّه یده علی رؤوس العباد فجمع بها عقولهم وکملت به أحلامهم»(۱).
ـ امام باقر علیهالسلام میفرماید: چون قائم ما قیام نماید، خداوند دست قدرت خود را بر بندگان میگذارد و عقلهای آنان را جمع مینماید و خردهای آنان را کامل میسازد.
بیان: روایت یاد شده یکی از وقایع زمان ظهور را بیان میدارد و میفرماید زمانی حضرت صاحب الامر (عجل اله تعالی فرجه الشریف) ظهور مینمایند
۱. الکافی، ج ۱، ص ۲۵.
(۷۷)
که حواسها و عقلهای مردمان جمع میگردد. در زمان غیبت، اندیشهها جزء جزء و پاره پاره است و همه چیز به صورت خرد و جزیی مورد بررسی قرار میگیرد و نه به صورت کلی و در چرخه و در مرتبهای که دارد، بر این اساس شناختی که به دست میدهد ناقص و جزیی است و بخشی از معرفت گم میشود اما در زمان ظهور همه چیز با هم دیده میشود و معرفت کامل از یک چیز به دست میآید و معنای سالم و تمام هر چیز را میتوان دانست. همچنین در این صورت است که ارتباط با هر پدیده ممکن میگردد. اگر کسی شماره تلفن کسی را به صورت کامل نداشته باشد یا هر شماره را در جای خود نبیند ارتباط وی با شخص مورد نظر ممکن نمیگردد، ولی وقتی این شماره دقیق، پیوسته و درست باشد به آسانی میتوان ارتباط برقرار کرد. اگر امروزه نمازها، روزهها و دیگر عبادتها نتیجهای را به دست نمیدهد به این جهت است که معرفت عبادتکننده ناقص است و گاه در ضمن عبادتی دهها بار خود را جابهجا کرده و از عبادت بیرون رفته است.
(۷۸)
ما هماینک در زمان غیبت هستیم و نمیدانیم دل ما از چه نوری دور است و ما به چه غروبی گرفتار شدهایم. ما در غروب و غربت ولایت به سر میبریم و میپنداریم هنگام ظهور نیز به رنگ امروز ماست و همین حال و هوا بر زمین حاکم است.
در زمان نوجوانی به درس استادی میرفتم که راه آن از منزل ما دور بود و ما در طول این راه تمامی اصول کافی را حفظ میکردیم. در آن زمان وقتی این حدیث را میخواندم چنین به ذهن ما میآمد که معرفت در زمان ما که عصر غیبت است مانند شیری است که در ظرفی است و شیر خراب و فاسد شده و تکه تکه از هم بریده میشود. اگر عکس یا شماره تلفنی نیز از هم پاره شود اگرچه عکس و شماره همان است ولی نمیتوان از آن چیزی به دست آورد.
امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) که تشریف میآورند هیچ چیز زاید و اضافهای نمیآورند و این گونه نیست که دین یا قرآنی جدید بیاورند، بلکه آن حضرت همان دین و سنت رسول خدا صلیاللهعلیهوآله را زنده و احیا میسازند و معارفی که در این
(۷۹)
دین است و تکه تکه و بریده بریده شده و موقعیت و توان خود را از دست داده است دوباره بازسازی مینمایند. در آن زمان، این روح ملکوتی و این حقیقت، عصمت و ولایت است که به سر بندگان خدا ریخته میشود و حواسها جمع میگردد، و این گونه نیست که ما میپنداریم حضرت با شمشیر و قدّاره به جان بندگان خدا میافتند تا فرد فاسدی را باقی نگذارند! و یا به قول بعضیها چند آسیاب از خون عالمان بچرخانند! البته این سخن درست نیست چون در آن زمان دیگر از آسیابهای آبی خبری نیست و قدیمیها دروغی را بر اساس ذهنیت و فضای زمان خود ساختهاند که آسیاب آبی داشتهاند!!
