۱۳۹۵-۰۳-۱۲

تفسیر هدی / جلد چهارم: فصل دوم: هدایت و ولایت

 

استقامت؛ وصف ولایت

بر اساس شواهدی که گذشت «مستقیم» از اوصاف محبوبان و از صفات حضرت امیرمؤمنان علیه‌السلام است. صراط با وصف مستقیم یعنی ولایت و بدون این وصف، اهمال پیدا می‌کند. در واقع هر جا قرآن کریم از «الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیمَ» سخن گفته است حضرت امیرمؤمنان علیه‌السلام و ولایت را

(۱۰۷)

منظور دارد و آن را به این تعبیر آورده است تا آنان که غیبت کبری را به وجود آورده‌اند، قرآن کریم را دچار تحریف نسازند.

ولایت، امامت و عصمت عنوان صراط را دارد و نه سبیل، و وصول بدون امامت و قرآن کریم و انس با آن دو که ثقلین هستند امکان‌پذیر نیست، بلکه صراط اگر استقامت و ولایت از آن برداشته شود، سقوط و گمراهی است. مسلمانان بیش از هزار و چهارصد سال راهی غیر از راه ولایت رفته‌اند و تجربه نشان داده است جز مصیبت و فلاکت به آنان نرسیده است. آنان اگر هزاران سال دیگر نیز بر همین مسیری که رفته‌اند بروند نتیجه همان است که تاکنون دیده‌اند و دو صد سال دیگر انقلاب اسلامی ایران را ملاحظه کنند که در دویست سال آینده صراط مولا علی علیه‌السلام را طی خواهند کرد و به کجاها که نخواهند رسید؛ به‌گونه‌ای که مردم ولایت‌مدار آن طعم محبت ولایی و سلامت دنیوی و سعادت اخروی و تمدن و تدین را در آینده خواهند چشید و هر قدرت استکباری به‌ناچار، از آنان سرسپردگی خواهد داشت.

در روایات بحارالانوار، واژهٔ صراط صدها مورد استفاده شده که تمامی بر انعامی‌ها و بر حضرت امیرمؤمنان علیه‌السلام قابل اطلاق است؛ چنان‌که آمده است:

الف: «حدّثنا محمّد بن الحسین عن النضر بن سوید عن خالد بن حماد ومحمّد بن الفضیل عن الثمالی عن أبی جعفر علیه‌السلام قال: أوحی اللّه إلی نبیه: «فَاسْتَمْسِک بِالَّذِی أُوحِی إِلَیک إِنَّک

(۱۰۸)

عَلَی صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ»(۱)، قال إنّک علی ولایة علی علیه‌السلام ، وعلی علیه‌السلام هو الصّراط المستقیم»(۲).

ـ امام باقر علیه‌السلام فرمود: خداوند به پیامبر خویش وحی کرد: به آن‌چه بر تو وحی شده چنگ زن. چنین است که تو بر راه میانهی زودرسنده هستی. فرمود: چنین است که تو بر ولایت علی علیه‌السلام هستی و علی علیه‌السلام همان راه میانهٔ زود رسنده است.

ب : «عن أحمد بن محمّد، عن محمّد بن خالد، عن فضالة بن أیوب، عن عمر بن أبان وسیف بن عمیرة، عن فضیل بن یسار قال: دخلت علی أبی عبد اللّه علیه‌السلام فی مرضة مرضها لم یبق منه إلاّ رأسه، فقال: یا فضیل، إنّنی کثیرا ما أقول: ما علی رجل عرفه اللّه هذا الأمر لو کان فی رأس جبل حتّی یأتیه الموت، یا فضیل بن یسار إنّ النّاس أخذوا یمینا وشمالاً وإنّا وشیعتنا هدینا الصراط المستقیم»(۳).

فضیل گوید بر امام صادق علیه‌السلام وارد شدم در حالی که حضرت در بیماری احتضار بودند. حضرت فرمودند: ای فضیل، چنین است که بسیار گفته‌ام کسی که خدا امر ولایت ما را به او شناسانده است؛

  1. زخرف / ۴۳.
  2. محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ص ۹۱ ـ ۹۲.
  3. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۲، ص ۲۴۶.

