سایت شهید آوینی : نظرات عرفا، فلاسفه و فقها درباره موسیقی
نظرات عرفا، فلاسفه و فقها درباره موسیقی
|
آیتالله نکونام از اساتید حوزه علمیه قم میگوید: شاید نهی حضرات معصومین علیهمالسلام از موسیقی و آواز و صوت و صدا به این خاطر بوده که تمامی این امور در دست اهل دنیا و نیز قدرتهای کاذب بوده است.
|
|
آیت الله محمدرضا نکونام از استادان حوزه علمیه قم و صاحب تالیفات فراوانی در زمینه علوم مختلف اسلامی است. وی در دوران جوانی بیش از هشت سال موسیقی آموخته و در این زمینه صاحبنظر است و تالیفاتی نیز دارد.
موسیقی صدای طبیعت و آهنگ آشنای تمامی موجودات است
* در گفتگویی که قبلا با شما داشتیم، فرمودید موسیقی کار کردهاید و در این زمینه اطلاعات دقیقی دارید. در این زمینه بیشتر بگویید.
بله، بنده سالیان زیادی در محضر یکی از بزرگان موسیقی ایران استفادههای بسیار داشتهام. ایشان گذشته از مهارت در صوت و آواز و برخورداری از صدای خوش، صاحب بهترین اخلاق و برخورد انسانی و به صورت کامل وارسته و برای ما مربی شایستهای بود.
اما موسیقی صدای طبیعت و آهنگ آشنای تمامی موجودات است و همه اقوام و ملل در طول تاریخ انسانی به نوعی با آن آشنایی داشتهاند.
صوت، صدا، موسیقی و غنا همانند نطق و کلام، همیشه بیانگر احساس درونی انسان و هر حیوانی بوده و در زمانهای پیش به صورت طبیعی و سنتی مورد استفاده قرار میگرفته و بعدها به علمی مستقل تبدیل شده است و تا به امروز که از پیچیدهترین اقسام هنر به حساب میآید و به بخشهای مختلف و دستههای متعددی شکل یافته است و هر نوع آن حالات خاصی را تداعی میکند. موسیقی و ردیفهای ایرانی از قدیمیترین و اصیلترین نوع موسیقی در دنیاست و همیشه در این فن، اساتید ماهری وجود داشتهاند که هر یک، خود در ردیف بزرگان و پیشتازان این فن و صاحبان این هنر بودهاند و از خود نوآوریهایی را به یادگار گذاشتهاند.
موسیقی ایرانی، خود دارای ردیفها و دستگاههای متعدد و مختلفی است که تمامی آن به طور خلاصه از این قرار است: افشاری، دشتی، اصفهان، ابوعطا، همایون، شوشتری، شور، شور شیراز، پهلوی یا مثنوی، سهگاه، چارگاه، ماهور و راست پنجگاه؛ که هر یک نیز، خود دارای تقسیمها و اجزای متعددی؛ مانند: درآمد، زیر و بم و اوج و حضیض کلی و جزیی است که هر یک برای خود اسم خاصی دارد. هر یک از این مایهها دارای گوشههای فراوانی است که با خصوصیاتی، همان دستگاه را دنبال میکند و دستگاهها چون خیابانها و گوشهها چون کوچه پس کوچههاست.
نکته دیگر اینکه کمتر کسی پیدا میشود که مدعی نفرتداشتن از تمام مصادیق موسیقی باشد، مگر اینکه دارای ذوقی پوچ، شوقی دروغین و مزاجی خشک و جامد باشد هر انسان عاقلی به طور طبیعی از صوت، صدا، آهنگ و آواز لذت میبرد و آن را آشنای جان خود میداند؛ حالا چه این نوا از انسان باشد یا از دیگر اشیا، خود این مطلب، بیانگر حقیقت و عینیت خارجی موسیقی و مطلوبیت و صفای ذاتی آن است.
تفاوت بینش اسلامی با غیر اسلامی در موسیقی
در افکار و اندیشههای افراد غیر مسلمان، کمتر کسی وجود دارد که غنا و موسیقی را مذمت کند یا از آن پرهیز داشته باشد. غالب اقوام و ملل از آن تجلیل میکنند و دلبستگی خود را به آن اعلان داشتهاند و موسیقی و غنا را شاد کننده روح و مشوق و آرامش دهنده نفس و راحتی بخش دل میدانند. موسیقی و غنا اگر چه زبان احساس است، اما میتواند تا حدی و در مقاطعی منافات با اندیشه و تفکر انسانی داشته باشد و در مواردی موسیقی و غنا تخریبکننده اندیشه و تفکر انسان است اگر چه پارهای از آن نسبت به عواطف و احساسات آدمی یا عقل و اندیشه میتواند مفید یا مضر باشد و آثار مثبت یا منفی به همراه داشته باشد و بحث در این موضوع، تنها مربوط به افکار مسلمانان و لسان اهل دیانت نیست؛ هرچند در بعضی از جهات شرعی، مسایل و احکام خاصی مطرح میشود؛ چون دیگران در ابتدا با این امر آشنایی ندارند.
