آخرین حضور
محضر استاد یاد شده آخرین حضورم در نزد استاد بود و بعد از فقدان این مسلمان مجتهد و مؤمن راه یافته، دیگر حضور درس و بحث کسی را توفیق نیافتم و دل در پی آن ندادم و تنها دل در گرو خلوت، تنهایی، بحث و تدریس نهادم و خود را سرگرم سودای دل خویش ساختم. سودایی از سیر و حرکتم در جهت تحصیل و حضور این استاد و تمام اساتیدی که در خلاصهترین بیان
(۲۱۳)
و اجمالیترین عبارات به طور باز و بسته عنوان شد، درک و وصول و محضر و حضوری را که لحظهای از خود دور نداشتم و با تمامی توان و امداد و عنایات حضرت حق این امر خطیر را تا برههای از عمر خویش طی نمودم که در این خلاصه به بسیاری از آنها اشاره نمودم و دستهای از آنان را به بهانهٔ کوتاهی کلام نادیده انگاشته و به همین مقدار اکتفا نمودم.
(۲۱۴)
(۲۱۵)
(۲۱۶)
(۲۱۷)