خدا رحمت کند مرحوم آخوند را، وقتی از ایشان پرسیدند آقا امام زمان از علما راضی هستند یا نه؟ فرمود: اگر آقا راضی نباشند چه کار کنند؟ مگر کسی بهتر از اینها هم دارند؟ خوبهای این زمان همینها هستند. بنابراین این گونه نیست که آقا با شمشیر و قداره بیایند! مگر فرزند فاطمهٔ زهرا علیهاالسلام قداره کش است؟ گفته میشود حضرت امیرمؤمنان علیهالسلام
(۸۰)
چهارهزار نفر را کشتهاند و همان بس است! آقا که میآید حواسها جمع میشود و فهمها بالا میرود و همه میگویند: عجب، ما نیز این را میدانستیم ولی چرا این طور نمیفهمیدیم و چنین برداشتی نداشتیم؟! میدانستیم، ولی چه اشتباهی کردیم! جمع کردن عقول مانند روشن کردن چراغ است. در جایی که نور کم و تاریک است در آنچه خوانده میشود اشتباه پیش میآید، ولی هنگامی که چراغها روشن میشود دیگر همه میبینند. ذهنها، علمها و فکرها در زمان غیبت متفرق و پراکنده و از هم بریده بریده و پاره پاره است؛ درست است که عالمان همه چیز را میدانند اما چون دانش آنان پراکنده است مثل جدول یا شطرنجی میمانند که چند خانه از آن را حل کردهاند اما در بقیهٔ آن ماندهاند و از به دست آوردن رمز جدول ناتوان میباشند.
در زمان ظهور است که شمارهها و کدها رُند و راحت میشود و همه با هم میتوانند ارتباط سالمی داشته باشند و در نتیجه همه همدیگر را میشناسند و به هم مرحمت دارند و همدیگر را دوست میدارند و
(۸۱)
به هم عشق میورزند. در زمان غیبت شمارهها رند نیست و تماسها و ارتباطها ناموفق است و گویی همه از هم طلبکار میباشند و بر روی هم فریاد میکشند؟
البته اولیای خدا در زمان غیبت چون میتوانند از نور معنوی آن حضرت (عجل الله تعالی فرجه الشریف) استفاده کنند حال مردم عادی را ندارند. هر کس میتواند بفهمد آیا امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) به او نظر دارد یا نه؛ باید دید دل آدمی چه مقدار جمع و آرام است و به مقداری که آرامش بر زندگی انسان حاکم است به همان اندازه مورد نظر آن حضرت است و حضرت به او توجه دارد، چرا که اشعهای از نور عصمت به خانه و زندگی او افتاده است.
اما اگر کسی در خانهٔ خود جز آشفتگی نمیبیند و همسر، فرزند، درس، علم و عبادت او همه آشفته است، باید از آن حضرت طلب خیر و عنایت خاص داشته باشد تا آن حضرت نظری عنایتی نیز به او داشته باشند. آرامش نه به زرنگی است و نه به علم و نه به فکر
(۸۲)
و این امور نمیتواند از کسی دستگیری کند و او را به ساحل آرامش رساند، بلکه آرامش تنها در سایهٔ عنایت خاص است که حاصل میگردد. فکر و علم و هنر در زمان غیبت بدون داشتن عنایت و توجه خاص مانند خواندن در فضایی تاریک است. باید دل انسان به نور ولایت روشن شود و هیچ چیز جز نور عصمت و ولایت امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) که امام حافظ و حی و بالفعل ماست نمیتواند مشکل انسان را حل نماید.
در این روایت آمده بود: چون قائم ما قیام نماید، خداوند دست قدرت خود را بر بندگان میگذارد و عقلهای آنان را جمع مینماید و خردهای آنان را کامل میسازد.
