۱۳۹۵-۰۳-۲۶

حضور دلبران: فصل ششم: تألیفات و دانش‌نوشته‌های علمی

عرفان اسلامی و اخلاق عرفانی

دانش سلوک معنـوی

موضوع: این کتاب، جامع‌ترین نوشتاری است که عرفان عملی را در

(۳۴۰)

ضمن اصل‌هایی توضیح می‌دهد و آن را دانش و علم نموده است. برخی از این اصول عبارت است از: حفظ مرزهای تخصصی علوم با عرفان، داشتن قدرت تبدیل و جابه‌جایی، داشتن استعداد سلوک، حفظ وظیفه کاری و دوری از خودخواهی، سلوک؛ مسیری بدون بازگشت، سلوک؛ میدان عمل، صبوری و بردباری، باور به رؤیت شخصی خداوند، لزوم داشتن استادی کارآزموده، نفی کم‌ترین شک و شرط، حفظ نظم، انضباط و وقت‌شناسی، کتمان؛ اصل اولی در سلوک، دردمندی؛ اصل دوم سلوک، صلوات؛ اذن دخول سلوک، مداومت بر قرائت و مطالعه قرآن کریم، ذکر «لا اله الا اللّه»، یافت اسم «رب»، ریاضت، ارادی نمودن تمامی کردار و رفتار، قدرت استجماع، وفق نفس، تغذیه و خوراک و… .

معرفت محبوبی و سلوک محبی

موضوع: دو واژه «محب» و «محبوب» اهمیت بسیاری در عرفان اسلامی دارد. این کتاب بر آن است تا تفاوت‌های سالک محب و عارف محبوب را بیان دارد و چگونگی سیر سالک محب و ویژگی‌های محبوبان را به صورت کلی یادآور شود تا این دو اصطلاح که در عرفان به سبب ناآگاهی و راه نیافتن، به آن کم‌توجهی و بی‌مهری بسیار شده است جای‌گاه خود را تا حدودی باز نماید.

نوشتار یاد شده آداب هم‌نشینی و انس محبان با محبوبان را می‌گوید تا جان محب نقش محبوب را به خود گیرد و در این مسیر حرکت نماید و چیزهایی را مشاهده و به‌تدریج باور نماید تا وضوح حق برای او بیش‌تر ملموس گردد. در این مسیر باید همواره به نقطه نهایی که حق باشد توجه

(۳۴۱)

داشت و آن را با هیچ چیز معامله ننمود و دو دیگر آن‌که به چیزی تعلق خاطر و وابستگی نداشت و تمام تعلقات را از خود دور ساخت و خویش را از زنجیرهای اسارت رهانید.

فصل آخر نیز عهده‌دار تبیین یا خاطرنشانی برخی از مسایل است که طبیعت سلوک دانسته می‌شود و کسی که از آن بی‌بهره باشد در گامی غیر از طریق طبیعی سلوک گام زده و به انحراف رفته است.

فرهنگ عرفان

موضوع: فرهنگ حاضر پاره‌ای از اصطلاحات عرفانی است که با هدف دوری دانش بلند عرفان از آشفتگی و اعوجاج نگاشته شده و بر آن بوده تا معانی بلند و حقایق طولانی و مضامین رسای آن را هماهنگ با مبانی شیعی و به‌دور از کژی و کاستی‌هایی که گاه از موعظه و کلام و گاه از قلندری می‌رویدارایه دهد.

گفتارهای عرفانی

موضوع: کتاب حاضر دربردارنده پنج مصاحبه با موضوع عرفان است. این مصاحبه‌ها را گروه اخلاق و تربیت پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی دفتر تبلیغات قم، همایش چهره‌های درخشان، رادیو فرهنگ و روزنامه خراسان انجام داده‌اند. در مصاحبه رادیو فرهنگ از عرفان حضرات چهارده معصوم علیهم‌السلام ، پیشنیه عرفان اسلامی و تفاوت آن با دیگر عرفان‌ها، بررسی داده‌های عرفانی دعای عرفه و عشق در وادی خونین کربلا گفته شده است. و روزنامه خراسان اهمیت و جایگاه روز عرفه و اعمال آن و نیز محتوای بلند و عارفانه دعای عرفه را موضوع

(۳۴۲)

مصاحبه خود قرار داده است. همایش چهره‌های درخشان نیز در مصاحبه خود از چیستی عرفان و مؤلفه‌های عرفان واقعی و نیز از نزاع عقل و عشق و فقه و عرفان پرسیده است. شایان ذکر است این کنگره به نام عارف شهیر حضرت آیت‌اللّه سید علی آقا قاضی طباطبایی قدس‌سره برگزار شده بود که به این مناسبت، در خصوص آن بزرگوار نیز مطالبی طرح گردیده است.

