فقیهی وارسته و انسانی شایسته
مدتی محدود حضور فقیهی کامل و انسانی شایسته و وارسته و زیرکی فهیم را در دیاری دوردست درک نمودم که برایم از فرصتهای مغتنم و پربار بود.
این فقیه بذلهگو، زیرک و فهیم از صفا، درایت و دقتی برخوردار بود که کمتر فقیهی را در چنین موقعیتی یافتم.
با آن که از حوزهها دور افتاده بود و به فرمایش خود مرجع استخارات بود، عمر پرباری را در مبانی دیانت و فقاهت طی نموده و افتادگی و تواضع ایشان را کمتر فردی دارا بود.
در مدت محدودی که خلوتش را درک کردم از انس و دقّت و زیرکی وی مسرور و صافی میگردیدم که هر لحظهٔ آن سالی را اثر میبخشید و هر نگاهش راهی را طی مینمود. این مؤمن دل قوی از زیرکی خاصی برخوردار بود. برخورد وی با افراد متفاوت بود و هر کس را بهطوری و هر فرد را بهنوعی دیدار مینمود. هرگز مطالب خویش را هدر نمیداد و از خلوت با اهل معنا دریغ نداشت و در خلوت دیگر کلفت و قید را از خود دور میداشت و یک دنیا الفت و صفا بود و بی هر پیرایه و تقیهای حقایق را مطرح میساخت.
عقل و درایت را همراه علم و فقاهت و مردمداری در خود تحقق بخشیده بود و عقل ایشان پررونق و در خور همگان و خلوت وی بر اهل معنا مغتنم بود.
اهل معنا و صاحب فتوت و مرد شجاعت بود. زیر بار زور و فریب و سادهانگاری نمیرفت و هر نوع زرنگی و دوز و کلک را بهخوبی میشناخت
(۲۰۲)
و خنثی مینمود.