۱۳۹۵-۰۳-۱۲

تفسیر هدی / جلد چهارم: فصل دوم: هدایت و ولایت

 

هدایت حکمی

هدایت خلقی به شکل هدایت حکمی نیز وجود دارد. در هدایت حکمی، خداوند به پدیده‌ای حکم می‌دهد. خداوند در تمامی پدیده‌ها اعم از شایسته و ناشایست، حکمی قرار داده است که مأمور به انجام آن می‌باشند و در این فراز، بنده از خداوند می‌خواهد حکم وی را به او بدهد. بنده‌ای که حکم خود را بشناسد، سرگردان و حیران نمی‌شود و مسیر ثابت خود را می‌یابد و به بی‌راهه‌ها نمی‌رود و اتلاف عمر و انرژی ندارد. هدایت حکمی در چهرهٔ نفسی صراط، سبیل و طریق است که خود را نشان می‌دهد اگر مورد شناسایی قرار گیرد و نسبت به آن اهمال

  1. التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج ۱۱، ص: ۲۷۱ ـ ۲۷۲.

(۴۵)

نشود و در آن صورت، فرد وقت و سرمایهٔ خود را در اموری که به او ارتباطی ندارد هزینه نمی‌کند و تنها به انجام حکم خود رو می‌آورد. برای نمونه، کتاب‌هایی نمی‌خواند که در مسیر انجام حکم او کارایی ندارد و در درس اساتیدی شرکت نمی‌کند که جز اتلاف عمر و ایجاد مانع برای عملی ساختن حکم خود، خاصیتی ندارد. شناخت حکم در مسیر شناخت اسم رب است که در جلد پیشین از آن سخن گفتیم. در روایت است «رحم اللّه امرء عرف قدره»(۱)؛ مراد از قدر و اندازه همان اسم رب و حکم است. البته در ناسوت، می‌شود حکم‌ها را تغییر داد و آن را تبدیل نمود و تا آدمی در ناسوت است می‌تواند خود را به بهترین‌ها وصول دهد. تغییر حکم در ناسوت را باید از تغییر ژنتیک انسان شروع نمود. می‌شود در ژن‌های نطفه‌ای که قرار است منعقد شود دخالت و تصرف کرد و از آن بهترین استعداد را برای پیمودن مقامات معنوی و بر شدن به عوالم ربوبی ساخت و با دست بردن در ساختار ژنتیکی انسان‌ها، مشکلات نطفه و لقمه را از آنان گرفت. علم در آیندهٔ نزدیک این قدرت را می‌یابد که انسان‌ها را با توان‌های متفاوت از بهشتی تا جحیمی و از نابغه تا عادی و نیز متناسب با فضاهای مختلف بیابانی، دریایی، کوهپایه‌ای، قله‌های بلند تا فضای بالای جو و بالاتر از اتمسفر شبیه‌سازی کند.