۱۳۹۵-۰۳-۱۲

حضور حاضر و غایب: فصل پنجم: زمان تفصیل و تحقیق صورت‌ها

 

زرنگی زیرک‌نما

به خدمت عالمی رسیدم که زیرکی وی حکایت از زرنگی می‌کرد و با آن که از باطن و سلوک بی‌بهره نبود، کسوت ظاهری او از سلوک و باطن وی بیش‌تر می‌نمود.

با آن که استفاده‌های رسمی از ایشان بردم، هیچ‌گاه امور معنوی وی در من مؤثر نمی‌افتاد و باورم این بود که باطن او خود پیروی از ظاهر می‌کند و داعیهٔ سلوک وی بیش‌تر به کسوت شبیه می‌باشد.

تنها امری که در ایشان به‌خوبی استوار بود، حمایت وی از ولایت و ارادت او به امور ولایی بود و این امر خود می‌تواند نقطهٔ گویایی در این شخصیت بوده باشد. استفادهٔ من از این عالم بزرگ بیش‌تر در زمینه‌های

(۱۶۰)

رسمی و صوری بود و به جهات معنوی وی چندان دل‌بستگی نداشتم و تا پایان هم نظرم نسبت به ایشان ثابت ماند.

سادگی و خلوص حقیقتی است که کم‌تر کسی می‌تواند داشته باشد و صفا و خلوص، دور از زرنگی و پیرایه‌گرایی است؛ زرنگ‌بازی و پیرایه‌گرایی آدمی را از حقیقت دور ساخته و سلوک و سیر معنوی هرگز با این‌گونه امور همراهی و سازش ندارد؛ به قول معروف: کوزه‌گر در میان کوزه شکسته آب می‌خورد و این خود حقیقتی است که می‌توان آن را به طور مقتضی و نسبی درست دانست. به‌طور معمول کسانی که عناوین معنوی را شغل خود قرار می‌دهند و کسوت‌های معنوی را بر دوش می‌گیرند، نمی‌توانند چندان در سیر و سلوک معنوی موفق باشند و کم‌تر می‌توانند قله‌های بلند صفا و خلوص را در نوردیده و ظاهر کاری و بازاریابی آن‌ها را مشغول می‌دارد؛ مگر کسانی که به طور طبیعی و عادی مورد توجّه قرار گیرند و تا حدی قابل کتمان نباشد که دیگر امری قهری است و به نوعی آشکار می‌گردد.