خلاصه ای گویا و خموش
کلمه کلمهای که نگاشته شد، خلاصهای گویا و خموش در این زمینه بود که در حال استتار زبان، گویایی خود را دارد و با آن که بیان صوری آن، صورتی از دوران جوانیام میباشد، سراسر تحرّک، تلاش، توفیق و چینشهای گوناگونی میباشد که کمتر مشابهی این چنین دیده یا شنیدهام.
سیری طبیعی و حرکتی الهی بوده است که آن را دست قضا و دید قدر در یکدیگر و بیتوجه به ارادهٔ من دنبال مینموده است.
(۲۴۳)
خلاصه این بود؛ خلاصهای از صورت کودکی تا جوانیام، امور پنهانی و ایام جوانیام تا امروز که ماجرای تفصیلی آن بماند که در پی گشایش آن نمیباشم؛ مگر آن که فرصتش برسد، ان شاء اللّه.