همراهی حضرت موسی و خضر علیهماالسلام
ماجرای حضرت موسی و خضر علیهماالسلام که در سورهٔ کهف آمده،بهترین گواه درستی این حقیقت است که در اینجا تنها به اشاره و تحت سه فراز از آن یاد میشود:
نخست. با اینکه حضرت موسی علیهالسلام ، خود از پیامبران صاحب عزم بنیاسراییل و دارای ید بیضاست، هیچگاه خود را از مربی الهی بینیاز نمیداند و از این رو، هنگامی که از سوی خداوند دستور یافت نزد کسی رود که او را از دانشهایی که موسی از آن بیبهره است بیاموزد، از جان و دل پذیرفت و با اشتیاق هرچه بیشتر، به دنبال نشانیهایی که حق تعالی به او داده بود به راه افتاد تا جایی که رو به همراه خود میگوید: «لا أَبْرَحُ حَتّی أَبْلُغَ مَجْمَعَ الْبَحْرَینِ أَو أَمْضِی حُقبا؛(۱) دست از طلب بر ندارم تا به «مجمع البحرین» برسم؛ هرچند قرنها عمر در طلب بگذرانم».
دوم. حق تعالی، معلم الهی موسی علیهالسلام را چنین معرفی میکند: «فَوَجَدا
۱ـ کهف / ۶۰.
(۱۳)
عَبْدا مِنْ عِبادِنا آتَیناهُ رَحْمَةً مِنْ عِنْدِنا وَ عَلَّمناهُ مِنْ لَدُنّا عِلْما(۱)؛ در آنجا بندهای از بندگان ما را یافتند که به وی از نزد خود رحمت و دانشی داده بودیم».
آیهٔ شریفه، به دو ویژگی مهم معلم الهی اشاره دارد: یکی بندگی او که همان مقام فنا و بقای حقانی است، و دو دیگر این که حضرت خضر، عالمی ربانی است که علوم او لدنی میباشد؛ نه از پیش خود یا دیگری چیزی دارد و نه علم او مانند اختراعات و بدعتهای نفسانی است و نه از مقولهٔ پیرایهها و بیراهههای شیطانی میباشد؛ چنانکه حضرت موسی بن جعفر علیهالسلام فرمودهاند: «وَ لا عِلْمَ إلاّ مِنْ عالِمَ ربّانی(۲)؛ علوم الهی جز از عالم ربانی به دست نمیآید».
سوم. از بیان حضرت موسی علیهالسلام که به مربی الهی خود؛ حضرت خضر علیهالسلام میفرماید: «قالَ موسی: هَلْ أَتَّبِعُک عَلی أَنْ تُعَلِّمَنِ ممّا عُلِّمْتَ رُشْدا(۳)؛ موسی به او گفت: آیا اگر من از شما پیروی نمایم و خدمت شماکنم، از علم لدنی خود برای رشد و شکوفاییام به من خواهید آموخت؟» و نیز از این بیان که میفرماید: «قالَ سَتَجِدنی إنْ شاءَ اللّه صابرا، وَلا أَعصی لَک أَمْرا(۴)؛ موسی گفت: بهخواست خدا مرا بردبار خواهی یافت و هرگز در هیچ کاری با تو سر ناسازگاری نخواهم داشت»، استفاده میشود که مخالفت نکردن، پیروی و همراهی با عالم ربانی از مهمترین شرطها و لوازم سلوک است و از این که
۱ـ کهف / ۶۵.
۲ـ تحفالعقول، ص۳۸۷.
۳ـ کهف / ۶۶.
۴ـ کهف / ۶۹.
(۱۴)
جناب خضر علیهالسلام خطاب به موسی میفرماید: «قالَ فَأِنِ اتَّبَعْتَنی فلا تسأَلنی عَنْ شَیء حتّی أُحْدِثَ لَک مِنْهُ ذِکرا(۱)؛ پس اگر پیرو من شدی، از هر کاری که انجام میدهم پرسش مکن تا هنگامی که من، خود تو را از راز آن آگاه سازم»، به دست میآید که اطاعت و پیروی از عالم ربانی و معلم الهی و همچنین صبر و استقامت سالک، مطابق حکمت و مصلحت والای الهی است که روندهٔ راه حق، از آن ناگزیر است؛ زیرا اولیای الهی، فانی در حق و دارای مقام بندگی هستند و کارهای آنان هیچگاه بدون اذن الهی صورت نمیپذیرد.