دست خداوند همان عنایت و توجه خاص حضرت صاحب الامر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است؛ همام گونه که در روایات آمده است: حضرت امیرمؤمنان علیهالسلام «ید الله» است. این ولایت و قدرت معصوم است که ظاهر میشود و در این صورت است که عقلها به هم جمع میشود و
(۸۳)
نتیجهبخش میگردد. علم در میان مردم در زمان غیبت فراوان است اما این حلم و خردورزی یا رؤیت و یا صبوری وبردباری است که اندک است. مردم عصر غیبت به میزان علم خود حلم و خردورزی یا صبر و حوصله ندارند و با خواندن نمازی خسته میشوند ولی در زمان ظهور هرچه نماز خوانده شود باز نمازگزار دوست دارد نماز بخواند. در عصر غیبت خماری در جان آدمی افتاده است و خواب، چُرت و بیحوصلگی دامنگیر آدمی شده است. عقلها و عملها در زمان ظهور محکم میشود و هیچ عمل و عبادتی برای هیچ کس سخت نیست و کارها آسان میشود و عمل به دین نیز برای مردم راحت و آسان میگردد. در عصر غیبت، شیطان بهراحتی در جان و در هر اقلیمی نفوذ میکند اما در زمان ظهور توان شیطان اندک میگردد و شیطان بهراحتی نمیتواند خود را در هر جایی نفوذ دهد.
درک حضور امام سبب میشود عالم گونهای دیگر جلوه کند و تمام عالم هستی زیر و رو شود و خوابها، خوراکها و عبادتها دگرگون گردد. کسی
(۸۴)
که نان حلال ندارد، هرچه از آن خورده میشود سیری نمیآورد و گویی در خانهای که مال حرام در آن است گرسنگی افتاده است اما فرد زحمتکشی که درآمدی ناچیز اما حلال دارد هرچند نان اندکی به خانه میبرد و به قرصی نان و تخم مرغی میسازد توانی از آن میگیرد که گویی گوشت و کباب بره خورده و مست و سرحال میگردد. لقمه و مال حلال دل انسان را سیر میکند اما لقمههای حرام و آلوده هرچه میخورد باد میکند، ولی سیر نمیشود و گویی آب دوغ خورده و مرتب احساس گرسنگی میکند.
در زمان ظهور برکت گندمها و محصولات غذایی ظاهر میشود و انرژی غذاها نیز جمع میشود و غذاها خوشمزگی خود را دوباره مییابد در حالی که در این عصر مزهٔ خود را از دست داده است. اگر خداوند به کسی لطف کند و سر سفرهٔ آقا امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) غذا و میوهای بخورد، متوجه میشود غذاهای ما چهقدر بیمزه است. خداوند به انسان توفیق دهد هم رزق معنوی و هم مادی او از رزق حلال و مربوط به خود آقا امام زمان (عجل الله
(۸۵)
تعالی فرجه الشریف) باشد.
باید توجه داشت درآمد و پولی که مربوط به آقا امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است، در صورتی که کسی استحقاق مصرف آن را پیدا کند همین حالات را در انسان ظاهر میسازد. بهترین نان در زمان غیبت نان منسوب و متعلق به آن حضرت است که اگر کسی استحقاق خوردن آن را داشته باشد به بهرههای مادی و معنوی آن میرسد و اگر چنین استحقاقی نداشته باشد و از آن استفاده کند واویلاست و روی خوش در زندگی خود و فرزندان خویش نمیبیند!
خداوند به انسان توفیق دهد در زمان غیبت رابطهای معنوی با مولایمان هرچند به دقیقهای و به صلواتی، یا قرائت آیهای یا نمازی باشد داشته باشیم. در بیست و چهار ساعت یک دقیقه بنشیند و به نیت نظر به صورت مبارک آن حضرت نگاه کند، درست است او نمیبیند اما آن حضرت که او را میبیند. در شبانهروز وجود چنین رابطهای لازم است تا به انس با آن حضرت بینجامد.
(۸۶)
(۸۷)