در این کتاب، کاستی‌ها و آسیب‌های عرفان نظری و تأثیر آن بر عرفان عملی نیز به بحث گذاشته می‌شود.

قواعد هفت‌گانه سلوک الهی

موضوع: عرفان که به عنوان «عروس علوم» دانسته می‌شود یکی از رشته‌های تخصصی است که برای آن اصول و قواعد بسیاری است. این نوشتار برای کسانی به رشته نگارش درآمده است که می‌خواهند از نحوه سیر و سلوک الهی و وصول به معرفت حق تعالی آگاهی‌های چندی اما صائب و درست داشته باشند و بر لُب و مغزای عرفان اطلاع یابند. در این کتاب، هفت قاعده مهم سلوک توضیح داده می‌شود این قواعد، نخست از تفاوت میان عارفان محبوبی و سالکان محبّی می‌گوید. قاعده دوم از مبانی سلوک می‌باشد و این حقیقت را یادآور می‌گردد که انسان می‌تواند دارای سه موتور حرکتی باشد و این سلوک است که موتورهای قدرتمند معرفتی او را به حرکت وا می‌دارد. هم‌چنین این قاعده صعب بودن معرفت حق‌تعالی را بازگو می‌کند؛ چرا که خدایی که سالک تا پیش از سلوک با خود داشته خدایی مفهومی است و او در سلوک خود بر آن است تا به خدای

(۳۴۳)

مصداقی دست یابد اما در این مسیر با تازیانه‌هایی مواجه می‌شود که در قاعده سوم توضیح داده می‌شود. سالکی که قدرت تحمل این تازیانه را در خود پدید آورد و با قدم حق آن را طی نماید به معرفتی می‌رسد که جز «او» نمی‌بیند و دیگرگرایی مجازی از او برداشته می‌شود که چگونگی آن در قاعده چهارم آمده است. اما وی بدون «عشق» به «توحید» راه نمی‌یابد و عشق و پی‌آمدهای آن در قاعده پنجم می‌آید. قاعده ششم نیز تأکید بر «حلال درمانی» سالک دارد که هر حرکت و سلوکی بدون آن عقیم و نازاست. پایان این قواعد نیز می‌گوید سالک برای هر حرکتی به بصیرت نیاز دارد و عرفان نظری همواره بر عرفان عملی تقدم و پیشی دارد و لازم است با بصیرت حاصل از عرفان نظری گام برداشت که آن هم باید از پیری سینه‌چاک و کارآزموده فرا گرفته شود وگرنه ممکن است به پیرایه‌ها و انحرافات آلوده گردد.

سراب عرفان یا هبای منثور

موضوع: کتاب حاضر نقد نقبی است بر دیدگاه برخی از متکلمان که در برابر معرفت الهی و و عرفان سر خصم و نزاع دارند و به آنان که مشی عرفانی دارند حمله می‌برند. این کتاب، نخست تأکید می‌کند که باید معنای اصطلاحات عرفانی را به‌درستی دریافت و سپس از آن بحث نمود. برخی از این کلامیان حتی در شناخت معنای تعدد و غیریت مشکل دارند تا چه رسد به بحث‌های صعب و سختی هم‌چون وحدت حق حقیقت وجود. آنان شناسه و معرفتی که از خداوند ارایه می‌دهند تمام سلبی است و معنای اثباتی ندارد؛ در حالی که چنین معرفتی باید با گزاره‌های اثباتی بیان گردد.

(۳۴۴)

