۱۳۹۵-۰۳-۱۲

تفسیر هدی / جلد چهارم: فصل سوم: اِنعامی‌ها (محبوبان)

 

شرک فاسد کننده

کسی که به شرک فعلی مبتلاست آن‌چه به او می‌رسد برای وی نعمت نیست. درست است که خداوند رسیده را به عنوان نعمت فرستاده و برای آن مجرا قرار داده، ولی وقتی مجرا آن نعمت را به شخص مبتلا به شرک فعلی می‌رساند، نعمت وصول یافته برای مشرک آرامش نمی‌آورد؛ زیرا آن را از غیر می‌بیند نه از حق تعالی و همین لحاظ غیر در نعمت، سبب

(۱۴۶)

می‌شود آرامش از او گرفته شود. نعمت در صورتی که لحاظ صبغهٔ الهی آن محفوظ و معتبر باشد نعمت است و آرامش می‌آورد، وگرنه با ابتلای به شرک فعلی و اعتبار غیر در آن، نه تنها رسیدن به نعمت آرامش‌زا نیست، بلکه آرامش را از روح و روان آدمی می‌زداید. تفاوت میان این دو، واسطه شدن نوع مواجههٔ فرد و سنخ علم، اراده و نیت، و در یک کلمه، نوع معرفت اوست که اگر به لحاظ واسطهٔ خلقی اصالت یا حقیقت داده شود، عنوان نعمت از آن گرفته می‌شود. این خاصیت توحید است که عطا شده را نعمت می‌سازد و به زندگی آرامش می‌بخشد. هر جای زندگی که رنگ توحید فعلی نداشته باشد، سیاههٔ تنیدگی و استرس بر آن سایه می‌اندازد و آبی آرامش را از زندگی می‌ستاند. توحید فعلی التفات به «لا حول و لاقوّة إلاّ باللّه» و توجه به کریمهٔ «قُلِ اللَّهُمَّ مَالِک الْمُلْک تُؤْتِی الْمُلْک مَنْ تَشَاءُ وَتَنْزِعُ الْمُلْک مِمَّنْ تَشَاءُ وَتُعِزُّ مَنْ تَشَاءُ وَتُذِلُّ مَنْ تَشَاءُ بِیدِک الْخَیرُ إِنَّک عَلَی کلِّ شَیءٍ قَدِیرٌ»(۱) است که تمامی پدیده‌های هستی مجرای فیض و نعمت پروردگار دانسته می‌شود و تمامی خیر در دست حق تعالی است: «بِیدِک الْخَیرُ».

در توحید فعلی، پدیده‌های خلقی بی‌اعتبار دانسته نمی‌شوند، بلکه به آنان به عنوان مجرای فیض و نعمت نگاه می‌شود و حقیقت نعمت با حق تعالی است و چنین لحاظی است که اضطراب را از روان آدمی برمی‌دارد و آن را به آبی آرامش می‌رساند.

  1. آل عمران / ۲۶.

(۱۴۷)