(۱۰۹)

هرچند بر سر کوهی باشد و مرگ او را دریابد، چیزی بر او نیست. ای فضیل، مردم راست و چپ را گرفتند و ما و شیعیانمان به راه میانهٔ زودرسنده هدایت یافتیم.

ج: حدّثنا أحمد بن الحسن القطان، قال: حدّثنا عبد الرحمن بن أبی حاتم، قال: حدّثنی هارون بن إسحاق الهمدانی، قال: حدّثنی عبدة بن سلیمان، قال: حدّثنا کامل بن العلاء، قال: حدّثنا حبیب بن أبی ثابت، عن سعید بن جبیر، عن عبد اللّه بن عباس، قال: قال رسول اللّه صلی‌الله‌علیه‌وآله لعلی بن أبی طالب علیهماالسلام : یا علی، أنت صاحب حوضی، وصاحب لوائی، ومنحز عداتی، وحبیب قلبی، ووارث علمی، وأنت مستودع مواریث الأنبیاء، وأنت أمین اللّه فی أرضه، وأنت حجة اللّه علی بریته، وأنت رکن الایمان، وأنت مصباح الدجی، وأنت منار الهدی، وأنت العلم المرفوع لأهل الدنیا، من تبعک نجا، ومن تخلّف عنک هلک، وأنت الطریق الواضح، وأنت الصراط المستقیم، وأنت قائد الغرّ المحجّلین، وأنت یعسوب المؤمنین، وأنت مولی من أنا مولاه، وأنا مولی کل مؤمن ومؤمنة، لا یحبّک إلاّ طاهر الولادة، ولا یبغضک إلاّ خبیث الولادة، وما عرج بی ربّی عزّ وجلّ إلی السماء قطّ وکلّمنی ربّی إلاّ قال لی: یا محمّد ، اقرء علیا منّی السّلام، وعرفه أنّه إمام أولیائی، ونور أهل طاعتی، فهنیئا لک ـ یا علی ـ علی هذه الکرامة»(۱).

رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله به حضرت امیرمؤمنان علیه‌السلام فرمود: ای علی، تو

  1. شیخ صدوق، امالی، ص ۳۸۲ ـ ۳۸۳.

(۱۱۰)

دارندهٔ حوض من و به ارث برندهٔ دانش منی و تو امانت گیرندهٔ ارث‌های پیامبرانی و امین خداوند در زمینی و تو دلیل او بر آفریده‌هایش هستی و اساس ایمان و چراغ تاریکی‌ها و تابندهٔ راهنمایی، و پرچم برافراشته شده برای اهل دنیایی، کسی که تو را پیروی کند، نجات یابد و آن که از تو انحراف گزیند هلاک می‌شود. تو راه روشنی و تو راه میانهٔ زودرسنده‌ای و تو رهبر آشکار سپید جبهگان تابناکی و مهتر مؤمنانی و مولای کسانی هستند که من مولای آنانم و من مولای هر مرد و زن مؤمنی هستم، تو را دوست نمی‌دارد مگر کسی که ولادتی پاک داشته باشد و دشمن نمی‌دارد مگر کسی که پلیدی نطفه داشته باشد و پروردگارم مرا به آسمان‌ها بر نکرد جز آن که با من سخن گفت و فرمود: ای محمد، از من به علی سلام برسان و این مژده را به او ده که او امام مقربان من و روشنی‌بخش اهل پیروی از من است. پس خجسته باد تو را این کرامت و بزرگی، ای علی!

د : «حدّثنا أبی – رحمه اللّه ـ قال: حدّثنا علی بن إبراهیم بن هاشم، عن أبیه عن محمّد بن سنان، عن المفضّل بن عمر، قال: حدّثنی ثابت الثمالی، عن سید العابدین علی بن الحسین علیهماالسلام قال: لیس بین اللّه وبین حجّته حجاب، فلا للّه دون حجّته ستر، نحن أبواب اللّه، ونحن الصراط المستقیم، ونحن عیبة علمه، ونحن تراجمة وحیه، ونحن أرکان توحیده، ونحن موضع سِرّه»(۱).

 

  1. شیخ صدوق، معانی الاخبار، ص ۳۵.

(۱۱۱)

ـ امام سجاد علیه‌السلام فرمود: میان خداوند و حجت او مانعی نیست، پس پوششی برای خداوند نزد حجت او نیست، ما دروازه‌های خداوند و راه میانهٔ زودرسنده و منبع دانش او و ترجمان وحی او و اساس یکتاپرستی او و جایگاه رازهای او هستیم.

