تفسیر تسنیم
تفسیر تسنیم معنای صراط را بزرگراهی وسیع و روشن دانسته و گفته
(۱۲۲)
است:
«صراط بزرگراهی است که از یک سو به خدای سبحان مرتبط است (و از این رو واحد است، نه کثیر) و از سوی دیگر در فطرت یکایک انسانها قرار دارد و از نهاد آنها آغاز میشود و از این رو پیمودن آن دشوار نیست و هر کس آن را بپیماید به لقاء اللّه میرسد(۱).»
گفتیم صراط مسیری است که مخاطرهای نفسانی و شیطانی در آن نیست؛ برخلاف سبیل که آکنده از چنین خطرها و آسیبهایی است و شیطان در بیرون از صراط و بر سبیل است که قدرت تصرف در بنده را دارد و از سبیل است که مانع ورود به صراط میشود، ولی هم صراط به خداوند مرتبط است و هم سبیل و آنگونه که این متن مدعی است صراط راه منحصری نیست که از یک سو به حق تعالی مرتبط است؛ همانطور که هیچ پدیدهای نیست که به حق تعالی مرتبط نباشد و حتی ابلیس نیز به او مرتبط است.
افزون بر این، نه مرتبط بودن دلیل بر یکی بودن است و نه صراط در فطرت تمامی انسانها قرار دارد وگرنه بسیاری در صراط قرار میگرفتند، در حالی که صراط خاص انعامیهاست و این سبیل است که در همه قرار دارد. صراط در وجود غیر مؤمن و غیر اهل ولایت قرار ندارد. بله، فطرت در نهاد تمامی انسانها حتی کافران وجود دارد و کافران این فطرت را میپوشانند و پنهان میدارند، ولی صراط و ولایت در فطرت تمامی آنها نیست و موهبتی خاص به مؤمنان است و دشوار نبودن پیمودن صراط
- تفسیر تستیم، ج ۱، ص ۴۵۷.
(۱۲۳)
برای آن است که امری موهبتی است که به هر کس به عنایت دادند، مصونیتی دارد که به سلامت بر آن به آسانی در مسیر حرکت کند و در پرتو آگاهیها و همتی که به توفیق دارد به راحتی به انحراف نگراید؛ برخلاف سبیل که آسیب به آسانی به روندهای که آگاهیهای خاص و همت ویژه ندارد وارد میشود.
تفسیر تسنیم قیام را حالتی عمودی و با لحاظ کمّی و نیز در معنایی مجازی میبیند که مستقیم را قیدی توضیحی برای صراط میشمرد:
«از آنجا که انسان در حال قیام، قادر بر بیشترین کارهای خویش است، واژهٔ «قیام» را نام بهترین حالت هر شیء قرار داده است؛ چنانکه بهترین حالت درخت آن است که بر ساقهٔ خود ایستاده و ریشه در زمین داشته باشد و از این رو چنین حالتی را قیام درخت مینامند.
استقامت طلب قیام از شیء است و طلب قیام کنایه از ظهور و حصول آثار و منافع هر چیز است و چون آثار و منافع راه در مستوی بودن، نداشتن اعوجاج و گمراه نکردن سالک است، چنین حالتی را قیام آن میدانند. پس راه مستقیم راهی است که نداشتن اعوجاج از آن مطلوب و این مطلوب حاصل باشد. از این رو صفت مستقیم برای صراط، توضیحی است، نه احترازی(۱).»
قیام ظهور قوام است و تصویرهای معنایی مبتنی بر جهت عمودی و راست قامتی دخالتی در معنای آن ندارد و باید آن را در سیر موزون
- تفسیر تسنیم، ج ۱، ص ۴۵۸.
(۱۲۴)
حرکتی تعینها یافت و معنایی از آن ارایه داد که قیام روح و فرشتگان و پدیدههای معنوی مانند نماز را بدون پیشامد مجاز در بر گیرد و نباید نگاه خود را به پدیدههای مادی مانند قیام درخت معطوف ساخت و از قوام آن و نیز نگاه کیفی به آن که به قواتم پدیداری پدیدههاست در غفلت ماند تا در شبکهٔ کنایی و مجازی گرفتن معنای استقامت و قیام گرفتار نشد و با نگاه کمّیگرایانه معنای مستوی را در آن دخالت نداد و برای مستقیم بهجای آوردن معنایی اثباتی، به ارایهٔ معنای عدمی «نداشتن اعوجاج» مجبور نشد و صفت مستقیم را که بر اساس آنچه گفتیم قیدی احترازی است، به خطا توضیحی ندانست.
تسنیم در توضیح سبل اللّه میآورد:
«سبل اللّه همان راههای کوچکی است که به بزرگراه (صراط) میپیوندد و اگر سبیلی به صراط منتهی نشد، همان راههای ضلالتی است که انسانها از پیروی آن نهی شدهاند؛ زیرا به پرتگاه منتهی میشود.
دستورهای صحیح اخلاقی، فقهی و حقوقی راههای فرعی است که به صراط مستقیم توحید مرتبط است؛ چنانکه راههای انحرافی اخلاقی و مانند آن سبیلهای فرعی است که به شرک مرتبط است.(۱)»
تصویری که این متن از رابطهٔ سبیل و صراط دارد درست نیست.