انسانهای متفاوت و اندیشمند، دانشمندان علمی و عرفانی و بزرگان دینی و فقهی، هرکدام در زمینه حکم و موضوع و آثار و احکام این فن هنری، مطالب زیادی گفتهاند و اندیشههای متفاوت و مختلفی را با خصوصیات افراطی و تفریطی مورد نظر داشتهاند که هر یک، دارای ابعاد مختلف شدت و ضعف و اصلاح و تخریب است.
عارف و فیلسوف قائل به حرمت کلی موسیقی نیست
مثلاً عارف و فیلسوف قائل به حرمت کلی موسیقی و غنا نیست و خودشان را با توجیه و تاویل روحی و عرفانی آرام میکنند. آنها خودشان را درگیر لسان دلیل و حکم نمیکنند و با بیانات عقلی که لسان عقل و احساس است، خود را قانع میکنند و خودشان را از هرگونه ابهام و عصیانی دور میدارند و لسان احساس و عقل را حاکم بر تمام دلایل غیر محکم نقلی میدانند و در استفاده از موسیقی دریغ ندارند و همیشه خودشان را آشنای با این زبان و آن را مشوّق ذوق و سبب حال خوش خود میشناسند و دلایل نقلی را ضعیف و مبهم میدانند و یا آن را توجیه میکنند.
آنها بیان عقل و احساس را بیان حقیقت میدانند و از آن رویگردان نیستند و تنها از عوارض شوم و مفاسد زیانبار جانبی موسیقی و غنا دوری میکنند و به آن نزدیک نمیشوند.
اما فقیه متشرّع جای هیچ شبهه و توهمی را برای حرمت آن باقی نمیگذارد و یکجا مهر بطلان بر آن میگذارد. فقیه تابع ظاهر دلیل است و استحسانات عقلی را دور میریزد و دلیل نقل و شهرت و اجماع را قبول دارد.
البته، موسیقی و غنا، واقعیتی وجودی است که هر قشری از اقشار با آن به شکلی برخورد میکنند و در مقام بیان، مورد احترام یا جسارت زیادی واقع شده است.
نقطه اتفاق عارف، فیلسوف و فقیه در مساله موسیقی
بعضی آن را «زندیق پرور» و بعضی آن را «مونس شبهای تنهایی اهل دل» دانستهاند. اما چیزی که مورد اتفاق همگان از جمله: عارف، فقیه و حکیم است و جزء مسلمّات آنان به شمار میرود این است که هرگونه فحشا و زشتی را باید از موسیقی دور داشت و نباید آن را آلوده با فساد و تباهی کرد.
پس آهنگ و صوتی که فحشا به دنبال دارد یا همراه فساد و عصیان و تباهی است قابل تحسین و احترام عارفان و فیلسوفان و فقیهان نیست؛ اگر چه فقیه، نفس آهنگ، صوت، موسیقی و غنا را در بسیاری از موارد، نفس فحشا و زشتی میداند.
دیدگاه قرآن و روایات در مورد موسیقی
اگر بخواهیم موسیقی را از منظر قرآن و روایات مورد بررسی قرار دهیم، در قرآن و احادیث در مورد موسیقی چه دیدگاهی بیان شده است؟
قرآن درباره موسیقی و غنا بیان صریحی نفرموده است؛ هر چند به لسان معصومین علیهمالسلام میتوان از قرآن کریم برای حرمت آن، بیانی اجمالی نسبت به جهات یا اموری از مسایل جانبی آن به دست آورد و همین مقدار به تنهایی برای دیگر مصادیق و خصوصیتهای آن کافی نیست.
در روایات، دیدگاههای مختلفی درباره صوت و غنا دیده میشود که گاهی از آیات قرآن کریم نیز در آن اقتباس شده است که باید در اینباره به طور دقیق و روشن جست و جو و کوشش کرد و حدود حلیت یا حرمت آن را بیان کرد.
روایت معتبری برای بیان مفهوم غنا و حرمت آن و موسیقی که دور است از مفاسد جانبی نداریم که حرمت کلی آن را ثابت کند اگر چه نمیتوان به راحتی از آنها دست برداشت؛ به خصوص که برداشت حرمت غنا و موسیقی مورد وثوق بسیاری از فقیهان اسلام است.
در روایات ما موارد تحسین و ارزشی بودن صوت و صدا خیلی دیده میشود و این مساله بیانگر این حقیقت است که روایات ما به کلی آن را ترک نکرده و در اینباره تعبّد را نیز ملاک قرار نداده است.
اگر چه شناخت مصادیق حرمت و موارد تحسین آن آسان نیست و علمای دین و فقهای بزرگوار در این مساله بیانات مختلفی دارند که امکان سازش در بسیاری از موارد آن ممکن نیست، اما باید در چینشی منطقی و بحثی عینی و واقعی، ملاکات عقلی را همراه دلایل متفاوت شرعی بررسی کرد و به طور مشخص و گویا نسبت به آن نظر داد که این موضوع ، مقام ویژهای را طلب میکند.