در هستی تنها یک وجود و یک ذات است که رخ می‌نماید و آن حق تعالی است و دیگر پدیده‌های هستی ظهور حق به شمار می‌روند که فعل پروردگار می‌باشند و آنان را ذات و استقلالی نیست. این پدیده‌ها که ظهورند نه آن که آفریننده‌ای برای آن‌ها نیست، دارای واقعیت می‌باشند و خیال نیست. واقعیت داشتن نیز منحصر در موجود بودن و ذات داشتن نیست، بلکه این ظهورات خلقی هستند که از وجودی واحد انشا شده‌اند بدون آن که وجودی بیابند. ذات مخصوص حق تعالی است و عالم فعل پروردگار و مخلوق به معنای ظهور است. ظهورهایی که عین آفریدگار نیستند، اما غیر به معنای دوگانگی و تعدد نیز نمی‌باشند. «غیر» را نیز نمی‌توان به معنای «خلاف» یا «تعدد» گرفت و این خبطی است که در برخی از کلامیان دیده می‌شود. آنان نه توانسته‌اند اصل وجود خدا را بر اساس مشی کلامی و روایی خود ثابت نمایند و نه توانسته‌اند بگویند خداوند چیست. این گروه در معرفی خداوند تنها از صفات سلبی بهره می‌برند که چیزی به دست نمی‌دهد تا در شناخت خداوند به استخدام گرفته شود و تنها می‌گویند خداوند عین آفریده نیست و غیر آن است و غیر را این گونه معنا کرده‌اند که او هر آن‌چه ما می‌فهمیم، می‌بینیم و می‌شنویم نیست و غیر از هر چیزی است که در ذهن ما و ملائکه و ذهن هر کسی که علم او به ما منتقل می‌شود هست اما نمی‌توانند به تبیین این معنا بپردازند و امری اثباتی از آن به دست دهند. در برابر، خدای عرفان ـ که عروس علوم است ـ این گونه معرفی می‌شود: «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ، اللَّهُ الصَّمَدُ، لَمْ یلِدْ وَلَمْ یولَدْ، وَلَمْ یکنْ لَهُ کفُوا أَحَدٌ»(۱). خدایی که با صفات سلبی شناخته نمی‌شود بلکه

  1. اخلاص / ۱ ـ ۴.

(۳۴۵)

اوصاف ایجابی دارد و صفات سلبی وی نیز به اوصافی ایجابی باز می‌گردد و سوره توحید شناسنامه این خداست. شناسه‌ای که دست‌کم ظرف سیطره را ثابت می‌نماید و تعرفی اثباتی از ذات و صفات حضرت حق دارد و صفات سلبی آن نیز به صفاتی اثباتی باز می‌گردد.

حکایت عشق

موضوع: «عشق» یکی از واژه‌هایی است که متأسفانه مسلمین گامی بلند برای درک و وصول به آن برنداشته‌اند. مفهومی که تبیین و شکوفایی آن می‌تواند جامعه انسانی را به سلامت دنیوی و سعادت اخروی برساند و به شکوفایی استعدادهای نهفته در درون آدمی بینجامد.

کتاب حاضر می‌خواهد از عشق بگوید. از عشق، از هستی و از دل. از عشقی که تمام رخ، چهره آدمی را نمایشگر است. آدمی با آمدن به دنیا و ناسوت است که عنوان بزرگی هم‌چون «دل» و «عشق» را به دست می‌آورد؛ ولی معلوم نیست بتواند از آن بهره کافی برد و ممکن است در میان خطرات به تباهی گراید. عشق حقیقتی معنوی است و شناخت حقایق معنوی چندان آسان نیست، چنان که حتی شناخت امور عادی نیز چندان آسان نمی‌باشد. این کتاب بر آن است تا ترسیم گویایی از چهره عشق و به‌ویژه عشق حق تعالی به بندگان و روش عشق‌ورزی بندگان داشته باشد تا بلکه افکار انحرافی که چهره خشن از دین ارایه می‌دهد را تصحیح نماید.

پندهای رفتاری

موضوع: موضوع علم اخلاق «نفس» آدمی است البته به اعتبار محتوای

(۳۴۶)

صفات و کردار ارادی که از آن سر می‌زند و به صفت حسن یا قبح متصف می‌شود. موضوع نوشتار حاضر پندهای اخلاقی است که به بهبود رفتار آدمی کمک می‌بخشد. اخلاقی که بر مسلک عرفان است که هم‌چون اخلاق کلامی اشک، آه و ناله برای آن موضوعیت ندارد و هم‌چون اخلاق فلسفی تعمق و تفکر را اصالت نمی‌دهد، بلکه بر عمل و ریاضت و آشنایی فرد به معانی غیبی تأکید دارد و این هدفی است که در پندهای معنوی این کتاب مورد التفات قرار گرفته است؛ اگرچه صفات شایسته اخلاق کلامی و فلسفی هم‌چون داشتن اشک، آه، سوز و درد و نیز تفکر را به میزان ضرورت و لزوم به پند سخن آورده است.