با توجه به این منابع باید گفت «الْمُسْتَقیم» از نام‌های حضرت امیرمؤمنان علیه‌السلام است و می‌شود آن را به این میمنت، نام فرزندان خود قرار داد و نیز در قرائت نماز که خوانده می‌شود: «اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیمَ»؛ به این معناست که: ما را به حضرت امیرمؤمنان علیه‌السلام رهنمونی بخش. باید این فرهنگ نهادینه شود که تا «الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیمَ» شنیده می‌شود، نام حضرت امیرمؤمنان علیه‌السلام به ذهن تداعی شود. متأسفانه در زمان غیبت، غربت شیعه و اقتدار ابلیسیان سبب مظلومیت معارف شیعی گشته است. ابلیس قسم یاد کرده است که مانع ترویج همین صراط و راه مولا علی علیه‌السلام باشد: «قَالَ فَبِمَا أَغْوَیتَنِی لاَءَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَک الْمُسْتَقِیمَ»(۱). عجیب است که وی در این راه موفق شده است. به این آیات توجه کنید: «قَالَ رَبِّ بِمَا أَغْوَیتَنِی لاَءُزَینَنَّ لَهُمْ فِی الاْءَرْضِ وَلاَءُغْوِینَّهُمْ أَجْمَعِینَ. إِلاَّ عِبَادَک مِنْهُمُ الْمُخْلَصِینَ. قَالَ هَذَا صِرَاطٌ عَلَی مُسْتَقِیمٌ»(۲)؛ زیرا به نظر ما و با توجه به شواهد گفته شده آیهٔ شریفهٔ ذیل: «هَذَا صِرَاطٌ عَلَی مُسْتَقِیمٌ» باید «هذا صراط علِی مستقیم» باشد و دست ابلیس همین را به اختلاف در قرائت برده است تا

  1. اعراف / ۱۶.
  2. حجر / ۳۹ ـ ۴۱.

(۱۱۲)

با منحرف کردن راه، انسان‌ها را به‌راحتی گمراهی دهد. ابلیس برای گمراه ساختن انسان‌ها از حقیقت، همواره بر آن است تا برای خاندان عصمت و طهارت علیهم‌السلام بدیل بسازد و دیگران را معلم اول، پدر عرفان، ابر پهلوان دنیا، دست بخشنده معرفی کند تا بلکه سکهٔ این خاندان را از رواج بیندازد. گمراهی این است که کسی مردم را به خود دعوت کند نه به مولا علی علیه‌السلام . هر دانشمندی که به خود بخواند، بر گمراهی و در مسیر ابلیس است؛ هرچند معارف علوی بر زبان بچرخاند. دانشمندان همه با زورقی شکسته به دریا نشسته‌اند و کشتی نجات، تنها امیرمؤمنان علی علیه‌السلام است.

تا بدین‌جا گفتیم صراط مسیری است که به صورت غالبی مستقیم است و تفاوت‌های آن را با «سبیل» و «طریق» بررسیدیم و این نتیجه به دست آمد که ولایت صراط دارد و اسلام طریق است. طریق راهی غیر شکوفاست و شکوفایی در صراط و سبیل است؛ با این تفاوت که شکوفایی صراط آسان‌تر و با سرعت بیش‌تری است و شکوفایی سبیل بسیار سخت است. طریق راهی است که تنها زیرساخت دارد و صراط و سبیل، روسازی و به‌سازی را با خود دارد. طریق برای افراد مستضعف و ساده است و افرادی که معمولی‌اند در سبیل و افراد خاص که شفافیت و صفا دارند و صافی می‌باشند در صراط قرار می‌گیرند. صراط چون بسیط است می‌شود وصف بزرگ و باعظمتی مانند استقامت را برای آن آورد و مصداق آن ثقلین و قرآن کریم و مقام عصمت می‌باشد. صراط جنس است و مستقیم فصل آن است. صراط مستقیم یعنی قرآن کریم با وصف همراهی با عصمت و یعنی شریعت با حضرت امیرمؤمنان علیه‌السلام . این سخن را، دو روایت زیر بیان می‌دارد:

(۱۱۳)

