عالمی مقدس و بیعنوان
چند سالی توفیق درک محضر عالمی را یافتم که از وارستگی خاصی برخوردار بود و با آن که برای مقدسبازیهای مرسوم همیشه طنز و حکایت سر میداد، بحق مقدس بود و هرگز مشکلی در حریم خود راه نمیداد و ظاهر، او را گرفتار نمیساخت.
مردی زحمتکش بود و پشتکار فراوانی داشت. ریاضت و عبادت، مقدار مناسبی از عمرش را به خود مشغول ساخته و گویی تمام وقتش در گروی علم و عبادت بود. البته وی عبادت را پنهان میساخت و از آن نمودی عنوان نمینمود.
(۱۵۹)
این مرد در زهد، تقوا، ریاضت، عبادت، پاکی و قدس به مرتبهای رسیده بود که هرگز در دلش خطور باطلی را دنبال نمینمود و همهٔ این معانی را بدون عنوان دنبال کرده بود و بیآن که از اخلاق و عرفان یا سیر و سلوک رسمی برخوردار باشد خود را با این معانی همراه ساخته بود.
در مقابل، افرادی بودند که این عناوین را یدک میکشیدند، ولی هرگز رنگ و روی معانی و سیر و سلوک را نداشتند و از حقیقت، تنها نام آن و از سلوک، صرف عنوان را یدک میکشیدند.
ایشان محضری مؤثر داشت و از این حضور استفادههای بسیاری بردم. با سادگی، خوبیها را لابهلای درس بیعنوان بیان مینمود و از خود تازگیهایی ظاهر میساخت. روحش شاد.