طلیعهٔ قرآن کریم
سورهٔ حمد ورودگاه قرآن کریم است و کسی که نتواند به سورهٔ حمد وارد شود و با آن انس گیرد، به هیچ یک از سورههای دیگر دسترسی نخواهد داشت.
سورهٔ حمد واژگان اندکی دارد و جزو سورههای قصار است، ولی همین که در چیدمان سورهها، نخستین سورهٔ قرآن کریم قرار گرفته است، برتری والای آن را میرساند. در ادبیات گفته میشود: «زیادة الالفاظ تدلّ علی زیادة المعانی»، ولی در سورهٔ حمد این اصل به تخالف ثابت است و کثرت واژگان دلیل بر شدت نزول و قلت آن بر شدت ظهور دلالت دارد و هرچه لفظ کمتر و کوتاهتری به میان آید، معنای آن بیشتر و بلندتر است.
قرآن کریم نسبت به سورهٔ حمد شدت نزول دارد و بسیار نازل و
(۴۴)
پایین شده است. سورهٔ حمد در بالادستها مانده و اینقدر پایین نیامده است. سورهٔ حمد چون شدت در ظهور دارد، هفت برابر بیشتر بر قرآن کریم سنگینی دارد. وزنی که با سنجش دقیق به دست آمده است. آن هم سنجش دقیق مقام عصمت:
«ابن أبی جمهور فی درر اللآلی: عن رسول اللّه صلیاللهعلیهوآله ، أنّه قال: لو أنّ فاتحة الکتاب وضعت فی کفّة المیزان، ووضع القرآن فی کفّة، لرجحت فاتحة الکتاب سبع مرّات»(۱).
فهم برخی از روایات بسیار مشکل است. صعب و مستصعب بودن زبان این روایات که بیشتر در باب ولایت و توحید است سبب شده است هرچه بر آن مطالعه شود معنای آن چموشی کند و رام قدرت اندیشه نشود. این روایت میزان و ترازویی به میان آورده است که میتواند ارزش سورهٔ حمد و ارزش دیگر سورههای قرآن کریم را به سنجش گذارد. در عصر غیبت، چون مردمان از برکت حضور معصوم محروم هستند، فراوانی از دانشها و ابزارهای سنجش را از دست دادهاند و راهی برای ورود به علم نمیگشایند؛ زیرا در زمان غیبت، راه علمی به معنای اطمینان باز است، اما راه علم و یقین باز نیست.
سورهٔ حمد یک موجود و یک حقیقت است. حقیقتی که شناسا و ناطق است. حقیقی که خوانندهٔ خود را میبیند. سورهٔ حمد مرکبی بر کاغذ نیست، بلکه حقیقتی است که میشود با آن دوست و رفیق شد و به
- مستدرک الوسائل، ج ۴، ص ۳۳۰.
(۴۵)
مرور زمان با آن انس گرفت. آیا کسی که سورهٔ حمد را در جیب خود دارد و بدی خویش را حتی از کودکی پنهان میدارد باور میکند حقیقتی زنده با اوست تا ملاحظهٔ حرمت او را داشته، در پیشگاه آن خودنگهدار باشد و خویش را به گناه نیالاید.