۱۳۹۵-۰۳-۱۲

حضور حاضر و غایب: فصل دوم: دورهٔ نوجوانی

 

برادری ناکام

عالم یادشده برادری داشت که مردی فهمیده و برعکس ایشان زیرک، امروزی، پخته و کارساز بود. با آن که در فضل و سواد به پایهٔ برادر نبود، از جهاتی بر او برتری داشت و گویی از یک‌دیگر فاصله‌ای بس بعید دارند و با آن که همیشه از برادر خود تعریف می‌کرد و فضلش را عنوان می‌نمود، او را به هیچ وجه قبول نداشت و راهی غیر راه برادر می‌رفت.

ایشان برای من بسیار خوب بود و به سادگی می‌شد از او استفاده کرد. وی به آسانی خرده‌گیری‌ها را پاسخی مناسب می‌داد و به سهولت از کنار مسایل می‌گذشت. با آن که داعیهٔ زهد و تقوا نداشت، دل بر دنیا نمی‌بست و گویی باطن وی دریافته بود که عمرش کوتاه است. وی پیش از برادر بزرگ‌تر خود با بیماری ساده‌ای از پا درآمد و دعوت حق را به آسانی لبیک

(۷۴)

گفت.

(۷۵)