- تفسیر تسنیم، ج ۱، ص ۴۶۷ ـ ۴۶۸.
(۱۲۵)
سبیل راههای مخاطرهآمیزی است که جدای از صراط، به حق تعالی میرسد. سبیل نه از راههای فرعی صراط است و نه صراط آن را در پوشش خود دارد؛ بهگونهای که هیچ خلطی میان این دو پیش نمیآید؛ هرچند میشود از یکی به دیگری ورود یا خروج داشت، ولی این دو به هیچ وجه در مسیر با هم یگانگی ندارند و حتی سبیل اللّه نیز مسیری متفاوت از صراط دارد؛ هرچند باید در پایان به صراط منتهی شود و میشود فردی در میانهٔ سبیل اللّه باشد و مرگ او فرا رسد بدون آن که به صراط و امنیت رسیده باشد و تمامی نیز بر اساس حکمت و به مقتضای عدالت است؛ هرچند ممکن است جهت آن در حیطهٔ آگاهیهای عادی و معمولی بشری نباشد.
ادعای این که دستورهای اخلاقی، فقهی و حقوقی سبیلهایی است که به صراط مرتبط است، ادعایی است که به صورت کلی درست نیست و تنها به صورت موجبهٔ جزئیه چنین است و آموزههای درستی در شرع است که در سبیل باقی مانده با آن که کلی است و البته مخاطرات خود را نیز دارد که در جای خود باید از نشانی و سند آن گفت و نشانیهای یاد شده در این متن برای سبیل در جای خود نیست. شناسهٔ سبیل نه جزیی بودن است و نه فرعی بودن، بلکه میشود راهی کلی باشد، اما مشخصهٔ آن مخاطرهآمیز بودن و در کمین بودن انحراف و گمراهی در هر جای آن است که آدمی را بهآسانی به پرتگاه سقوط میکشاند و ابلیس و شیاطین و هواهای نفسانی به هر لباسی و شکلی جلوه میکنند و شگردهای مکر و فریب آنان بالاست. کسی که در سبیل است با ترس و
(۱۲۶)
استرس است که راه میپیماید و آن که در صراط است خوفی به خود راه نمیدهد. شهیدی که در سبیل باشد از تیغ تیز فرار میکند که به او اصابت میکند و شهید در صراط، شمشیرها را پناهگاه امن خود میداند و از آنان میخواهد که وی را در بر بگیرند.
ممیزی سبیل و صراط و فصل مقوم آن دو در جزیی و کلی و در فرعی و اصلی بودن نیست، بلکه در داشتن مخاطره و امنیت است.
توجه نداشتن به ویژگیهای سبیل است که متن یاد شده را در توضیح معنای دو آیهٔ شریفه به تنگنا دچار کرده است؛ زیرا در ذیل آیهٔ شریفهٔ: «وَالَّذِینَ جَاهَدُوا فِینَا لَنَهْدِینَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِینَ»(۱) مینویسد:
«خدای سبحان که صاحب راه است «سُبُلَنَا» لحظه به لحظه از راهیان دستگیری میکند؛ زیرا همواره با آنان است.(۲)»
و در جای دیگر از ملاقات همهٔ انسانها با خدا میگوید و ضمن توصیه به لقای مهر خدا و پرهیز از لقای جلال خدای قهار، مینویسد:
«در میان همهٔ راههایی که به او منتهی میشود، یک راه، مستقیم و دیگر راهها انحرافی است: «وَأَنَّ هَذَا صِرَاطِی مُسْتَقِیما فَاتَّبِعُوهُ وَلاَ تَتَّبِعُوا السُّبُلَ»(۳). جز راهی که انسان را به «خدای رحمان» میرساند و نمازگزار در این آیهٔ کریمه هدایت به آن را میطلبد،
- عنکبوت / ۶۹.
- تفسیر تسنیم، ج ۱، ص ۴۶۳.
- انعام / ۱۵۳.
(۱۲۷)
دیگر راهها همه گمراهی و ضلالت است و به «خدای منتقم» منتهی میشود»(۱).
گفتیم سبیل هم انحرافی و ضلالتی است و به جلال الهی میانجامد و هم هدایت به حق تعالی دارد و صورت جمالی دارد و بر اساس این بیان، میان دو آیهٔ شریفهٔ سورهٔ عنکبوت و انعام تنافی وجود ندارد، ولی تفسیر تسنیم صراط را رساننده به خدای رحمان و سبیل را رساننده به خدای منتقم دانسته است که در این صورت، نسبت به معنای آیهای که در سورهٔ عنکبوت است میشود اشکال گرفت که هدایت الهی به آن باید هدایت اضلالی و رساننده به اسمای جلالی باشد؛ در حالی که چنین معنایی با مقصود آیهٔ شریفه تنافی دارد. مهمترین تفاوت میان سبیل و صراط مخاطرآمیز بودن سبیل و لزوم زحمت، اکتساب و کوشش برای پیمودن سالم آن است؛ برخلاف صراط که امنیتی انعامی و موهبتی بدون رنج و تلاش دارد؛ مانند کسی که بدنی قوی، متناسب و زیبا دارد، و کسی که بدنی زشت و ناموزون برای اوست.
- تفسیر تسنیم، ج ۱، ص ۴۶۵.
(۱۲۸)