فقر و فنا
نوع زندگی و امور ظاهری خانوادگی و محیط اجتماعی و ساختار باطنی و خلق وخوی انسان اثری بس گویا و عمیق در ساختار ویژگیهای انسان دارد.
افرادی که در عافیت و رفاه یا اسراف و تجملگرایی رشد میکنند، افکار و اندیشهای دارند که با مردم عادی یا کسانی که با سختی و فقر و تهیدستی زندگی را سپری میکنند متفاوت میباشد.
البته، همانطور که عافیتمداری اثرات سوئی در افراد بهجا میگذارد، فقر و
(۲۳۷)
نداری نیز میتواند اثرات سوء خود را داشته باشد، ولی در هر صورت، محدودیتهای زندگی و فقر مادی در صورت بقای سلامت، در توانمندیهای آدمی نقش اساسی دارد؛ اگرچه حد متوسط در این امور برای افراد معمولی از محسنات خوبی برخوردار است، اینگونه افراد نمیتوانند دارای استقامتهای غیر عادی و توانمندیهای بالایی باشند.
بر این اساس، بدترین نوع زندگی، اسراف و عافیتطلبی است و زندگی نوع متوسط مردم نیز اگرچه خوب است، برای افراد عادی مناسب است و فقر و تنگدستی برای افراد عادی ممکن است زیانبار باشد، ولی برای افراد مؤمن و قوی دل اثرات فراوانی را همراه دارد و او را برای شناخت مردمان ضعیف و اقتدار سلوک و وصول به عرفان و فقر و فنا آماده میسازد. حضرات انبیا و اولیای الهی و مردان شایسته، تمامی در این طایفه و از این قبیل افراد بودهاند که با محرومیتهای صوری، آمادگی سلوک باطنی را به دست آوردهاند.