۱۳۹۵-۰۳-۱۲

حضور حاضر و غایب: فصل ششم: استادان صاحب کتاب

 

یکه ‏تاز عرفان

(۲۲۲)

 

ایشان از نوابغ عرفانی است. وی با آن که در ولایت خاصه مشکلات فراوانی دارد، نسبت به ولایت عامه از مقتدرترین افراد صاحب کتاب می‌باشد. ایشان را می‌توان نقطهٔ عطفی در عرفان نظری دانست و موضوعی برای بسیاری از زمینه‌های عرفان قرار داد.

با آن که می‌توان به بسیاری از گفته‌ها و یافته‌های وی خرده گرفت، از توانمندی‌های بسیاری برخوردار است و همه در عرفان نظری نیازمند نوشته‌های ایشان می‌باشند.

به طور کلی، همهٔ نوشته‌های ایشان؛ از جمله دو کتاب وی که اصول کلی عرفان نظری اوست سودمند می‌باشد؛ این در حالی است که یکی از آن دو کتاب، اصل الاصول گفتار ایشان می‌باشد.

مقداری از عمرم صرف تحصیل، تحقیق و تدریس نوشته‌های ایشان گردیده است. با آن که عظمت فراوانی برای ایشان قایل هستم و کسی را در این سلک همردیف ایشان نمی‌دانم، نقدها و خرده‌های فراوانی بر ایشان دارم و با آن که ایشان را شیعه نمی‌دانم، محبّ به اهل ولایت و اولیای معصومین علیهم‌السلام که همان ولایت خاصه است می‌دانم.