دقیقی پرتلاش
محضر عالم دقیقی را یافتم که بهجای آن که مو را از ماست بکشد، مو را از مو میکشید و در دقت و فراست فرد عجیبی بود. ایشان فردی بود که با قوت ذهن و دقت توجه، ضمیر افراد را میخواند و براحتی از پیچ و خم دلها عبور میکرد و از درون آنها باخبر میگشت.
چنان مطلب را عنوان مینمود و دنبال میکرد که گویی حرف به حرف و جمله به جمله میبُرد و میدوزد و پرداخت میکند.
(۱۷۷)
در تصور مطالب بهقدری دقت به خرج میداد که صاحب حرف را هم خسته میکرد و در حرف خود به تجدید نظر وا میداشت.
دقتش برای من بسیار مطلوب و حضورش توجه آفرین بود و برایم بهرههای فراوانی داشت.
مشکلی که ایشان داشت اعوجاجی بود که گه گاه از خود ظاهر میساخت و در خواندن ضمایر افراد زیاده روی به خرج میداد و آثار عملی هم بر یافتههای خود مترتب میساخت که هیچ محمل و توجیه درستی برای آن متصور نبود و این امور او را گرفتار مشکلاتی ساخته بود. کردهٔ وی تضییع حقوق دیگران را به دنبال داشت و او را به آثار وضعی آن مبتلا میساخت و ارتباط با ایشان را بر من مشکل مینمود و در نهایت نیز رابطهٔ من با وی پیش از مرگ او قطع شد؛ زیرا گذشته از آن که دیگر برایم سودی نداشت، آثار وضعی ناموزونی را به دنبال میآورد.
با آن که مردی زحمت کشیده، پر استعداد و خوش حافظه بود و از دقت نظر بالایی برخوردار بود. از عوارض کردار وی این بود که زندگی رضایتبخشی نداشت و خود را از موقعیت خویش راضی نمیدید و با نوعی سوء ظن که نتیجهٔ عملی همان تفکرش بود به سر میبرد و راحتی را از خود سلب نموده بود.