لذا در تعریف موسیقی و موضوع صوت و غنا، خصوصیات، مسایل و مصادیق و همچنین استدلال و احکام آن، اختلاف نظر زیادی وجود دارد. به صورت غالب، بعضی با بیاطلاعی کامل از موضوع یا عدم شناخت نسبت به احکام و دلایل آن، قائل به اباحه و تحسین عقلی یا حرمت و نفرت آن هستند و هیچ کدام، خصوصیات موضوع و حکم را به خوبی مورد توجه قرار نمیدهند و خُلق و خوی شخصی و سبک و مشرب خود را بر دلیل حاکم میدانند.
در طول تاریخ از موسیقی استفاده نادرست شده است
چرا در برخی روایات به شدت از موسیقی نهی شده است؟
شاید نهی حضرات معصومین علیهمالسلام از موسیقی و آواز و صوت و صدا به این خاطر بوده که تمامی این امور در دست اهل دنیا و نیز قدرتهای کاذب بوده است و آنان از این امور همیشه استفادههای نادرست میکردهاند و این صوت آسمانی و نوای ملکوتی، همیشه لجنمال هوسها و دستآویز شهوتپرستان گناهکار و مروّج احساسات فاسد بیحرمتان فاسق شده است.
غنا و موسیقی در طول تاریخ در اختیار فاسقان و محرک اصلی انحراف و بیعفتی بوده و هر جا فسادی برپاست، موسیقی و آواز هم آنجاست و این دو، از همراهی با هرچه که موجب تحریک شود و انگیزه گناه است، خودداری ندارد و خود این مساله، مناطی برای شناخت حرمت شرعی و عدم تحسین عقلی موسیقی و صوت و صدای موجود است؛ اگر چه این حرمت به واسطه همسایگان آلوده و فاسد این ریحانه طبیعت باشد و معلوم است که اسلام، هرگز به غفلت و تباهی انسان رضایت نمیدهد؛ هرچند که اسلام از صوت و صدای حلال در مواقع لازم و بدون فساد، رویگردان نیست لذا هر جا بزم و شرابی برپاست، غنا و موسیقی، هم هست و اسلام، هیچگاه به این امور رخصت نمیدهد و به عوامل غفلت و بیخودی دامن نمیزند؛ چون انسان را در سایه عقل و اندیشه سیر میدهد و مرّوج احساس بیمورد و کاذب و بیخودی نمیشود، بلکه انسان را به احساس سالم و فکر و عبادت صحیح تشویق میکند.
پس عینیت فساد موسیقی و غنا با همجواران آن در طول تاریخ جای هیچ گونه شبهه و توهمی را در مورد حرمت آن باقی نمیگذارد و همه بحثهای ذهنی را از آن دور میکند.
این امر، بیانگر این حقیقت است که موسیقی و غنا، همیشه عاملی اصلی برای فساد و انگیزهای دایمی برای احساس نیاز به فحشا و محرک اصلی شهوت و بیخودی بوده پس اگر معصیت و تباهی، غفلت از صدا و نوای موسیقی و غنا دور شود و این امور موجب نشاط، الفت، توجه، فکر، شور، سرور، حضور، قرب و معرفت شود، دیگر مصادیق صوت و صدا و آواز و غنای حرام را ندارد و زمینه مساعدی را برای رقم زدن طرحی جدید فراهم میکند.
البته جای تاسف است که هنوز بشر نتوانسته به طور اساسی، سالم و قانونمند از این کیمیای هستی بهره ببرد.
جایگاه موسیقی در دنیای امروز
امروزه موسیقی در سراسر زندگی و تمام شوون خصوصی و اجتماعی انسان وارد شده به طوری که دوری از آن کاری مشکل است و برای رهایی از آن یا سالمسازی آن باید اندیشه تازهای را دنبال کرد. متاسفانه تمام اقسام موسیقی و غنا در دنیای امروز، عامل اساسی هر فساد و تباهی است. فرهنگ جهان استکباری و عوامل مخرب افکار انسانی، از ابتدا تا امروز، همیشه به وسیله موسیقی مطامع و مقاصد زشت خود را توجیه میکند و فساد و فحشا را به جوامع انسانی تزریق میکند و گذشته از آنکه مردم را از تفکر و اندیشه دور میکنند، مردم را درگیر حیرت و بیخودی میکنند و همین مساله هدف اصلی استعمار و بیدینی است.
بنابراین، امروزه، مثل زمانهای گذشته، غنا و موسیقی و آلات آن چاشنی و نمک هر گونه فحشا و گناه و فساد و تباهی شده است و به طور کلی باید از هر نوع آلودگی آن به دور ماند و از آنها پرهیز کرد.
امیدوارم بشر در سایه احکام حقیقی اسلام و توسعه حکومت دینی از موسیقی بهرهمند شود.
منبع:
http://www.aviny.com/article/maghale/92/9/mosighi_nekunam.aspx
|
۱۳۹۸-۱۰-۳۰