الف: «الشیخ أبو الفتوح الرازی فی تفسیره: عن الحارث الأعور، عن أمیر المؤمنین علیه‌السلام قال: ذکر رسول اللّه صلی‌الله‌علیه‌وآله ، الفتنة یوما، فقلنا: یا رسول اللّه، کیف الخلاص منها؟ فقال: بکتاب اللّه، فیه نبأ من کان قبلکم، ونبأ من کان بعدکم، وحکم ما کان بینکم، وهو الفصل، ولیس بالهزل، ما ترکه جبّار إلاّ قصم اللّه ظهره، ومن طلب الهدایة بغیر القرآن ضلّ، وهو الحبل المتین، والذکر الحکیم، والصراط المستقیم، وهو الذی لا تلبس علی الألسن، ولا یخلق من کثرة القراءة، ولا تشبع منه العلماء، ولا تنقضی عجائبه، وهو الذی لما سمعه الجن قالوا: «إِنَّا سَمِعْنَا قُرْآَنا عَجَبا»(۱)، وهو الذی ان قال صدق، وان حکم عدل، ومن تمسّک به هداه إلی الصراط المستقیم، یا أعور خذ هذا الحدیث یا أعور»(۲).

ـ اعور گوید: حضرت امیرمؤمنان علیه‌السلام فرمود: رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله روزی از فتنه‌ای یاد کردند، ما عرض داشتیم: ای رسول خدا، رهایی از آن چگونه است؟ فرمود: (رهایی از آن) به کتاب خداست. در آن گزارش پیشینیان است و خبر آیندگان و حکم آن‌چه پیش شما واقع است. جدا کنندهٔ (قاطع) است و مطایبه نیست، هیچ ستم‌پیشه‌ای آن را ترک نگوید جز آن که خداوند پشتش را بشکند و کسی که از غیر قرآن راهنمایی جوید، گمراه شود. آن ریسمان محکم و سخن

  1. جن / ۱.
  2. مستدرک الوسائل، ج ۴، ص ۲۳۹ ـ ۲۴۰.

(۱۱۴)

محکم‌کار و راه میانهٔ زود رسنده است و آن است که بر زبان‌ها مشتبه نمی‌سازد و از فراوانی خواندن به کهنگی نمی‌گراید و عالمان از آن سیری نمی‌پذیرند و شگفتی‌هایش را پایانی نیست و این همان است که چون جن آن را شنیدند گفتند: «چنین است که ما قرآنی شگرف شنیدیم» و این همان است که اگر بگوید، راست است و چنان حکم کند، عدل است و آنکه بدان چنگ زند به راه میانهی زود رسنده راهنمایش شود. ای اعور این حدیث را بگیر (و قدرش بدان) ای اعور!

ب : حدّثنا أحمد بن علی بن إبراهیم بن هاشم ـ رحمه الله ـ قال: حدّثنا أبی، عن جدّی، عن حماد بن عیسی، عن أبی عبد اللّه علیه‌السلام فی قول اللّه عزّ وجلّ: «اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیمَ»قال: هو أمیر المؤمنین علیه‌السلام ومعرفته، والدلیل علی أنّه أمیرالمؤمنین علیه‌السلام قوله عزّ وجلّ: «وَإِنَّهُ فِی أُمِّ الْکتَابِ لَدَینَا لَعَلِی حَکیمٌ»(۱) وهو أمیرالمؤمنین علیه‌السلام فی أمّ الکتاب فی قوله عزّ وجلّ: «اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیمَ»»(۲).

ـ امام صادق علیه‌السلام در تفسیر آیهٔ شریفهٔ: «ما را به راه میانهٔ زود رسنده راهنما باش» فرمود: همان امیرمؤمنان علیه‌السلام و شناخت اوست. دلیل بر این که این راه امیرمؤمنان علیه‌السلام است این فرمودهٔ خداوند است: « و چنین است که او در ام الکتاب (سورهٔ فاتحه)

  1. زخرف / ۴.
  2. شیخ صدوق، معانی الاخبار، ص ۳۲ ـ ۳۳.

(۱۱۵)

در نزد ما علی (بزرگ) محکم‌کار است» و این امیرمؤمنان علیه‌السلام است که در ام الکتاب (سورهٔ فاتحه) در گفتهٔ خداوند است: «ما را به راه میانهٔ زود رسنده راهنما باش».