مجتهدی معتقد به ولایت
محضر مجتهد وارستهای را درک کردم که صاحب استعداد و دقت و کوشش فراوانی بود و حافظهٔ خوبی داشت. عقاید دینی وی بهخوبی از عشق او به اولیای معصومین علیهمالسلام حکایت میکرد.
استعداد، حافظه، دقت و پرکاری ایشان عامل موفقیت وی بود و اجتماع این امور، همراه سلامت نفس و عقیده او را موفق ساخته بود. درس وی از موقعیت بالایی برخوردار و بیان ایشان خوب بود. در تقریر مطالب و کلمات دیگران بهخوبی دقت مینمود و از عهدهٔ بیان آن بر میآمد و کمتر موردی را بیمحابا و یا نارسا رها میساخت.
با تمام این اوصاف، از نوآوری و خلاقیت تازه و بسیار بهدور بود و بیشتر از آن که از خود بگوید از دیگران بیان میکرد و این خود حد واقعی آن جناب است.
روزی از من پرسید: فرق من با فلانی چیست؟ گفتم: این است که شما از دیگران میگویید و ایشان از خود. آن جناب کمتر به دیگران میپرداخت و ایشان کمتر توان پرداختن به اندیشههای خود را داشت.
مدّت زیادی از محضر ایشان بهره گرفتم و مهرش را در دل داشتم؛ هرچند در حال حیات وی بحث او را ترک کردم، مورد احترامم بود و از او بهخوبی یاد میکردم؛ اگرچه افراد محدودی را از ایشان برتر میدانستم.
(۲۰۴)
ایشان گذشته از فضایل علمی و اعتقادی، از صفات اخلاقی مردمی و زهدورزی خوبی برخوردار بود و با آن که از زیرکی خاصی بهره داشت، مجاملهٔ فراوانی به خود راه میداد و با آن که از صفات شجاعت، ابراز آزاد عقیده و آزادمنشی برخوردار بود، در سطوحی، از درگیری با دیگران پرهیز داشت.
البته، ضعف توان علمی حوزه در قشر جوان، موقعیت بسیار خوبی را برای یکهتازی ایشان در طیفی وسیع ایجاد میکرد. مطالب بلند حضرات علمی گذشته را با بیانی بسیار شیوا و مرتّب تحلیل و نقد مینمود؛ اگرچه دستمایهٔ نقد وی نیز از همان صاحبان علمی بود، نوع بیانش جذّابیت خاصی را مطرح مینمود که طرفداران فراوانی را همراه داشت.
با آن که چند سالی از ایشان استفاده نمودم، موقعیت محسنات یاد شده از ایشان چندان مورد لزوم و حاجتم نبود و این خود علت دوریم از ایشان شد.