۱۳۹۵-۰۳-۱۲

تفسیر هدی / جلد چهارم: فصل سوم: اِنعامی‌ها (محبوبان)

 

انعامی‌های الحاق‌پذیر

آیهٔ زیر ورود و الحاق اهل هدایت به انعامی‌ها را مطرح می‌سازد و می‌فرماید: «وَالَّذِینَ آَمَنُوا بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ أُولَئِک هُمُ الصِّدِّیقُونَ وَالشُّهَدَاءُ عِنْدَ رَبِّهِمْ لَهُمْ أَجْرُهُمْ وَنُورُهُمْ»(۱).

ظرافتی که در این آیهٔ شریفه است این است که گروندگان و ایمان آورندگان به خدا و رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله را صدیق و شهید معرفی می‌کند و آیهٔ پیش نیز صدیقان و شهیدان را کسانی دانست که انعامی هستند:

«الَّذِینَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیهِمْ مِنَ النَّبِیینَ وَالصِّدِّیقِینَ وَالشُّهَدَاءِ وَالصَّالِحِینَ»(۲).

بر پایهٔ این آیه از سورهٔ حدید، باید گفت می‌شود اهل هدایت

  1. حدید / ۱۸.
  2. نساء / ۱۶۹.

(۱۹۰)

خود به اِنعامی تبدیل شوند و شخصیت و هویت آنان تبدیل پذیرد.

برآیند و نتیجهٔ جمع میان آیات سه‌گانهٔ سوره‌های حمد، انعام و حدید که از آن سخن گفتیم این است که انعامی‌ها دارای سه مرتبه می‌باشند: مرتبهٔ برتر که به آنان «عالین» گفته می‌شود و کسی نمی‌تواند با ایشان همراهی و معیت داشته باشد و یا هویت محبی یا عادی خود را در پرتو پیروی از آنان به هویت ایشان تحویل برد، مرتبهٔ میانی که خود چهار گروه رسولان، صدیقان، شهیدان و صالحان هستند و می‌شود با آنان معیت و همنشینی داشت و مرتبهٔ اخیر که هدایت‌یافتگان تبدیل‌شده هستند و می‌شود اهل هدایت، شخصیت خود را به شخصیت آنان تغییر دهند و البته تعداد این افراد با توجه به تنزلی که در مرتبه دارد فراوان می‌شود و برای همین است که آنان با ضمیر جمع یاد می‌شوند، ولی معیت با گروه دوم سبب تبدیل شخصیت و هویت تابع نمی‌شود. درست است هدایت‌خواهان (تابعان) با انعامی‌ها بر یک صراط می‌باشند، ولی حرکت آنان سرعت و شتابی یکسان ندارد. محبوبان (اِنعامی‌ها) سیر وصول به ربوبیات را به عنایت و با شتابی غیر عادی دارند و سیر هدایت‌طلبان (تابعان محبی) دارای شتابی معمولی و عادی است. درست است هر دو بر یک مسیر می‌باشند، و درست است مسیر برای هر دو باز است و خط قرمز و ممنوعیتی برای هیچ یک از آنان نیست، ولی هدایت‌یافتگانِ پیرو به دلیل کندی در شتاب و رکودی که گاه در سرعت دارند و توان محدود، هیچ گاه توفیق وصول به انعامی‌ها و شدن از آن‌ها و مسابقه و مسارعه با ایشان را ندارند؛ زیرا انعامی‌ها با شهپر پرشتاب

(۱۹۱)

ابرپَرّانِ عنایتِ خاص حق تعالی حرکت دارند و هدایت‌یافتگان با دو پای چوبین، پیاده و خونین و مجروح از زخم‌های هوس و قفسِ نفْسِ خود گام بر می‌دارند و انرژی آنان نیز از سوختی طبیعی و بشری است، نه از عنایتی ربوبی. درست است راه بی‌انتهای صراط مستقیم، هم برای انعامی‌ها و هم برای تابعان گشوده شده است و این راه در هیچ جا منطقهٔ ممنوعه و خط قرمز ندارد، ولی سرعت سیر و نیز توان حرکتِ متفاوت این دو گروه، سبب می‌شود آنان هیچ گاه همانند هم نگردند و تبدیل فردی تبعی و هدایت‌پیشه به انعامی محال باشد و معیت به عینیت تحویل نمی‌گیرد. این امتناع به نحوهٔ سیر باز می‌گردد و چنین نیست که راهی مسدود باشد. حتی راه نبوت باز است، بلکه راه وصول به مقام بی‌تعین و بدون اسم و رسم که خدایی شدن را در پی دارد باز است، ولی این قله‌ها تنها به فتح محبوبان و انعامی‌ها درمی‌آید و بُرد و توان اکتساب و تحصیل و سرعت آن چنان نیست که در عمرهای محدود ناسوتی بشود به چنین بلندایی رسید تا چه رسد به آن که فردی تابع و پیرو بخواهد با انعامی‌ها مسابقه دهد و از سرعت آنان پیشی گیرد که چنین امری آرزویی دست‌نیافتنی، بلکه خیالی باطل است.