واصلی سالم
سالیانی چند توفیق حضور در محضر واصل سالمی را یافتم که در تمام جهات کمال، بهرهای مناسب برده بود.
(۱۷۸)
در طی مبادی و تحصیل غایات از ظواهر علمی، نقلی و عقلی تا شرعی و معنوی موفق بود و با استعداد سرشار و زحمت فراوان و سالیان دراز و تحت تربیت پدر واصل خویش توانسته بود خود را از تمامی گردابهای بلا برهاند و شور و شر سلوک را با صبر و بردباری طی نماید و دلی آرام و روحی سالم داشته باشد. دقت، تأمل، صبر و تخلق به معانی علمی و معنوی او را به چنان آرامشی رسانیده بود که کمتر از آن دم میزد. کتمان و پنهانکاری وی بسیار قابل تقدیر بود و کمتر کسی میتوانست در جهت خاصی از او حرفی بشنود و در امور معنوی از او کلامی به در آورد.
مبانی شریعت را به قوت دنبال میکرد و در سلوک، خود را فارغ میدید و کوشش و تلاش را رها ساخته بود و تنها دل در گرو دوست داشت. مشکلات قهری چنین صفاتی را از جانب دوست میدانست و به آنها روی خوش مینمود و چندان قهر و غلبهای از خود نشان نمیداد.
با آن که رنگ غیر ظاهر به خود نمیداد، بیبهره از باطن نبود و اندکی از آنچه احتمال میرفت بسیار مینمود و از حال و روی خوشی برخوردار بود که حالش در پنهان و رویش در عنوان بود. من از سلامت نفس ایشان و مواهب علمی و معنوی ایشان بهرههای بسیار خوبی بردم و هیچ گاه خود را از ایشان دور نمیدیدم؛ اگرچه بسیاری از مواقع در حضورش نبودم.
با آن که تمام مواهب صوری زندگی را به ظاهر داشت، دل خود را به غم گره زده بود و مشکل ایشان گشایشی را به دنبال نداشت و گویی که زندگی ندارد یا آن که زندگی وی روح مادی ندارد و جز در حالات باطنی وی رونق و حیاتی مشاهده نمیشد که شاید همین وضعیت با تمکن از کمال وی
(۱۷۹)
بیارتباط نمیبود و خود زمینه را برای انصراف ایجاد میکرد و توفیق قهری برای میل به باطن در ایشان ایجاد میساخت.