جامعه و مردم
یکی از توفیقات الهی که از طفولیت نصیبم شده، اهمیت به جامعه و مردم بوده است و از ابتدا درون آنها رشد یافتم و در میان آنها به تحصیل پرداختم و با طوایف و انواع گوناگون آن سر و کار داشتم و جامعه و مردم را برای خود کادری تحقیقاتی به حساب میآوردم.
با بیان ظرایف و خصوصیاتی که بعضی از اساتیدم در زمینهٔ علم اجتماع و مردمشناسی برایم داشتند، انواع گوناگون مردم؛ اعم از خوب و بد را به طور ملموس دنبال نمودم و آنان را از نزدیک و مباشری مورد بررسی و
(۲۳۶)
تحلیل عمومی قرار دادم؛ بهطوری که خود را از هیچ نوع انسانی بیگانه نمیبینم و دل در گروی تمامی آنها دارم. این نوع اندیشهٔ عملی و این نوع برخورد ملموس و تجربی برایم سودمندیهای فراوانی را به دنبال داشته بهطوری که بسیاری از تحقیقات روانی و اجتماعی را برایم هموار ساخته است. ان شاء اللّه در مقام خود از تمام آن بهقدر لزوم یاد خواهم نمود تا موقعیت ارزشی این امر روشن گردد؛ زیرا با مقایسهٔ افراد و انواع جامعه و مردم و مقایسهٔ خوبیها با بدیها و افراد شایسته و نابکاران اجتماعی میتوان ارزشهای اخلاقی را به دست آورد و خوبیها را قدر شناخت و کرامتهای هر دسته و قشری را مشخص نمود و بیماری و آسیبهای عمومی و معاصی موجود را مورد بررسی و تحلیل قرار داد و برای اصلاح و سالمسازی آن کوشید و با رشد زمینههای علمی و اخلاقی، مشکلات جامعه و مردم را برطرف نمود.