درس آزادی
معلمی داشتم که در حرفه و فن مهارت داشت و کارهایی انجام میداد که آن روزها بسیار عجیب بود و رژیم طاغوت نیز مانع و مزاحم فعالیتهای وی میشد. ایشان از طرف رژیم طاغوت بازداشت شد که با وساطت برخی از معلمان آزاد گشت. این مرد آزاده، نخستین کسی بود که چهرهٔ پلید رژیم پهلوی را برای من آشکار نمود و محدودیت اندیشمندان را بازگو کرد. در آن روز، فقدان آزادی برای اندیشمندان و آزادمردان را به چشم خویش دیدم، و بهصراحت یافتم که کسی در این دیار، حق ابتکار و فعالیت تولید و یافتن
(۳۲)
تازهها را ندارد و تنها باید بهطور مرسوم گام برداشت.
ایشان، اولین آزادهای بود که کردار وی به من در سنین نونهالی درس آزادی داد و در جهت کمال این درس، محرومیت را برای خود برگزید و من محرومیت او را از فعالیتهای ابتکاری وی مشاهده کردم. ایشان را بهجای تعلیم درس حرفه و فن، معلم ورزش نمودند و او را به بازی و کاری ناخواسته مشغول ساختند؛ زیرا از فکر و اندیشهٔ بلند او در هراس بودند.