روشنای دنیاداری و دنیامداری

موضوع: شناخت ناسوت و دنیایی که آدمی در آن زندگی می‌کند هم از لحاظ کمیت و هم از لحاظ کیفیت بسیار مهم است. این نوشته جایگاه مهم دنیا و مغالطه‌های دنیاداری و دنیامداری را به روشنی و در طی روشناهایی چند بیان می‌دارد. در این کتاب از مشکلات ناسوتی و از زیبایی‌های آن گفته می‌شود؛ از عشق، از امید، از زندگی بهتر و پویا، از زندگی پایدار و لذت‌بخش، از سادگی زندگی، از تجملات زندگی، از خون‌هایی که در دنیا برای دنیا ریخته می‌شود و از پایداری عاشقان و از عاشق کشی معشوقان؛ از مکرهای ناسوتی، از حیله‌های دنیامداران، از درندگی دنیاخواهان و از لذت‌ها، هوس‌ها و آرامش‌طلبی بندگان. این کتاب حکایتی است از چند و چون سوزها، گدازها، مرگ‌ها، بیماری‌ها، غصه‌ها، فکرها، آسیب‌ها، دردها، محنت‌ها، مبارزه‌ها، شکست‌ها، مقاومت‌ها، بی‌باکی‌ها، ناآگاهی‌ها،

(۳۴۷)

درگیری‌ها، درنده‌خویی‌ها، مصلحت‌سنجی‌ها، سرگردانی‌ها، سرگرمی‌ها، سودطلبی‌ها، آزردگی‌ها، آزارها، فسادها و نیازهای ناسوتی آدمیان. این کتاب تلاش می‌نماید روشن نماید ملاک‌های دنیامداری چیست و تفاوت دنیامداری مذموم با دنیاداری نیکو در چیست.

گوهر بندگی و جوهر دارندگی

موضوع: موضوع نوشتار حاضر تبیین شیوه صحیح و درست بندگی و عبودیت حق تعالی است. این کتاب از حقیقت گوهر بندگی و راه و رسم دست‌یابی به آن، که جوهر دارندگی را نتیجه می‌دهد و از تفاوت بندگی و طمع‌ورزی می‌گوید و تفاوت مسیر بندگی با هوس‌مداری و دوری از عقل و بندگی را خاطرنشان می‌گردد و در این مسیر از بدعت‌های نفسانی و خلوت‌های شیطانی پرهیز می‌دهد.

هم‌چنین این نوشتار انکسار در عبودیت را از مؤلفه‌های مهم فرایند بندگی می‌داند و آسیب‌هایی چون خیره شدن طاعت‌مداران به طاعت و گرفتاری در دام سوداگری و افراط در اعمال عبادی، تفریط در ظاهرگرایی، افراط در باطن‌گرایی و نیز نهادینه شدن فرهنگ تک بعدی در ترویج ادعیه را هشدار می‌دهد.

بیان برخی از حکمت‌های عبادات و نیز تأکید بر لزوم قدرشناسی از فرصت زمانی ماه مبارک رمضان، اسرار شب قدر، آداب دعا و نیز اصول رؤیت غیب از دیگر مباحث این کتاب است.

گزاره‌های انسان‌شناسی

موضوع: کتاب حاضر مقدماتی را ارایه می‌دهد که انسان را به وی

(۳۴۸)

می‌شناساند. این کتاب از زندگی انسان و موقعیت وی و چگونگی منش و روش او برای استحقاق مقام خلافت خبر می‌دهد و درباره خلق و خوی آدمی و اراده و نهایت انسان و برخی از راز و رمزهای جسم و روح او سخن می‌گوید. البته در این بین، از آن‌چه که می‌تواند رهزن آدمی در رسیدن به این شایستگی عظیم باشد نیز یاد می‌شود. کتاب حاضر تبیین حرکت حبی انسان از نطفه تا مرگ، توان نفسی و عقلی آدمی و میزان اقتدار نفس او، رابطه ظاهر و باطن آدمی، حقیقت روح او، آثار وضعی افکار و کردار آدمی، چگونگی طبع هوس‌طلب و حیله‌های پیچیده نفس و سایه غریب غمی که بر انسان‌ها سنگینی می‌کند تا تجربه‌پذیری، امید، توکل و پیش‌بینی شکست و داشتن قدرت پذیرش شکست را دنبال می‌نماید و نیز لزوم پیرایه‌زدایی از دین و دوری از ستم‌گری و ظاهرگرایی حاکمان دینی را خاطرنشان می‌شود.